کیهان: بشقاب (گفت و شنود)
گفت: چه خبر؟!
گفتم: هفتهنامه «صدا» متعلق به کارگزاران با چاپ عکس آیتالله مهدوی کنی روی جلد مجله، از ایشان با عنوان «شیخ راست معتدل» یاد کرده است.
گفت: در همه دنیا گروههای راست، طرفدار آمریکا، اهل سازش و سینهچاک نظام سرمایهداری هستند، آیتالله مهدوی کنی کدامیک از این خصلتها را دارد که ایشان را «راست» نامیدهاند؟!
گفتم: حتما خودشان را «چپ» میدانند؟! در حالی که چپها در همه دنیا به دشمنی با آمریکا و مخالفت سرسختانه با نظام سرمایهداری معروفند و با این حساب کارگزاران و اصلاحطلبان نه فقط «راست» بلکه «سوپر راست افراطی» هستند. بیخود نبود که حضرت امام(ره) به این طیف از به اصطلاح چپها میگفتند «چپنمای نوکر راست»؟!
گفت: یکی نیست از اینها بپرسد با وجود این همه که قربونصدقه آمریکاییها رفتهاید چرا آمریکاییها کمترین محلی هم به شما نمیگذارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو که خیلی عاشق آمریکا بود، یک روز میهمان یک آمریکایی شد، سر میز غذا آمریکایی یک بشقاب برداشت و مقداری شیر در آن ریخت. یارو هم برای این که مثل او عمل کرده باشد، همین کار را کرد. آمریکایی دو تا بیسکویت درون شیر حل کرد، یارو هم چنین کرد. بعد آمریکایی صدا کرد پیشی پیشی پیشی، و بشقاب را جلوی گربهاش گذاشت و یارو....
سیاست روز: تقصیر من بود!
سخنگوی فراکسیون محیط زیست مجلس: کمبود اکسیژن، حجم بالای ماهیها، پایین آمدن آب سد به علت کاهش بارندگی؛ رشد جلبکها و ورود فاضلاب شهرک واوان به سد در مجموع باعث مرگ ماهیهای سد فشافویه شده است.
به نظر شما غیر از عوامل یاد شده کدام یک از گزینههای زیر به پرونده مرگ ماهیهای فشافویه مربوط است؟
الف) مدیرکل راهآهن شرق کشور
ب) اتوبوس اسکانیا (خط بندرعباس – شلمرود)
ج) مدیرعامل شرکت آلاشپرت
د) یک خلبان هواپیمای توپولف
برادر فرجالله سلحشور: وقتی یک کارگردان، خرید لباس در بالاشهر تهران با قیمت چند برابر را برای خودش عزت و افتخار میداند دیگر نباید از این کارگردان انتظار داشت که بیاید برای پایین شهر فیلم یا سریال بسازد.
عبارت فوق از کدام نظریه معروف پیروی میکند؟
الف) استدلال از بالا و نتیجهگیری از پایین
ب) نتیجهگیری از بالا و استدلال از پایین
ج) فشار از بالا و چانهزنی از پایین
د) فشار از پایین و چانهزنی از پایین و استدلال و نتیجهگیری هم از پایین
داور بازی ایران و آرژانتین: لعنت به هواداران تیم ملی فوتبال ایران!
عبارت فوق یادآور کدام ضربالمثل شیرین فارسی است؟
الف) اونی که به ما نپریده بود / کلاغ دم بُریده بود
ب) میمون هر چی زشتتر، بازیش بیشتر!
ج) فلانی خیلی خوش پر و پاست، لب خزینه هم میشینه!
د) یک ضربالمثل غیراخلاقی که به دلیل تردد زن و بچه مردم از اینجا از درج آن معذورم اما توصیه اکید دارم که همین گزینه را انتخاب کنید.
اسحاق جهانگیری: تثبیت قیمت با روحیه دولت سازگار نیست.
ما از این انشا نتیجه میگیریم که:
الف) همه چیز به زودی گران میشود.
ب) گرانفروشان بروند با خیال راحت به کیف و حال خودشان برسند.
ج) روحیه دولت توی حلق ملت!
د) هیچ چیز آروم نیست / ما که خوشحال نیستیم
قدس: مش غضنفر و شادی بعد از بازی با آرژانتین
اوروز که بازی فوتفالِ ایران آرجانتین بودُ بِچّه هایِ تیم مِلّیما مردانه بازی کِردنُ اگِر داور پَخمه نِمِبود، ...
آرجانتین رِ مُبُردَن؛ هَم بازی تِموم رَفت مو یُ چَنتا از جِوونایِ مُحَلِّما از خِنِه هاما رِختِم بیرونُ سَرِ میلان لوکّه رفتِمُ بعدَم اِسمال آقا وانتِش رِ آوردُ پِرّیدِم پشتِشُ کِلّه کِردِم سمتِ طرقِبه که بِزِنِمُ بِرِقصِم. تو را که مِرفتِم به وِسطایِ وکیلاباد که رسیدِم دیدِم ملت تو میلانایُ خیابونا تارتُ پارتَنُ از خودِشا شادی وِل مِدَن بیرون.
ای اسمال آقایَم که خیلی عِقشِ فوتفالِ، هَم وِسط بلوار ماشینِش رِ نِگَر داشتُ یَک آهنگِ تیپوق تیسی گُذاشتُ بِزِما گفتِگ بِپِرِّن پایین همینجه خوشحالی کُنِن. مایَم پِرّیدِمُ خودِمایِ یَک تابی دادِمُ بعدَم هموجور مردم بِزِما اِضاف رِفتن تا ایکه دِگه بلوار قِلِفتی بِسته رفتُ تا هَم کِلّه صُب هَمونجه شادی کِردِم. فرداش که داشتُم مِرفتُم سَرِ کارُم دیدُم اکبرآقا هَمسِدَما پیرهَن سیا بَرِش کِرده یُ هَموجور که گیریه مُکُنه دِره مِره سَرِ میلان. واچُرتیدُمُ گفتُم چیکار رِفته یَره؟ گفتِگ دِرُم مُرُم بهشت رضا. دیشب بِچّه بِرارُم آپاندیسِش اوت کِرده، اورجانس آمده بُبُرَش مریضخِنه ولی ایقذَر تو تارافیک وکیلاباد مُنده که بِچِّگه هَمونجه آپاندیسِش تِرکیده یُ مُرده.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم ما مردم کِی مِخِم بفهمِم که نبایِست اتفاقایِ خوبی که تو مملکتِما میفته رِ با شادی کِردَنایِ غیرمتعارف، بِرِیِ باقیِ هموطنانا تلخ کُنِم؟
شرق: مساله تکحزبی و تکسلولی
آمبولانس را دور میدان پاستور نگه داشتم و برانکارد را برداشتم و بدوبدو رفتم هیات دولت و اوه پسر، دیدم دولت کمرش گرفته است. گفتم: ظریفبازی در نیاورید. شما که مذاکره پذاکره ندارید با کسی. پتو را باز کنید ببینم از دور کمرتان.
دولت گفت: ما کمرمان گرفته.
سعید حجاریان که آن گوشه نشسته بود گفت: «اصلاحات ستون فقرات دولت روحانی است. اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم میشکند.»
گفتم: موافقم. الان اصلاحطلبان از همهطرف تحتفشار هستند، برای همین کمر دولت گرفته و دردش میآید. حجاریان گفت: بله.
بعد از برگزاری کمیسیون پزشکی توسط من و سعید حجاریان، به این نتیجه رسیدیم که روحانی باید هوای ستون فقرات دولتش را داشته باشد تا زمینگیر نشود چون یک فشار دیگر به ستون فقراتش بیاید و بار سنگین بیندازد روی دوش اصلاحطلبان، تلقی میشکند. در همین لحظه یکی از بستگان هیات دولت، آمد بالا سر برانکارد و گفت: من رضا اکرمی، رییس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری هستم. باید عرض کنم که «بیکاری نعمتی است که خدا نصیب سعید حجاریان کرده...»
سعید حجاریان میخواست یک چیزی بگوید کار بدهد دست خودش یا دست اکرمی. نفهمیدم. ولی من گفتم: خب بههرحال بیکاری نعمتی است که با بیکارشدن یک عدهای یکعدهای کار پیدا میکنند و دیگران را میگذارند سر کار.
جمله عمیق و عجیبی گفته بودم. حجاریان متاثر شد و نت برداشت و گفت روی حرف من یک تز خواهد نوشت. رییس شورای فرهنگی ریاستجمهوری حرفش را اینطوری ادامه داد که: «... خدا برای همه بیکاران شغل آبرومندانهای فراهم کند.»حجاریان گفت: خداراشکر شما هم شغل آبرومندانهای برایت فراهم شده.
رییس شورای فرهنگی ریاستجمهوری که شغل آبرومندانهای برایش فراهم شده بود گفت: «روحانی یک آدم مخصوصبهخودش است و از کسی الگوبرداری نمیکند.»
نظرات مشعشعم را که همچون آفتاب تموز بر همگان عیان کردم، از هیات دولت زدم بیرون و سوار آمبولانس شدم و افق هم که دمدست نبود، رفتم توی خیابانها خودم را گم کنم.
آرمان: گزارش بازی ایران و آرژانتین
جاتون خالی؛ عصر روز شنبه 31خرداد ،یه جای خیلی خوبی بودیم که به شدت داشت بهمون خوش میگذشت.
لطفا فکر بد نکنید هااااا؛ گفتم جای خوب، نگفتم جای بد. خلاصه، ساعت 8 شب بود که یه دفعه یکی گفت: ساعت 8 و 30 دقیقه بازی ایران و آرژانتین شروع میشه.
گفتیم: ای دل غافل؛ حالا چه جوری خودمونوبرسونیم خونه!؟ فوری پا شدیم پاشنه مونو کشیدیم، گلوله کردیم به سمت خونه؛ آقا گلوله هاااااااا، یه چی میگم یه چی میشنوی. تا برسم خونه من هم مثل شما کلی فکرهای بد کردم. مثلا فکر کردم ممکنه تا من برسم خونه آرژانتین 15 تا گل به ما زده باشه. وقتی رسیدم 10 دقیقه از شروع بازی گذشته بود. گفتن تا این لحظه دو تیم ، مساوی هستن.
از این که تو راه فکرهای بد کرده بودیم کمی دچار عذاب وجدان شدیم، ولی با کمی کلنجار عذاب وجدانمون رفع شد. نشستیم به تماشای بازی، آرژانتینیها یه بازیکن داشتن که گزارشگر هی می گفت این مسی هست و خیلی هم خطرناکه. این مسی هم کله شو عمدا می کوبید به توپ که بره تو گل.
گفتیم مسیه که مسیه؛ اصلا آهنی باشه. ما خودمون یه بازیکن داریم که پولادیه.
خلاصه یه آقایی هم لباس سبز پوشیده بود وسط زمین می پلکید. پرسیدیم این کیه؟ گفتن داوره،
گفتیم پس چرا به پر و پا می پیچه؟ گفتن حرف نزن بذار بازی رو ببینیم.
ولی من حواسم همش به این داوره بود که گاهی پاشو می زد به توپ، انگارخیلی دلش میخواست شخصا یکی دوتا گل به ما بزنه، امّا روش نمی شد.
یکی از بازیکنهای ما ، دم دروازه آرژانتین بود و داشت توپ رو می برد که بزنه تو گل؛
آقا یه دفعه دیدیم بازیکن آرژانتینی بدو بدوداره میاد، دندوناشو هم با عصبانیت به هم فشار میده، تا رسید یه لگد زد به پای بازیکن ما و طفلی رو کله پا کرد. داور هم داشت آسمونو نگاه می کرد و برای خودش سوت عاشقانه می زد، یعنی من هیچ چی ندیدم.
بازیکن تیم ما که روش خطا انجام گرفته بود، هی داد و هوار کرد اما داور خودشو زد به نشنیدن.
بعد از چند دقیقه باز این بازیکن ما کوتاه نیومد، دیگه نزدیک بود یقه داور رو بگیره که داور از ترسش گفت: (البته صداشون شنیده نمی شد ولی من لب خونیم حرف نداره)می دونی چیه؟ خاله بازیکن آرژانتینی همسایه عمه ام ایناست؛ اوناهاشن، داخل تماشاچی یارو نگاه کن، نشستن کنار هم . اگه خطای طرف رو بگیرم عمهام منو می کشه.
بازیکن تیم ما گفت: جون عمه ات بی خیال، ما نمیتونیم به تماشاچی های زن نگاه کنیم، اگه نگاه کنیم، اصلا شتر دیدی، ندیدی.
داور گفت: آفرین پسر خوب، حالا شد، بدو برو دنبال بازیت.
آقا یه دفه دیدیم دروازه بان ما به یکی از تماشاچی ها هی اشاره می کنه و یهچیزایی میگه، از تکنیک لب خونی استفاده کردیم دیدیم داره میگه بیا یهدییقه اینجا وایستا من برم دستشویی برگردم.
اما طرف چون فارسی بلد نبود نیومد، یعنی نفهمید دروازه بان چی میگه. طفلی دروازه بان تا آخر بازی هی این پا و اون پا می کرد ولی همه توپارو می گرفت. آفرین دروازه بان حقیقی به این میگن.
خدا وکیلی اگه دستشویی نداشت اون یه گل آخری رو هم که بعد از دقیقه نود زدن می گرفت. طفلی فکر کرد بازی تموم شده. نمیدونست داور برای تیم ما نقشه کشیده.
امروز شنیدم داور به خاله اش گفته بود که اگه آرژانتینیها گل نمی زدن بازی رو 24 ساعت دیگه ادامه میداد.
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
گفتوگوی «جامجم» با یک متخصص تغذیه درباره اینکه چطور فودبلاگرها در فضای مجازی عادات غذایی ما را شکل میدهند