گفت وگو با داریوش رحمانیان

شکست مشروطه را قبول ندارم

داریوش رحمانیان، رئیس انجمن ایرانی تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران معتقد است با این که مشروطه سرآغاز تاریخ معاصر و نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب می شود اما کتاب هایی که در این باره نوشته شده اند، مطلوب و در حد نیاز جامعه ایران نیست.
کد خبر: ۷۰۳۵۴۲
شکست مشروطه را قبول ندارم
نهضت مشروطه که از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد می شود، اتفاقی است که در اواخر دوران 151 ساله حکومت قاجار در ایران روی داد و روند حکومت را که تا پیش از آن بر اساس تفکر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر کشور حاکم بود، به روندی قانونی تبدیل کرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر کشور سایه افکند و برای ده ها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندان های مستبد نگه داشت اما نهضت مشروطیت از این نظر که باعث کاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژه ای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا که توانست پایه های قدرت مطلق شاه را فرو ریزد و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند.
داریوش رحمانیان، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و نویسنده کتاب مهم «جنبش مشروطه» که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد در این باره دیدگاهش را با خبرنگار «ایبنا» در میان گذاشته است. گفت وگوی وی را در ادامه می خوانید.
رحمانیان گفت: سالروز پیروزی مشروطه عید ملی ماست؛ عیدی که افتخارآمیز است و اهمیتی جهانی دارد؛ چراکه ملت ایران نخستین ملتی بودند که در آسیا، شرق و خاورمیانه علیه بی عدالتی خیزش ملی کردند. اما متاسفانه در عین حال که پاره ای از کتاب های خوب درباره مشروطه نوشته شده اند، این آثار اندک شمارند و در حد مطلوب و نیاز جامعه ایران نیست. مشروطه سرآغاز تاریخ معاصر و نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب می شود و مسائلی که در مشروطه مطرح شده، مسائل دیروز نیست و نباید تصور شود که تاریخ مشروطه با تاریخ سلجوقیان، ساسانیان و یا غیره همسنگ و دارای اهمیت تاریخی یکسانی است، به دلیل این که موضوعاتی که در مشروطه مطرح شده و تبعاتی که مشروطه به بار آورد، مسائل امروز جامعه ماست و تاریخ مشروطه هنوز زنده است.

تصویر درست تاریخ مشروطه ایران توسط کسروی

ین استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان این که تاریخ برخلاف پندار عده ای کهآن را داستان و حکایت می دانند، نوعی روایت است، ادامه داد: مورخ با کسی که به وقایع نگاری صرف می پردازد، متفاوت است. از این رو، امثالی چون احمد کسروی را که راویان تاریخ مشروطه ایران هستند نمی توان با افرادی چون مهدی ملک زاده و غیره مقایسه کرد که تنها به وقایع نگاری صرف پرداخته اند. با این ملاحظه، تنها کسی که توانسته تاریخ مشروطه ایران را تبدیل به روایتی ملی کند، احمد کسروی است. وی به خوبی تاریخ عصر مشروطه ایران را با روایتی درست از آغاز روند برآمدن، به بلوغ رسیدن و رشیدشدن مردم را به تصویر کشیده است. اما باید گفت این روایت روند برآمدن و بالیدن مردم، روایتی بوده که هنوز ناتمام مانده است.
شکست مشروطه را قبول ندارم

نویسنده کتاب «جنبش مشروطه»، درباره واژه «شکستی» که اغلب تحلیل گران تاریخ برای این رویداد به کار می برند، گفت: واژه «شکست را که برخی از جریان مشروطه ارائه می دهند نمی پسندم. انگار که در پیشانی مردم ایران نوشته شده که این ملت لایق آزادی نیستند و گویا مقدر بوده که نهضت مشروطه با شکست مواجه شود. مفهوم شکست مقدر را نمی توان به همین راحتی برای این رویداد در نظر گرفت و این واژه را باید با ملاحظاتی چند و با دقت بسیار به کار برد. با این حال، اگر این مفهوم برای جریان مشروطه به نوعی حامل القای یاس و ناامیدی نباشد و به معنای شکست محتوم و مقدر به کار گرفته نشود، ایرادی ندارد.

وی ادامه داد: اما به طور کلی، شکست مشروطه را قبول ندارم؛ چراکه تاریخ یک روند امکانی (حادثی) است و نمی توان آن را یک روند جبری مقدر تصور کرد. مفهوم شکست محتوم یا مقدر با فلسفه تاریخ جور در نمی آید و کسانی که این مفهوم را درباره علت شناسی رکود و ضعف مشروطه به کار می گیرند یا نسبت به ماهیت فلسفه تاریخ جهل دارند یا مغرض هستند (برای القای یأس و ناامیدی). نباید فقط روی ضعف و رکود مشروطه مانور داد زیرا مشروطه دستاوردهای بسیار بزرگی داشته است که آن ها را باید دید.

همیشه تاریخ ملت ها تحریف می شود

رحمانیان در پاسخ به این سوال مبنی بر این که چه تحریفات و ناگفته هایی از تاریخ مشروطه وجود دارند، گفت: تاریخ چیز ساده ای نیست و با قدرت در ارتباط است. به طور کلی جنس مسایل تاریخی با گفتمان قدرت و سیاست حاکم در هم آمیخته است و ملاحظات حکومت ها، فرقه ها، گروه ها، باندها و دار و دسته ها را در این زمینه نمی توان نادیده گرفت زیرا آنها دوست دارند طبق مصالحشان تاریخ روایت شود.

این پژوهشگر تاریخ تاکید کرد: اگر نام پیروی تاریخ از گفتمان قدرت و سیاست را تحریف کردن تاریخ بگذاریم، نوعی ساده کردن بحث است. معرفت تاریخ، عرصه جنگ گفتمان های رقیب است؛ چراکه به قول «جرج اورول» کسی که در گذشته فرمان می راند، فرمانروای امروز و آینده است. گفتمان های رقیب تلاش می کنند تاریخ را به نفع خود تسخیر کنند بنابراین از نظر تحلیل گفتمانی هر نوع تفسیر نوعی اعمال قدرت یا نوعی تسخیر و تصرف به حساب می آید و هرگونه روایت را مبتنی بر مفهوم اراده معطوف به قدرت باید تلقی کرد.

وی همچنین درباره ناگفته های تاریخی این رویداد عنوان کرد: ناگفته های بسیاری درباره انقلاب مشروطه در ایران وجود دارد. مشروطه به مانند کوه یخی است که اصل قضیه آن هنوز برملا نشده و خیلی از شواهد، اطلاعات و داده های مربوط به این رویداد هستند که هنوز به شکل اسناد پراکنده، نامدون و نامنظم وجود دارد و نیاز به کار درازآهنگ و جمعی افراد و گروه های گوناگون دارد تا تاریخ مشروطه براساس آن ها روایت شود.

رحمانیان گفت: بنده سال ها پیش در تبریز به دلیل این که این شهر جایگاه بسیار بزرگی در تاریخ انقلاب مشروطیت دارد، پیشنهاد دادم نهادی به نام «بنیاد مشروطیت» (به شکل غیر دولتی، غیر انتفاعی و به شکل NGO) برپا و تشکیلات اداری و علمی مستقلی برای آن ایجاد شود که اسناد، مدارک، تحقیقات و هر آنچه که مربوط به انقلاب مشروطه است در آن جا گردآوری شود و هرساله همایش ها و سمینارهایی در آنجا برپا و دارای ژورنال هایی از جمله فصلنامه و سالنامه باشد. به طور کلی، نظر بر این بود که یک حلقه ارتباطی نیرومندی بین همه محققان و موسسه هایی که به نوعی ارتباط با تاریخ انقلاب مشروطیت دارند، ایجاد شود که متاسفانه این پیشنهاد هنوز عملی نشده است و نیاز به حمایت ملی و مردمی دارد.

منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها