در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
موسیقی در کنار دکور و اجرای برنامه، رنگ و لعاب اصلی یک برنامه برای مخاطبان کودک و خردسال است و اگر یک برنامه از این طریق نتواند مخاطب هدف را جذب کند چهبسا اینکه مخاطب را از دست دهد.
از سوی دیگر، تاثیر شگرف موسیقی در یادگیری کودکان به اثبات رسیده و برنامهسازان تلویزیونی میتوانند با توجه به مختصات سنی این گروه از مخاطبان، موسیقی را به شکلی در برنامههای خود به کار ببرند که علاوه بر سرگرمکردن کودکان، آموزشهای لازم مخصوص این گروه سنی را به آنها بدهد، اما شرط اصلی این مساله، استفاده درست، بهجا و مناسب از موسیقی است تا از طریق موسیقی بتواند با کودک ارتباط برقرار کند.
تلویزیون ایران در طول این سالها، چند برنامه روتین و موسیقیمحور را روی آنتن برده که از جمله شاخصترین آنها میتوان به فیتیله، رنگینکمان و عمو پورنگ اشاره کرد؛ برنامههایی که هر چند در مقاطعی انتقاداتی به آنها شده، اما در مجموع توانستهاند از پس سلیقه مخاطب برآیند و برنامهای قابل قبول را روی آنتن رسانه ملی بفرستند.
این برنامهها از ساختاری استفاده میکنند که بدون وجود موسیقی نمیتوانند به کار خود ادامه دهند یا دستکم ضربه اساسی به هویت این برنامهها وارد میشود؛ از ویژگیهای مشترک این برنامهها هم میتوان بهوجود ترانههای کودکانه و بخشهای موسیقایی اشاره کرد که هر یک سعی میکنند در کنار سرگرم کردن مخاطب هدف، آموزش مفاهیم را مدنظر قرار دهند؛ مفاهیم اجتماعی، مذهبی و تربیتی.
دچار جیغ و داد هستیم
علیرضا آقایی تهیهکننده برنامه فیتیله است که تقریبا به صورت روزانه با موسیقی و بخصوص موسیقی کودک سر و کار دارد در مورد نوع موسیقی به کار رفته در برنامههای کودک معتقد است: نوع برنامه میتواند به دلیل نوع مخاطبی که آن برنامه دارد تعیینکننده نوع موسیقی باشد. شابلونی که ما برای تراز موسیقی در نظر میگیریم باید منطبق با مخاطبمان انتخاب شود. وقتی راجع به برنامه کودک صحبت میکنیم طبیعتا باید راجع به خصوصیات و خصلتهای کودکان نگاه کنیم و با رنگ نگاه آنها موسیقی بسازیم. اگر قرار باشد همین موسیقی را در تراز مخاطب بزرگسال ببینیم ممکن است برخی از آنها مورد اعتراض هم قرار گیرد؛ ولی حرفهای کودکانه زدن با این ریتمها مشکلی ایجاد نمیکند چون حرفی را با ریتمی به مخاطبی میزنیم که آن ریتم را میفهمد، درک میکند و با آن ریتم دچار مساله نمیشود چون دنیای کودک برگرفته از آن ریتم است؛ به آن شیوه صحبت میکند، به آن شیوه میفهمد و به آن شیوه گوش میدهد.
او ادامه میدهد: ما بارها ـ و خود من به واسطه برنامه فیتیله ـ ممکن است بابت ریتم موسیقیها و مواردی شبیه به این مورد نقد قرار گرفته باشیم. در اینجا یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که به نظر من برنامه تلویزیونی بخشی از واقعیت جامعه است و نمیتواند از واقعیت جامعه فاصله بگیرد یعنی ما نمیتوانیم در برنامهمان چیزی بگوییم که با واقعیت جامعه همخوان نباشد، اما میتوانیم آن واقعیت را تعالی ببخشیم که این وظیفه رسانه است. وقتی مخاطب ما کودک است و درگیر مسائل مختلفی است که به او ربط ندارد مثلا ماهواره نگاه میکند و او هم لاجرم مخاطب برنامه ماهواره میشود و درگیر این رنگهاست، چرا یک برنامه تلویزیونی مثل فیتیله با همان فضای کودکانه، ولی با حرفهای درست و منطبق بر ساختار و سرشت انسانی و دینی که به آن اعتقاد داریم، رویکرد کودک و برنامه را به سمت تعالی نبرد؟
این تهیهکننده برنامههای کودک تاکید میکند: به نظر من وظیفه برنامه کودک همین است که در این شلوغی که الان بچههای ما درگیر آن هستند حرفهای درستی بزند و در میان این همهمه صدایی را تولید کند که به گوش مخاطب برسد. الان دچار جیغ و داد و بیداد هستیم که مخاطب متوجه نمیشود ما میخواهیم چه چیزی بگوییم. در این همه رنگ و رنگارنگی باید حرفی زد که مخاطب متوجه شود. اما معنی حرفهای من این نیست که ما باید از قواعد خارج شویم، طبیعتا ما باید چارچوبهایی داشته باشیم که با ساختار فرهنگی و دینیمان منطبق باشد. یعنی در چنین چارچوبی موسیقی بسازیم.
مجبوریم از آهنگساز درجه 2 و 3 استفاده کنیم
علیاکبر ذاکری، تهیهکننده برنامه خاله شادونه، بودجه را یک مشکل اساسی در برنامههای کودک و بخصوص موسیقی این بخش میداند.
او میگوید: متاسفانه در زمینه کار کودک و بودجهای که باید اختصاص داده شود توجه کافی نمیشود. وضع بودجه بهگونهای است که ما نمیتوانیم کارهای فاخر ارائه دهیم. البته این به این معنا نیست که کارهای فاخر تولید نمیشود؛ ولی یکی از مشکلاتی که سد راه کار کودک است، بودجه است که روی موسیقی کارهای کودک اثرات منفی دارد.
این تهیهکننده اضافه میکند: این موارد بیشتر در بحث ساخت موسیقی است، اما در مورد اشعار، از شعرای بنام کودک استفاده میشود و آنها هم برایشان فرقی نمیکند دستمزد بیشتر یا کمتری بگیرند. به طور کلی، اشعار ما از لحاظ محتوایی درست است، اما از لحاظ مشکل اجرا و سازبندی با مشکل مواجه هستیم.
ذاکری ادامه میدهد: ما به دلیل مشکلات مالی در تنگنا هستیم و میتوان با سازهای بهتری این موسیقیها را تامین کرد. موسیقی باید تنظیم شود و وقتی که ما با مشکل مالی مواجه باشیم، برنامهسازان کمتر به دنبال نوازندههای گران میروند؛ آهنگسازان درجه یک هم زیاد پول میگیرند و برنامهساز مجبور است سراغ آهنگسازان درجه دو و سه برود. البته اینطور نیست که کار بد تحویل بدهند، اما کار متوسط میشود.
موسیقی کلید آموزش
نکته دیگر که در موسیقی برنامههای کودک باید به آن توجه کرد، بار آموزشی این نوع از موسیقی است. امروزه تحقیقات مختلف روانشناسی و رفتاری ثابت کرده که موسیقی میتواند نقش مهمی در آموزش کودکان داشته باشد. به همین دلیل هم سیدیهای آموزشی مختلفی با تکیه بر موسیقی روانه بازار شدهاند تا از این طریق بتوانند به نیاز مخاطبانشان پاسخ دهند. رسانه ملی هم سعی کرده از این قافله عقب نماند و بخش وسیعی از استفاده موسیقی در برنامهها را به کارکرد آموزشی اختصاص دهد.
تهیهکننده برنامه فیتیله در این باره میگوید: ما درباره مخاطب حساسی صحبت میکنیم، یعنی کودک و نوجوان که لوح سفیدشان هر نقشی را که دریافت کند در آینده آن نقش را ادامه میدهد. ممکن است بر مبنای نقشی که امروز میپذیرد، شخصیتاش در آینده شکل بگیرد. به همین دلیل وقتی ما درباره شعر و موسیقی صحبت میکنیم، قبل از آن باید بخوبی پژوهش کرده باشیم و نیازهای تربیتی کودک را شناخته باشیم و براساس آن نیازها، ترانه بگوییم و به اتکای آن ترانه، شیوه درست موسیقی را پیدا کنیم و آهنگ درست را بسازیم.
او ادامه میدهد: البته به این مسائل، کمتر در برنامهسازی توجه میشود من نمیگویم ما دقیقا این کار را انجام میدهیم ولی تلاش میکنیم با پژوهش، مسائل آموزشی را که شاید کمی ثقیل است در فضای موسیقی، تلطیف کنیم و در اختیارمخاطب قرار دهیم. موسیقی، شعر و آهنگ ابزار ماست برای انتقال مفاهیمی که مد نظرمان است، بخش عمده مفاهیمی که ما در برنامههای کودک ارائه میدهیم مسائل آموزشی است. طبیعتا موسیقی یکی از مهمترین این ابزارهاست چون توجه کودک را به خود جلب میکند؛ ذات کودک بهسمت موسیقی و رنگ منعطف میشود اما به شرط آن که از آن به درستی استفاده شود.
آقایی همچنین تصریح میکند: موسیقی در برنامههای کودک مثل چاقو است یعنی هم میتوان از آن استفاده درست کرد و هم استفاده غلط. منتهی هیچ کس چاقو را نفی نمیکند چون یکی از ابزار مهم آشپزخانه است ولی همان ابزار آشپزخانه اگر مراقب نباشیم دست ما را هم میبُرد پس باید مراقبت کنیم.
تهیهکننده برنامه خاله شادونه هم با تاکید بر بعد آموزشی موسیقی در سیما عنوان میکند: عموما موسیقیهایی که در برنامهها استفاده میشود، جنبه آموزشیاش مد نظر است. آموزش هم میتواند از جنبههای تربیتی یا آموزش مهارتهای مختلف باشد اما ممکن است شادابی و رنگ و لعاب کار اولویت داشته باشد. در اشعاری که چه مناسبتی و چه در مورد اخلاق و موارد تربیتی است به ابعاد آموزشی توجه میشود. در کارهای کودک سعی میشود که جنبههای آموزشی مورد توجه قرار بگیرد.
نباید خودمان را خلع سلاح کنیم
در کنار همه کارکردهای مثبت و مقبول موسیقی، برنامهسازان کودک، در کار خود با مشکلات و چالشهایی هم مواجه هستند که مهمترین آن نبود یک استاندارد کلی و چارچوبهایی است که کار در این حیطه را از بحثهای سلیقهای خارج کند و کمی به آن چارچوب دهد تا برنامهسازان و آهنگسازان هم کار خود را در مسیر مشخصی انجام دهند.
علیرضا آقایی با اشاره به این مشکلات عنوان میکند: مشکلات در این بخش و درباره برنامهسازان گروه کودک و نوجوان زیاد است؛ دلیلش هم این است که ما قاعده چارچوبی که به عنوان استاندارد معرفی شود و بتوانیم به آن رجوع کنیم در این زمینه نداریم. عموما برخوردها در مورد این که این موسیقی درست است یا غلط، سلیقهای است و برمبنای حساسیتهای ذاتی خودمان است. وقتی که این قاعده وجود ندارد عمدتا عکسالعملهایی هم که میبینیم متفاوت است. من فکر میکنم تا به امروز نیامدهایم این موضوع را در دل سازمان صداوسیما در قاعده و قالب یک بحث پژوهشی درست واکاوی کنیم و از آن یک سری استانداردها خارج کنیم و این استانداردها را در اختیار برنامهسازان قرار دهیم. تا بر مبنای همین استانداردها، هم خطوط قرمز برای برنامهسازان مشخص باشد و هم این که از اصل ماجرا باز نمانند.
این تهیهکننده تاکید میکند: ما نباید این ابزار مهم برنامهسازی را نفی کنیم، نباید بگوییم «بد است»؛ به این شکل ما فقط خودمان را در مقابل دشمنان خلع سلاح کردهایم ولی باید قاعدهای را درست کنیم و بگوییم این استاندارد ماست، چه به لحاظ ریتم و رنگ موسیقی، شعر و چه به لحاظ مفاهیم و محتوا. هنوز به این موضوع نرسیدهایم و این مشکل دائما گریبان من به عنوان یک برنامهساز را میگیرد و دائما مورد تذکر قرار میگیرم چون من برنامهام را براساس واکنش مخاطب و بازخوردی که در جامعه میبینم خودم را پیش میبرم؛ استاندارد دیگری هم وجود ندارد اما طبیعی است که من هم تلاش میکنم بر مبنای انگاشتههای خودم و چیزی که به آن معتقد هستم کار درست را انجام دهم. ولی معنای این مساله این نیست که هر کاری من انجام میدهم درست است اما چون استانداردی وجود ندارد من استاندارد خودم را دارم، ممیزی استاندارد خودش را دارد و یک برنامهساز دیگر هم استاندارد خودش را.
یک کیبورد برای دنیایی موسیقی
علیاکبر ذاکری از دیدگاه دیگری به چارچوب موسیقی در برنامهسازی کودک نگاه میکند و بر سطح کیفی موسیقی تاکید میکند. او با بیان اینکه «چارچوب مشخصی در این زمینه نداریم»، میگوید: هماکنون بیشتر موسیقیهای برنامههای کودک، کمی است و کیفیت و کارهای فاخر اندک داریم. مخاطب کودک را نمیتوان خیلی با دیالوگ و حرف جلوی تلویزیون بنشانیم، راهکارش موسیقی است اما تنگناهایی که وجود دارد باعث شده کمی غفلت شود. وقتی بودجه بهتری داشته باشی از سازهای بهتری استفاده میکنی اما الان سازها عموما کیبورد است که موسیقیهای برنامههای کودک و حتی بزرگسال را میسازد. اگر ده کار تولید میشود، دو تا از آنها کیفیتهای مورد نظر را داشته باشد و هشت تا از آنها کیفیت لازم را نداشته باشد.
ذاکری تصریح میکند که با وجود همین سطح کیفی، مخاطب با برنامههای موسیقیمحور ارتباط برقرار میکند و میافزاید: در کل مخاطب با این برنامهها ارتباط برقرار میکند؛ بچهها بعضی از اشعار کودک را زمزمه میکنند یعنی با آن ارتباط برقرار کردهاند. اینها هم جزو موارد خاص است یعنی اگر برای موسیقی یک برنامه 40 موسیقی ساخته میشود قرار نیست هر 40 تا عالی باشد. چهار تا پنج عدد از قطعات خیلی خوب درمیآید و از لحاظ محتوایی هم اهداف مورد نظر را تامین میکند.
البته تهیهکننده فیتیله هم با اشاره به چارچوبهای کیفی میگوید: قطعا موسیقی کودک باید چارچوب خاصی از لحاظ کیفی داشته باشد اما متاسفانه این چارچوب هماکنون به شکل یک شابلون استاندارد در اختیار برنامهسازان نیست و باعث میشود برنامهسازان با اتکا به دو مولفه برنامهسازی کنند یکی بودجه و دوم سلیقه؛ آنها بر مبنای بودجهای که دارند آهنگسازشان را انتخاب میکنند و دوم بر مبنای سلیقهای که به آن قائلند، آهنگ و موسیقی و ترانه میسازند. (رضوان اناری/ ضمیمه قاب کوچک)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد