مجموعه «لالاییها» که به آهنگسازی شما از شبکه پویا پخش میشود توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. بیتردید برای خیلیها جالب است بدانند ایده شکلگیری برنامه لالاییها به چه شکل بوده است؟
تهیهکننده این کار که از دوستان من است، پیشنهاد داد روی انیمیشن و شعرهایی که با مضمون لالایی در اختیار دارد، آهنگسازی کنم. هرچند انیمیشن و شعر به لحاظ کیفی در سطح چندان بالایی نبود، اما علاقه به کار کودک و دوستیای که با تهیهکننده این کار داشتم باعث شد با کمترین دستمزد ممکن این کار را بسازم. چون تلویزیون معمولا برای کارهایی از این دست بودجه چندانی در اختیار ندارد و به همین خاطر نمیتوان چشمداشت مالی به آثاری از این دست داشت.
به همین علت، آهنگسازان بزرگ برای کودکان کمتر کار میسازند؟
عوامل مختلفی در اینباره دخیل است که یکی از آنها مسائل مالی است. متاسفانه موسیقی کودک ما اصلا جدی گرفته نمیشود و کسی دغدغه کار در این حوزه را ندارد و به نوعی این نوع موسیقی را از سر خودشان باز میکنند. همین موضوع باعث میشود بزرگانی نظیر آندره آرزومانیان، مهرداد جهانفر و حسین علیزده دیگر برای کودکان کار نسازند و موسیقی کودک در اختیار کسانی باشد که دانش کافی نسبت به آن ندارند. در گذشته که ساخت موسیقی کودک در اختیار شبکه یک و دو بود، قدمهای بهتری در مسیر اعتلای موسیقی کودک برداشته شد و ما شاهد تولید کارهای خوب با بزرگان این حرفه بودیم.
با این اوصاف در شرایط کنونی از روند ساخت موسیقی کودک گلهمند هستید؟
به نظرم اصلا موسیقی به آن معناییواقعی برای کودک در تلویزیون ساخته نمیشود. چیزی که بهعنوان موسیقی در برنامههایی نظیر «فیتیله» و «عمو پورنگ» تولید میشود، درواقع کارهایی است که هیچ جایگاهی به لحاظ موسیقایی ندارید و در نهایت باعث افت سلیقه موسیقی کودک میشود.
یعنی شما تلویزیون را متولی موسیقی کودک میدانید و بر این باورید که آثار تولیدیاش روی سطح سلیقه موسیقی نسل آینده اثر خواهد گذاشت؟
تلویزیون بیتردید یکی از متولیان موسیقی کودک است. بگذارید برای روشن شدن این موضوع برایتان مثالی بزنم. تصور کنید که سالها در معرض معماریهای غیراصولی و اشتباه باشید. بعد از مدتی طبیعی است که شاخصههای زیبایی و اصول معماری در شما تغییر کند و در نهایت تعریفی که از معماری در ذهن دارید با استانداردهای جهانی این حرفه فاصله گیرد.
در موسیقی هم همین اتفاق میافتد. شما باید ذائقهتان نسبت به آن از دوران کودکی درست شکل بگیرد و اگر همیشه به شما خوراک نامناسبی ارائه دهند، طبیعی است وقتی بزرگ شوید نمیتوانید موسیقی خوب و بد را از هم تشخیص دهید و دچار سردرگمی میشوید.
یعنی چیزی که امروز در برنامههای کودک به بچهها ارائه میشود، باعث میشود در آینده آنها سلیقه موسیقی خوبی نداشته باشند؟
همینطور است. ما باید در همین سن و سال مثل تمام کشورهای پیشرفته دنیا خوراک موسیقی خوبی به بچههایمان ارائه دهیم و این امکان را برایشان فراهم کنیم تا فرق موسیقی خوب و بد را بدانند.
اما خب، بعضیها موسیقی خوب را، موسیقی ارزشی و فاخر تعبیر میکنند و بر این باورند کودک با این سبک موسیقیها چندان ارتباط برقرار نمیکند و ترجیح میدهد موسیقی شاد گوش دهد و همین موضوع باعث میشود موسیقی کودک ما در کیبورد خلاصه شود؟
فراموش نکنید این ما هستیم که سلیقه کودک را در همه زمینهها میسازیم و او را با بد و خوب آشنا میکنیم، اگر شما همه چیز را به خود کودک واگذار کنید دوست دارد از صبح تا غروب پفک نمکی و شکلات بخورد در حالی که خانواده کودک هیچ گاه به او این اجازه را نمیدهند و برایش حد و مرزی قائل میشوند و از او میخواهند برای سلامتش وعدههای غذای سالم بخورد. این اتفاق در دوران تحصیل هم رخ میدهد؛ قطعا هیچ پدر و مادری نمیخواهد چون بچهاش با بازی خوشحال و شاد است، فقط بازی کند و از درس و مدرسه غافل شود. آنها برای بازی و درس بچهها هم مقرراتی دارند. در موسیقی هم همینطور است. ما نباید برای شادی و کف و هورای بچهها موسیقی کیبوردی پخش کنیم، یک جاهایی لازم است برایشان سلیقهسازی کنیم.
اما نکتهای که در این میان وجود دارد این است که مرز تولید موسیقی فاخر و آکادمیک با موسیقی مخاطبپسند بسیار باریک است یعنی با کوچکترین حرکتی ممکن است موسیقی به سمت بازاری شدن برود یا به سمتی قدم بردارد که مخاطب چندان آن را نمیپسندد و فقط به لحاظ آکادمیک ارزشمند است؟
یک قانون کلی درباره موسیقی بویژه موسیقی کودک باید وجود داشته باشد و آن این است که باید در فضای آکادمیک کار تولید شود و نگاه مدرسهای و دانشگاهی در آن وجود داشته باشد؛ منتهی در کنار اینها باید ذوق و خلاقیت هم در نظر گرفته شود. هر وقت این دو باهم بالانس شوند و به یک میزان در کار وجود داشته باشند سطح کیفی کار هم بالا میرود، اما اگر فقط بحث سواد یا ذوق یک کدام پررنگ شود، آن وقت از آن طرف بام میافتیم و کار به سمتی که باید، نمیرود؛ یا عوامانه میشود و یا زیاد از حد آکادمیک، به گونهای که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند.
به نظر شما تلویزیون باید خودش بهعنوان تولیدکننده کار کودک پیشقدم شود و در نقش سفارشدهنده ظاهر شود. یا کارهای خوب را جمعآوری و خریداری کند؟
کسانی که عضو شورای موسیقی هستند باید نگاه تخصصی به موسیقی داشته باشند و با اصول کار آشنا باشند، بعد با دانشی که دارند از آهنگسازانی که در زمینه کار کودک سابقه خوبی دارند و از دانش و ذوق کافی برخوردارند، کار بگیرند.
فراموش نکنید موسیقی کودک، کاری آماتور نیست که هر کسی بتواند آن را انجام دهد. شاید از فضای سادهای برخودار باشد، اما این سادگی اصلا به معنای پیش پاافتادگی و سخیف بودن نیست. موسیقی کودک هم مانند تصویرگری و فیلمسازی در این عرصه باید از فضای ساده و خلوت و در عین حال غنی برخوردار باشد.
شما در مجموعه لالاییها به سراغ فضای کاملا ایرانی رفتید، عمدی در این قضیه وجود داشت؟
بله، ما ایرانی هستیم و این ایرانی بودن باید در روح هنر ما هم جاری باشد. به همین دلیل وقتی دست به ساخت آهنگ برای مجموعه لالاییها زدم، دوست داشتم کاری را تولید کنم که رنگ و بوی ایرانی داشته باشد و بتواند در فرهنگ شفاهی آینده کشورمان ثبت شود. ما اگر نسبت به آداب و رسوم فرهنگمان بیتفاوت باشیم، دچار بیهویتی میشویم.
به بهانه موفقیت این مجموعه با وی درباره وضع موسیقی کودک در تلویزیون به بحث نشستیم.
مجموعه «لالاییها» که به آهنگسازی شما از شبکه پویا پخش میشود توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. بیتردید برای خیلیها جالب است بدانند ایده شکلگیری برنامه لالاییها به چه شکل بوده است؟
تهیهکننده این کار که از دوستان من است، پیشنهاد داد روی انیمیشن و شعرهایی که با مضمون لالایی در اختیار دارد، آهنگسازی کنم. هرچند انیمیشن و شعر به لحاظ کیفی در سطح چندان بالایی نبود، اما علاقه به کار کودک و دوستیای که با تهیهکننده این کار داشتم باعث شد با کمترین دستمزد ممکن این کار را بسازم. چون تلویزیون معمولا برای کارهایی از این دست بودجه چندانی در اختیار ندارد و به همین خاطر نمیتوان چشمداشت مالی به آثاری از این دست داشت.
به همین علت، آهنگسازان بزرگ برای کودکان کمتر کار میسازند؟
عوامل مختلفی در اینباره دخیل است که یکی از آنها مسائل مالی است. متاسفانه موسیقی کودک ما اصلا جدی گرفته نمیشود و کسی دغدغه کار در این حوزه را ندارد و به نوعی این نوع موسیقی را از سر خودشان باز میکنند. همین موضوع باعث میشود بزرگانی نظیر آندره آرزومانیان، مهرداد جهانفر و حسین علیزده دیگر برای کودکان کار نسازند و موسیقی کودک در اختیار کسانی باشد که دانش کافی نسبت به آن ندارند. در گذشته که ساخت موسیقی کودک در اختیار شبکه یک و دو بود، قدمهای بهتری در مسیر اعتلای موسیقی کودک برداشته شد و ما شاهد تولید کارهای خوب با بزرگان این حرفه بودیم.
با این اوصاف در شرایط کنونی از روند ساخت موسیقی کودک گلهمند هستید؟
به نظرم اصلا موسیقی به آن معناییواقعی برای کودک در تلویزیون ساخته نمیشود. چیزی که بهعنوان موسیقی در برنامههایی نظیر «فیتیله» و «عمو پورنگ» تولید میشود، درواقع کارهایی است که هیچ جایگاهی به لحاظ موسیقایی ندارید و در نهایت باعث افت سلیقه موسیقی کودک میشود.
یعنی شما تلویزیون را متولی موسیقی کودک میدانید و بر این باورید که آثار تولیدیاش روی سطح سلیقه موسیقی نسل آینده اثر خواهد گذاشت؟
تلویزیون بیتردید یکی از متولیان موسیقی کودک است. بگذارید برای روشن شدن این موضوع برایتان مثالی بزنم. تصور کنید که سالها در معرض معماریهای غیراصولی و اشتباه باشید. بعد از مدتی طبیعی است که شاخصههای زیبایی و اصول معماری در شما تغییر کند و در نهایت تعریفی که از معماری در ذهن دارید با استانداردهای جهانی این حرفه فاصله گیرد.
در موسیقی هم همین اتفاق میافتد. شما باید ذائقهتان نسبت به آن از دوران کودکی درست شکل بگیرد و اگر همیشه به شما خوراک نامناسبی ارائه دهند، طبیعی است وقتی بزرگ شوید نمیتوانید موسیقی خوب و بد را از هم تشخیص دهید و دچار سردرگمی میشوید.
یعنی چیزی که امروز در برنامههای کودک به بچهها ارائه میشود، باعث میشود در آینده آنها سلیقه موسیقی خوبی نداشته باشند؟
همینطور است. ما باید در همین سن و سال مثل تمام کشورهای پیشرفته دنیا خوراک موسیقی خوبی به بچههایمان ارائه دهیم و این امکان را برایشان فراهم کنیم تا فرق موسیقی خوب و بد را بدانند.
اما خب، بعضیها موسیقی خوب را، موسیقی ارزشی و فاخر تعبیر میکنند و بر این باورند کودک با این سبک موسیقیها چندان ارتباط برقرار نمیکند و ترجیح میدهد موسیقی شاد گوش دهد و همین موضوع باعث میشود موسیقی کودک ما در کیبورد خلاصه شود؟
فراموش نکنید این ما هستیم که سلیقه کودک را در همه زمینهها میسازیم و او را با بد و خوب آشنا میکنیم، اگر شما همه چیز را به خود کودک واگذار کنید دوست دارد از صبح تا غروب پفک نمکی و شکلات بخورد در حالی که خانواده کودک هیچ گاه به او این اجازه را نمیدهند و برایش حد و مرزی قائل میشوند و از او میخواهند برای سلامتش وعدههای غذای سالم بخورد. این اتفاق در دوران تحصیل هم رخ میدهد؛ قطعا هیچ پدر و مادری نمیخواهد چون بچهاش با بازی خوشحال و شاد است، فقط بازی کند و از درس و مدرسه غافل شود. آنها برای بازی و درس بچهها هم مقرراتی دارند. در موسیقی هم همینطور است. ما نباید برای شادی و کف و هورای بچهها موسیقی کیبوردی پخش کنیم، یک جاهایی لازم است برایشان سلیقهسازی کنیم.
اما نکتهای که در این میان وجود دارد این است که مرز تولید موسیقی فاخر و آکادمیک با موسیقی مخاطبپسند بسیار باریک است یعنی با کوچکترین حرکتی ممکن است موسیقی به سمت بازاری شدن برود یا به سمتی قدم بردارد که مخاطب چندان آن را نمیپسندد و فقط به لحاظ آکادمیک ارزشمند است؟
یک قانون کلی درباره موسیقی بویژه موسیقی کودک باید وجود داشته باشد و آن این است که باید در فضای آکادمیک کار تولید شود و نگاه مدرسهای و دانشگاهی در آن وجود داشته باشد؛ منتهی در کنار اینها باید ذوق و خلاقیت هم در نظر گرفته شود. هر وقت این دو باهم بالانس شوند و به یک میزان در کار وجود داشته باشند سطح کیفی کار هم بالا میرود، اما اگر فقط بحث سواد یا ذوق یک کدام پررنگ شود، آن وقت از آن طرف بام میافتیم و کار به سمتی که باید، نمیرود؛ یا عوامانه میشود و یا زیاد از حد آکادمیک، به گونهای که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند.
به نظر شما تلویزیون باید خودش بهعنوان تولیدکننده کار کودک پیشقدم شود و در نقش سفارشدهنده ظاهر شود. یا کارهای خوب را جمعآوری و خریداری کند؟
کسانی که عضو شورای موسیقی هستند باید نگاه تخصصی به موسیقی داشته باشند و با اصول کار آشنا باشند، بعد با دانشی که دارند از آهنگسازانی که در زمینه کار کودک سابقه خوبی دارند و از دانش و ذوق کافی برخوردارند، کار بگیرند.
فراموش نکنید موسیقی کودک، کاری آماتور نیست که هر کسی بتواند آن را انجام دهد. شاید از فضای سادهای برخودار باشد، اما این سادگی اصلا به معنای پیش پاافتادگی و سخیف بودن نیست. موسیقی کودک هم مانند تصویرگری و فیلمسازی در این عرصه باید از فضای ساده و خلوت و در عین حال غنی برخوردار باشد.
شما در مجموعه لالاییها به سراغ فضای کاملا ایرانی رفتید، عمدی در این قضیه وجود داشت؟
بله، ما ایرانی هستیم و این ایرانی بودن باید در روح هنر ما هم جاری باشد. به همین دلیل وقتی دست به ساخت آهنگ برای مجموعه لالاییها زدم، دوست داشتم کاری را تولید کنم که رنگ و بوی ایرانی داشته باشد و بتواند در فرهنگ شفاهی آینده کشورمان ثبت شود. ما اگر نسبت به آداب و رسوم فرهنگمان بیتفاوت باشیم، دچار بیهویتی میشویم. (ضمیمه قاب کوچک)
نگار حسینی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
با مسعود کاویانی، درباره تاریخچه، روند شکلگیری و افقهای پیش روی رادیو معارف گفتوگو کردیم
گپوگفت «جامجم» با چند هنرمند رادیویی در آغاز سال جدید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با حجتالاسلام مصباحی مقدم دکتر پیغامی و دکتر صمصامی مطرح شد