سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
آن موقع من در مازندران بودم و ایرج اسکندری که وکیل مجلس بود، برای دیدار از حوزه انتخابی خود به ساری آمده بود. در آن موقع دستور اکید و شدید رهبری واصل شد که بایست علیه ساعد تظاهری را ترتیب دهیم، تعداد اعضای حزب در ساری در آن موقع 1510 نفر بود.
این صف بسیار دقیق با طرز مضحکی، بدون روحیه، «راهپیمایی» خود را با شرکت ایرج اسکندری شروع کرد. اسکندری از شرکت در این تظاهر ناراضی بود. من نیز کمتر از او از این وضع حقیر و مضحک ناراحت نبودم و از راهپیمایی در این وضع احساس شرم میکردم. در مورد اسکندری مساله بر سر امتیاز نفت با ساعد نبود، زیرا در اصل مساله، او با حزب مخالفتی نداشت؛ مساله آن بود که او، وکیل مجلس، در تظاهراتی شرکت میکرد که طرفدارانش 15 10 نفر بودند. وقتی شعار مرده باد ساعد داده میشد، چون محل تظاهر در «میدان ساعت» ساری بود، مردم ساده آن را تظاهری علیه «ساعت» شمردند و نمیدانستند که ساعت، که عقربههای پرکوشش و وفادارانهاش وقت را به مردم اعلام میکرد، چرا آنقدر مخالفت حزب توده را به خود جلب کرده است؟ منبع: احسان طبری، کژراهه؛ خاطراتی از تاریخ حزب توده، تهران، امیرکبیر، 1366، ص 64 |
|
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد