تحلیل محتوای 8 روزنامه آمریکایی و اروپایی طی یک هفته جنگ غزه

نعل وارونه بر پای روزنامه‌های غربی

رسانه‌های بین‌المللی، سال‌هاست برگ برنده تمدن غرب در دفاع از ارزش‌های دموکراتیک معرفی می‌شوند. این رسانه‌ها با ادعای استقلال سیاسی از دولت‌ها و بی‌طرفی ایدئولوژیک، مدعی پاسداری از حقوق بشر هستند؛ در حالیکه کارنامه همین رسانه‌های آزاد در برخی مقاطع مهم تاریخی، چندان درخشان نیست.
کد خبر: ۷۰۵۳۸۵

جنگ غزه و جنایت‌های صهیونیست‌ها که تاکنون به شهادت حدود 2000 فلسطینی انجامیده، یکی از همان مقاطع مهم است که می‌تواند مبنایی برای سنجش استقلال و آزادی رسانه‌های جهانی محسوب شود. این که مطبوعات نامدار جهان چگونه خبرهای مربوط به این جنگ نابرابر را پوشش دادند و چطور به مهندسی افکارعمومی جهان پرداختند، مشتی نمونه خروار است که می‌تواند مورد داوری قرار گیرد. هرچند بررسی دقیق محتوای رسانه‌های غربی همزمان با این جنگ، نیازمند پروژه پژوهشی مستقلی است؛ اما در این گزارش، با انتخاب یک هفته از جنگی که تاکنون پنج هفته از آن سپری شده، تلاش شده است صداقت رسانه‌های مدعی دفاع از ارزش‌های انسانی مورد راستی‌آزمایی قرار گیرد و این نکته بررسی شود که جایگاه یکی از خونین‌ترین جنگ‌های معاصر جهان در صفحه اول رسانه‌های غربی چگونه بوده است.

مــرور صــفــحه اول روزنـــامــه‌هـای نیویورک‌تایمز، گاردین، واشنگتن‌پست، ایندیپندنت، بوستون گلوب، یو‌اس‌ای‌تودی، وال‌استریت ژورنال و دیلی تلگراف ـ که اصطلاحا مطبوعات جریان اصلی در جهان امروز به‌شمار می‌روند ـ در بازه زمانی بیست و یک تا بیست و هفتم جولای 2014 (30 تیر تا پنجم مرداد 1393) می‌تواند بستری باشد برای سنجش این مدعا که رسانه‌های غربی و حقوق بشر طی دوره تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه چه نسبتی دارند.

1 ـ روزنامه واشنگتن‌پست: این روزنامه آمریکایی در برخی روزهای هفته انتخاب شده ـ که همزمان با اوج‌گیری قتل‌عام مردم فلسطین است ـ تیتر یا عکس اصلی خود را به این وقایع اختصاص داده، اما جهتگیری محتوای این مطالب، قابل تامل است.

به عنوان مثال، این روزنامه در شماره بیست و یک جولای، تیتر «کشته‌شدگان بمباران غزه» را برگزیده و در توضیح این تیتر نوشته: «حماس مدعی دستگیری یک اسرائیلی شد». در کنار این تیترها، عکسی از پرتاب راکت قرار گرفته و عکس دیگری، فرار دو جوان میان ساختمان‌های ویران شده را نشان می‌دهد. این ترکیب محتوایی بخوبی بیانگر این است که واشنگتن‌پست در این شماره هرچند تیتر خود را به کشته‌های فلسطینی اختصاص داده، اما در عکس اصلی، هیچ تصویری از شهدای غزه را نشان نمی‌دهد و جای آن را راکت‌هایی گرفته که ممکن است جای ظالم و مظلوم را در ذهن مخاطب عوض کند.

این همان رویکردی است که در شماره بیست و دوم جولای هم تکرار شده است. در این شماره باز هم تیتر یک روزنامه یادشده به غزه اختصاص یافته، اما روی آتش‌بس تمرکز شده است: «امید کم به آتش‌بس در غزه». در زیرتیتر انتخابی هم تنها به آمار 560 کشته فلسطینی در مقابل 27 سرباز کشته شده صهیونیست اشاره شده، بی‌آن که توضیحی درباره 20 برابر بودن آمار شهدای غزه نسبت به سربازان صهیونیست داشته باشد. عکس اصلی این روز هم به ماجرای سقوط هواپیمای 17 MH در اکراین اختصاص یافته است. این روزنامه در روز بیست و سوم جولای، تیتر سوم خود را به غزه اختصاص داده و از ظرفیت تغییر مسیر جنگ غزه سخن گفته، بی‌آن که اشاره‌ای به فاجعه انسانی در نوار غزه کرده باشد.

واشنگتن‌پست که کاملا هوشمندانه در تمام تیترهای مربوط به تجاوز صهیونیست‌ها به نوار غزه، از آوردن واژه Israel پرهیز کرده تا اذهان عمومی تنها متوجه جنگ و خشونت در غزه شود ـ بی‌آن که منشاء این تجاوز شناخته شود ـ در شماره بیست و ششم جولای از موافقت دو طرف با وقفه در جنگ برای ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه خبر داده، هرچند هیچ اشاره‌ای به ممانعت رژیم صهیونیستی از رسیدن کمک‌های برخی کشورهای منطقه از جمله ایران به غزه نکرده است.

جالب اینجاست واشنگتن پست که بیست و هفتم جولای مجبور می‌شود به نقض آتش‌بس اشاره کند، باز هم در تیتر اصلی خود هیچ اشاره‌ای به اسرائیل نکرده و تنها به این تیتر خنثی و بدیهی که «آمار تلفات جنگ غزه بدون آتش‌بس بالا می‌رود»، بسنده کرده است.

2 ـ وال‌استریت ژورنال: وضع پوشش رسانه‌ای در روزنامه وال‌استریت ژورنال طی یک هفته انتخاب شده، دست‌کمی از واشنگتن‌پست ندارد.

این روزنامه آمریکایی نیز بیست و یکم جولای یعنی همان روزی که انتظار می‌رفت رسانه‌های مدعی استقلال و بی‌طرفی به فاجعه انسانی در محله شجاعیه اشاره کرده و شهادت 120 فلسطینی را در یکشنبه خونین، مورد اشاره خود قرار دهند، تیتر «اسرائیل ـ حماس، برخورد در روز مرگبار» را برگزیده و روشن نیست با کدام استدلال مرگ حدود 20 سرباز اسرائیلی را با شهادت 120 غیرنظامی فلسطینی یکی پنداشته و «روز مرگبار» را به هر دو طرف نسبت داده است. جالب‌تر این‌که این روزنامه در همان روز، عکس اصلی خود را به جمع‌آوری اجساد هواپیمای MH17 اختصاص داده و هیچ تصویری از فاجعه غزه ارائه نکرده است.

این روزنامه در شماره بعدی خود، باز هم تیتر و عکس اصلی خود را به اکراین اختصاص داده و در تیتر دوم صفحه از رایزنی‌های آمریکا برای آتش‌بس در نوار غزه «در میان تلفات بالا» خبر داده است و در شماره‌های بعدی خود هم به منع پرواز هواپیماهای آمریکایی بر فراز اراضی اشغالی و نیز آتش‌بس کوتاه در این جنگ اشاره کرده، در حالی ‌که هیچ عکسی از جنایت جنگی در فلسطین اشغالی ندارد.

3 ـ گاردین: این روزنامه انگلیسی پس از دیلی‌تلگراف کمترین تیترها را درباره غزه در صفحه اول خود داشته و به عنوان نمونه، در فردای خونین‌ترین روز غزه تیتر اصلی خود را به موضوع «ختنه دختران» اختصاص داده است. همین رویکرد در شماره بعدی این روزنامه نیز دیده می‌شود و گاردین در حالی که در شماره بیست و دوم جولای، حتی به لباس نوه خردسال ملکه انگلیس اشاره کرده، هیچ تیتری از غزه را در صفحه یک روزنامه جای نداده است!

تیتر شماره دیگر گاردین در این هفته، درباره شرایط مرغداری‌هاست و عکسی از رقص دختران در صفحه اول روزنامه برجسته‌شده و در شماره بعدی تنها تیتری کوچک در پایین صفحه درباره تلاش جان‌کری، وزیر امور خارجه آمریکا برای آتش‌بس در غزه مورد توجه قرار گرفته است. گاردین البته در بیست و چهارم جولای، برخلاف روزنامه‌های قبلی، به موضوع حمله اسرائیل به یکی از مدارس سازمان ملل در غزه پرداخته، هر چند عکس انتخابی‌اش حتی یکی از شهدای فلسطینی را نشان نمی‌دهد و تنها چهره گریان دو کودک در آغوش مادری هراسان را به نمایش گذاشته است.

4‌ـ دیلی تلگراف: عکسی از یک ورزشکار در کنار تیتری مربوط به هواپیمای سرنگون شده در اکراین، تیتر و عکس اصلی این روزنامه در روز بیست و یکم جولای است. جالب این است که دیلی تلگراف در این شماره اصلا تیتری از غزه را آن قدر مهم ندیده که در صفحه اول خود جای دهد!

سانسور اخبار غزه و کم‌اهمیت جلوه دادن جنایات رخ داده در این جنگ، تنها یک اتفاق نیست؛ چراکه این روزنامه حتی در شماره بعدی خود تیتر اصلی را به ضرورت تنبیه «پوتین» در بحران اکراین اختصاص داده و عکس اصلی این روزنامه هم به خانواده سلطنتی انگلستان تعلق دارد که نوشته: «برای پرنسی که یک گاو نر دارد و سه حیوان آفریقایی، چه باید خرید»! تیتر شماره‌های بعدی این روزنامه هم به رشد اقتصادی اتحادیه اروپا، درمان سرطان سینه و سقوط MH17 بدون حتی یک تیتر از غزه اشاره دارد.

شاید کمی تلخ باشد، ولی باید گفت دیلی تلگراف در همین هفته که اوج قتل‌عام فلسطینی‌ها بوده، عکس اصلی شماره بیست و سوم جولای خود را به رد شدن آزمایش دوپینگ اسب سلطنتی اختصاص داده و هیچ یک از عکس‌های صفحه اول به حوادث غزه اشاره نداشت.

5 ـ نیویورک تایمز: این روزنامه آمریکایی هم بنابر همان استراتژی خبری سایر رسانه‌های غربی، مرگبارترین روز غزه را برای «هر دو طرف» در تیتر اصلی خود برجسته ساخته و در توضیح این تیتر، تلاش رهبران جهان برای آتش‌بس را مورد تاکید قرار داده است، بدون آن که در تیتر روشن شود، کدام طرف مرگبارترین روز غزه را رقم زده و چرا تلاش رهبران برای توقف این جنایت‌ها به‌جایی نرسیده است.

در شماره بیست‌وسوم جولای، نیویورک تایمز به این تیتر بسنده کرده که «اسرائیل با انتخاب سختی در جنگ غزه روبه‌روست» و در تیتر اصلی شماره بعدی «قمار حماس در جنگ» را ریشه مشکلات دانسته است! در همین شماره، نیویورک تایمز از عکسی عاطفی از گریه یکی از بازماندگان قربانیان پرواز MH17 استفاده کرده؛ سوژه‌ای که هیچ‌گاه برای غزه به کار نبرده است.

جالب‌تر آن که همین روزنامه در شماره بیست و چهارم جولای یکی از تیترهای صفحه اول خود را به ادعای صهیونیست‌ها درباره استفاده حماس از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی اختصاص داده و همراه با دستگاه تبلیغات صهیونیستی به انتقاد از این روش ادعایی پرداخته است. این روزنامه هرچند در شماره‌های بیست‌وششم و بیست‌وهفتم جولای، حتی موضوع ضیافت ناهار پاپ را دارای بار اهمیت بالا تلقی کرده و به‌عنوان عکس اصلی به‌کار برده و همچنین به موضوع بحران اکراین پرداخته است، اما هیچ‌تیتری از غزه ندارد.

6‌ـ روزنامه بوستون گلوب: این روزنامه در یکی از شماره‌های خود در هفته مورد بررسی، عکس اصلی خود را به ساختمان ویران شده‌ای در اراضی اشغالی اختصاص داده است. تیتر مربوط به این عکس هم به ممنوعیت پرواز هواپیماهای آمریکایی بر فراز اراضی اشغالی مربوط است.

همین روزنامه در شماره دیگر خود، افزایش تلفات در غزه را در تیتر اصلی برجسته ساخته و عکسی از جوانان فلسطینی میان ویرانه‌های غزه را هم به چاپ رسانده است. در سایر شماره‌های این روزنامه تیتر و عکسی درباره غزه در صفحه یک به چشم نمی‌خورد.

7 ـ یو‌اس‌ای‌تودی: این روزنامه در عکسی شبیه بوستون گلوب، لغو پروازهای آمریکایی به فلسطین را در تیتر و عکس اصلی خود آورده و سپس در عکسی که فرار فلسطینیان را نشان می‌دهد، بدون هرگونه تحلیلی نوشته: «اسرائیل در غزه عملیات خود را گسترش داد».

این روزنامه در شماره بعدی به موضوع جعبه سیاه هواپیمای سقوط کرده در اکراین پرداخته و تنها در یکی از تیترهای کوچک قرار گرفته در ستون صفحه اول، به این‌اشاره کرده که آمار کشته‌شدگان فلسطینی از مرز 500 نفر گذشته است.

8 ـ ایندیپندنت: این روزنامه هم در شماره بیست و یکم جولای، عکس اصلی خود را به فرار جوانان فلسطینی در میانه ویرانه‌های غزه اختصاص داده و در تیتر خود به مرگبارترین روز غزه پس از «قتل عام شنیع» اشاره کرده است. این تندترین تیتر درباره جنایت صهیونیست‌ها علیه مردم غزه در رسانه‌های غربی است، هرچند باز هم در تیتر، نامی از اسرئیل به چشم نمی‌خورد!

این روزنامه در شماره بعد تیتری از غزه ندارد، اما در شماره بیست و سوم جولای، عکسی از چهره گریان یک مرد فلسطینی منتشر کرده و تیتری حاکی از پایان‌ناپذیر بودن درد و رنج شهروندان اسرائیلی و ساکنان غزه را مورد استفاده قرار داده است. در واقع این روزنامه مانند دیگر رسانه‌های بررسی شده در این گزارش، وقتی تیتری حاکی از نقد به وحشیگری‌های جنگی را مورد استفاده قرار می‌دهد، از به کار بردن نام اسرائیل پرهیز دارد، اما وقتی تیتری عاطفی درباره درد و رنج مردم را مورد استفاده قرار می‌دهد، شهروندان اسرائیلی بر ساکنان غزه پیشی می‌گیرند!

این روزنامه در شماره بعد خود تیتری از غزه نداشته و تمام صفحه را به معرفی یک شرکت محافظه‌کار فرارکننده از مالیات اختصاص داده است.

ایندیپندنت، بیست و پنجم جولای، عکسی از سه کودک زخمی در نوار غزه منتشر می‌کند که البته تنها یکی از آنها در حال گریه است و عکس، در کل، بار عاطفی زیادی ندارد. در کنار این عکس تیتر «حتی مدرسه سازمان ملل امن نیست» به‌کار رفته و اشاره‌ای به آمار شهدای فلسطینی بر اثر حمله صهیونیست‌ها به مدرسه سازمان ملل شده است. با وجود این در تیتر مربوط به این عکس شما نمی‌توانید باز هم واژه اسرائیل را ببینید و روشن نیست مخاطب این روزنامه چگونه باید به این سوال پاسخ دهد که چرا حتی مدرسه سازمان ملل در غزه امن نیست؟

راهبردهای خبری رسانه‌های غربی در قبال جنگ غزه

با نگاهی به شیوه خبری هشت روزنامه آمریکایی و انگلیسی یاد شده در یک هفته از جنگ غزه، بخوبی می‌توان به محورهای استراتژیک این رسانه‌ها در مهندسی افکارعمومی و جهت دادن به مخاطبان در قبال فاجعه انسانی رقم خورده در فلسطین پی برد.

الف) در اولین راهبرد رسانه‌ای، روزنامه‌های یادشده در استفاده از تصاویر صفحه اول، از انتشار هرگونه عکسی که نشان دهنده شهدای فلسطینی باشد پرهیز کرده و چهره خونین زخمی‌ها را نیز در تصویر بازتاب نداده‌اند.

ب) این رسانه‌ها در تیترها و عکس‌ها از هرگونه اطلاعاتی که حاکی از ضعف ارتش صهیونیستی باشد پرهیز کرده و قدرت مقاومت را نادیده انگاشته‌اند.

پ) روزنامه‌های بررسی شده، در همه تیترهایی که بار منفی نسبت به بحران غزه داشته، عبارت اسرائیل را حذف کرده و افعال مجهول برای تیترها برگزیده‌اند. هدف از این راهبرد، منحرف کردن اذهان عمومی به سوی نقش مقاومت در این روند بوده است.

ت) در مقابل، رسانه‌های غربی در مطالبی که دارای بار احساسی بوده، از عباراتی چون «شهروندان اسرائیلی» بهره برده‌اند تا تحریک احساسات مخاطب را به‌سوی دلسوزی برای صهیونیست‌ها جهت دهند.

ث) در تصاویر استفاده شده برای جنگ غزه، از تصویر نظامیان صهیونیست استفاده نشده و تنها بر ویرانه‌ها یا چهره‌گریان و ناراحت مردم غالبا بدون آن که نشانی از اسرائیلی و فلسطینی‌ بودن در بر داشته باشد، تمرکز شده است.

ج) در تیترها و گزارش‌های این رسانه‌ها تلاش شده از دولتمردان غربی، چهره‌هایی حامی صلح نشان داده شود، هرچند هیچ اشاره‌ای به موانع پذیرش صلح، ازجمله ضرورت پایان دادن به محاصره غزه نشده است.

چ) تیترهای به کار رفته برای بحران غزه، عموما به صورت آماری بازتاب یافته و تنها به اعداد و ارقام قربانیان بدون اشاره به علت بالا بودن آمار تلفات اکتفا شده است.

ح) مطبوعات بررسی شده تلاش کرده‌اند ادعای استفاده حماس از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی را مدام در تیترهای خود تکرار کنند، حال آن که کمتر اشاره‌ای به گستردگی تجاوز صهیونیست‌ها شده است.

خ) رسانه‌های غربی بررسی شده، اهمیت اخبار غزه را کمتر از دوپینگ اسب ملکه انگلیس و اعطای پیراهن یک ورزشکار به کودکان هوادارش دانسته و در بخشی از شمارگان بررسی شده، اصولا تلاش شده بحران غزه پوشش داده نشود.

با وجود به‌کارگیری راهبردهای ده‌گانه رسانه‌ای از سوی جبهه خبری وابسته به لابی صهیونیست، برای کم اهمیت جلوه دادن یا تحریف واقعیات غزه، آنچه طی روزهای گذشته در افکار عمومی جهانی رقم خورده، منفور شدن بیش از پیش رژیم صهیونیستی میان مردم در کشورهایی است که دولت‌ها و رسانه‌های رسمی‌شان متحد تل‌آویو به‌شمار می‌روند. همزمان با سانسور شدید اخبار غزه - چنان ه در هشت روزنامه غربی بررسی شد - شبکه‌های اجتماعی مملو از مطالبی در محکومیت جنایات صهیونیست‌ها شد و همین امر به انزوای بیشتر صهیونیست‌ها و رسانه‌های حامی‌شان انجامید.

با این همه، فارغ از پیامدهای نقض بی‌طرفی رسانه‌ها در فرآیند پوشش اخبار غزه، از بررسی موردی تاکتیک‌های اطلاع‌رسانی این مطبوعات می‌توان به این مهم پی برد که اصولا ادعای بی‌طرفی و استقلال سیاسی و ایدئولوژیک رسانه‌ها در غرب تا چه اندازه مضحک و غیرواقعی است و روزنامه‌هایی که شعار دفاع از حقوق بشر سر می‌دهند، در بزنگاه‌هایی چون جنگ غزه، چنان سر در برف بی‌خبری و انفعال فرومی‌برند که گویی هیچ‌گاه مدافع دموکراسی و ارزش‌های انسانی نبوده‌اند و نمی‌دانند ارزش خبری جان دو هزار انسان بی‌گناه مهم‌تر است یا منفی بودن جواب آزمایش دوپینگ اسب ملکه انگلیس!

مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها