در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دولت یازدهم از کاهش تورم در ماههای اخیر خبر داده و حتی اعلام کرده سطح تورم را با توجه به اجرای مرحله دوم هدفمندی، به 25 درصد میرساند. به نظر شما نرخ تورم به طور واقعی کاهش پیدا کرده یا عوامل دیگری خارج از اراده دولت در کاهش این نرخ موثر بوده است؟
زمانی که قرار است میزان تورم اندازهگیری شود، تورم نقطه به نقطه روش معمولتر است، یعنی میگوییم نسبت به سال گذشته، خرداد و اردیبهشت، سطح قیمتها مثلا 20 درصد افزایش پیدا کرده و سال بعد را نسبت به اردیبهشت امسال میسنجیم. در نتیجه اگر در سال 92 به هر دلیلی نسبت به سال 93 یک جهش قیمتی بوده مثلا 20 درصد ولی برای سال آینده دیگر این اتفاق تکرار نشده و سال آینده اردیبهشت نسبت به اردیبهشت امسال قیمتها 10 درصد افزایش یافته اعلام میشود، تورم کاهش یافته است.
این مقدمه بخوبی بیانگر چرایی کاهش نرخ در یک سال اخیر است. اواخر سال 90 بود که تحریمهای اقتصادی علیه ایران تشدید شد. شوک اصلی که به اقتصاد ما وارد شد، تحریم بود، چون یکباره، هم درآمدهای ایران را کاهش داد و هم میزان واردات کالا را کم کرد. قبل از تحریم ما صد میلیارد دلار واردات داشتیم. این رقم بالایی است. شما میزان واردات را با GdP (تولید ناخالص داخلی) مقایسه کنید، اما یک مرتبه درآمد ایران بعد از تحریمها به یکسوم کاهش یافت. در همین زمان ارزش ریال هم به یکسوم کاهش پیدا کرد.
یعنی قدرت واردات کالاهای واسطهای و مصرفی یکنهم شد. خب معلوم است نتیجه چنین مسألهای در اقتصاد کشور یک تورم جهشی 40 ـ 35 درصدی است. این اثرات تورم، کمکم خودش را در سالهای 91 و 92 بر اقتصاد کشور نشان داد به طوری که سال گذشته همزمان با شروع فعالیت دولت یازدهم اعلام کردند تورم 45 درصد شده است، اما بعد وقتی این شوک متوقف شد دیگر روند رشد قیمتها کند شد. برای همین امسال نسبت به سال 92 شاهد کاهش نرخ تورم هستیم. علت هم این است که در حال حاضر شوک جدیدی به اقتصاد کشور وارد نشده است. هماکنون تورم به نرخ معمول خودکه در سی و چند سال گذشته داشته، رسیده و حالت معمولی خود را بازیافته است. از این رو دولت هیچ کار خاصی برای کاهش تورم نکرده و فقط آنچه باعث این کاهش شده سپری کردن شوک تحریمها بوده است.
با وجود این، نفس آغاز مذاکرات هستهای درکاهش این شوک موثر بوده و این را میتوان اقدام موثر دولت ارزیابی کرد.
دولت با بحث مذاکرات جلوی افزایش تحریمها را گرفت که این امر باعث جلوگیری از رشد تورم شد، اما توجه داشته باشید دولت در واقع جلوی جهش مجدد تورم را گرفت و اجازه نداد مجدد جهش کند، اما به هر ترتیب آن را کاهش نداده است. در غیر این صورت اگر مجدد کشورهای غربی سهمیه فروش نفت ما را کاهش دهند، دوباره جهش تورم خواهیم داشت. لذا وقتی باید بگوییم دولت تورم را کاهش داده که کار اساسی برای از بین بردن ریشههایش انجام شده باشد.
دولت اعلام کرده تورم تا پایان امسال حتی به کمتر از 20 درصد کاهش پیدا خواهد کرد. این وعده تحقق مییابد؟
بله، امکان دارد، چرا که نه. عرض کردم در حال حاضر که دیگر شوک جدیدی به اقتصاد کشور وارد نشده است، احتمال کاهش تورم وجود دارد. از زمان آغاز مذاکرات هستهای تاکنون بخشی از منابع ما آزاد شده و این مسأله باعث شده بتوانیم بخشی از نیازهای کشور را با واردات تامین کنیم برای همین رشد تورم هم متوقف شده است.
فکر نمیکنید آغاز فاز دوم هدفمندی یارانهها مقداری تورم اضافی ایجاد کرده باشد؟ کما این که مردم میگویند قیمت برخی کالاها افزایش پیدا کرده است.
امیدوارم در اجرای فاز دوم، اشتباهات فاز اول تکرار نشود. بر این اساس هدفمندی یارانهها باید با دریافت مالیات، منابعی را از ثروتمندان کسب و آن را بین افراد نیازمند توزیع کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد پولی خلق نمیشود که بخواهد خود را به صورت رشد نقدینگی و بعد تورم نشان دهد. بر این اساس اجرای دقیق هدفمندی یارانهها چون خلق پول نیست باعث تورم هم نمیشود.
مگر این که شوکی دیگر در اقتصاد کشور ایجاد شود. مثلا شوک نفتی یا فرض کنید کارخانههای ما همه منفجر بشوند و عرضه کالا کاهش یابد.
یعنی اجرای فاز دوم هدفمندی کاملا در نـرخ تورم بیتاثیر است؟
اگر دولت مجبور نشود نقدینگی را افزایش بدهد، تورم افزایش نمییابد. هرچند قیمتها تغییر میکند، اما چون این تغییر نسبی بوده و خلق پول هم نشده ـ موضوعی که خود را به صورت تشدید تقاضا و رشد قیمتها نشان میدهد ـ تورم هم افزایش نمییابد. بر این اساس اگر دولت در زمان اجرای هدفمندی خلق پول نکند، تورم هم تشدید نمیشود.
الان این تغییر قیمتهای نسبی مشاهده شده است؟
امسال این تغییرات نسبی که دولت در زمان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها اعمال کرد، جزئی بود. مثلا قیمت بنزین 700 تومانی، هزار تومان شد یعنی نزدیک به سی و خردهای درصد افزایش قیمت داشت. توجه دارید که ما از سال 92 تا امسال تورمی در همان حدود 30 درصد داشتیم، یعنی اگر قیمت بنزین حدود سی و چند درصد افزایش پیدا میکرد افزایش قیمت بنزین نداشتیم. در واقع با احتساب نرخ تورم در سالهای اخیر رشد قیمت حاملهای انرژی پوششدهنده تورم سال های گذشته بوده و بر این اساس قیمتها هم رشد جهشی نمییابد.
در بحث رشد پایه پولی، آیا فکر میکنید دولت بتواند جلوی رشد نقدینگی را بگیرد؟ چگونه امکانش است؟
به دلیل این که تحریم متوقف شده، یعنی دیگر منابع کشور کاهش بیشتری نیافته و دچار شوک جدیدی نشدهایم و بخشی از درآمدهای ما در حال آزادسازی است، در نتیجه ما بدون این که نقدینگی را در داخل اضافه کنیم، میتوانیم از خارج کالا وارد کرده و نیازهای مردم را پاسخ دهیم. در این میان چون پولی خلق نشده، تورم هم افزایش نمییابد.
آقای دکتر! دولت برای این که بخواهد تورم ریشهای اقتصاد ایران را به حداقل کاهش بدهد باید چه کند؟
تمام این راهحلها را بارها گفتهام، اما گوش شنوایی نیست. شما میدانید در ترکیه کشور همسایه ایران یا در کشورهای آمریکای جنوبی از مکزیک گرفته تا شیلی، برزیل و امثالهم، 25 سال تورمهایی 60، 70، 80 و 100 درصدی را تجربه کردهاند.
ولی هماکنون 15 سال است که نرخ تورم این کشورها حدود 5 و 6 درصد است، اما این کشورها برای رسیدن به چنین رقمی، تورم را تحمل کردند تا اصلاحات ساختاری اقتصادشان را انجام بدهند. وقتی اصلاحات ساختاری انجام شود، عوامل ایجاد تورم ساختاری نیز کاهش یافته، تولید رشد میکند و این امر خود را به صورت کاهش تورم نشان میدهد. در واقع تا زمانی که ریشههای ساختاری تورم رفع نشود، قیمتها در بازار و تولید با رانت به صورت مصنوعی متعادل نگه داشته شده و این مسأله خود را به صورت ارسال سیگنالهای اشتباه به دولت نشان داده و توان برنامهریزی براساس واقعیتهای موجود را میگیرد، برای همین شرایط اقتصادی کشور بهبود نمییابد. در چنین شرایطی دولت مجبور است مدام با رانت و عوارض گمرکی و جلوگیری از ورود کالا به کشور، بخش تولید را سرپا نگه دارد. موضوعی که خود را به صورت ناکارایی بخش تولید و بهرهوری اندک و عدم رقابتپذیری محصولات ما با دیگر کشورها نشان میدهد.
کشور همسایه ما ـ ترکیه ـ برای اصلاح ساختارهای اقتصادیاش چه کار کرد؟ لطفا مقداری به طور مصداقی و جزئی بحث کنید.
ترکیه مشکلات بخش خصوصیاش را حل کرده، آنجا هم یکسری به هم ریختگیها در وضعیت ساختاری اقتصادی کشورشان وجود داشت. البته ترکیه یارانه به انرژی نمیداد که بخواهد آن را حذف کند، اما در بخشهای دیگر اقتصادش مثل گمرک، شرایط ایجاد کسب و کار و جذب سرمایهگذار و تکنولوژی تولید، مشکل ساختاری داشت. زمان خانم چیللر (نخستوزیر وقت ترکیه) ایشان 20 اقتصاددان ترک را از تمام دنیا فراخواند و از آنها خواست نقشه راه اقتصاد ترکیه را طراحی کنند. تهیه و اجرای این نقشه باعث شد شاهد اصلاحات اقتصادی در این کشور باشیم. تقریبا این کار را کشورهای آمریکای جنوبی هم کردند. ولی ما چه کار میکنیم؟ به جای این که به دنبال استفاده از ظرفیت نخبگان در عرصه اقتصاد و همفکری با آنها باشیم بیشتر به دنبال این هستیم که از دوستان و نزدیکانمان در تمامی حوزهها حتی حوزههای فکری و برنامهریزی استفاده کنیم. در واقع اجماع نخبگان و تعامل با آنها برای ما اولویتی ندارد. برای همین هم نتوانستهایم این گونه اقداماتی را که ترکیه انجام داده است، در ایران اجرا کنیم.
تحلیل شما درباره نحوه ورود دولت به فاز دوم هدفمندی یارانهها چیست؟
من فکر میکنم اشتباه بزرگ دولت دراین باره توزیع جنسی کالاست. این یک اشتباه کامل است.
یعنی شما با توزیع سبد کالا مخالف هستید؟
بله، قطعا و دوم این که دولت اشتباه مرحله اول توزیع سبد کالا را تکرار نکند. بخش تولید را در نظر بگیرد، باز هم نه به این صورت که به تولید یارانه نقدی بدهد، از طریق نرخ استهلاک نزولی یا از طریق سیستم مالیاتی باید آن را تشویق کرده تا تکنولوژیاش را عوض کند، اگر این کار را بکند من مطمئن هستم موفق و موفقتر خواهد شد. در واقع، توزیع سبد کالا اگر هم تمام آن از تولید داخل تهیه شود فقط یک راهحل موقتی است که باعث میشود در یک دوره محدود تولیدات کارخانهها از انبارها بیرون بیاید، اما باز بعد از توقف این طرح دوباره همان مشکل دپوی تولیدات در انبارها تکرار میشود، اما اگر دولت بیاید و کمک کند تکنولوژی کارخانهها به روز شده و هزینه تمام شده آنها کاهش بیابد، منافع بلندمدت کشور و همان شهروندان محروم تامین شده است.
شما چرا با سبد کالا مخالف هستید؟ این راهحل امروز طرفداران زیادی پیداکرده است.
برای این که تئوری اقتصاد این طور به من یاد داده، به خاطر این که شما نمیتوانید و نمیدانید عین آن چیزی را که مصرفکننده احتیاج دارد به او بدهید. اطلاع ندارید؛ یکی گوشت قرمز میخورد و یکی گوشت سفید، یکی برنج بیشتر میخورد، یکی نان بیشتر میخورد و یکی فلان چیز را نمیخورد. در نتیجه اینها میآیند و کالاهایشان را در بازار با قیمتهای پایینتر مبادله میکنند و در نتیجه یک هزینه اضافی ایجاد میشود و هیچ تاثیر مثبتی هم ندارد. تنها زمانی انتقالهای کالایی مفید است که شما خدمات یا کالاهایی را که اثرات خارجی مثبت دارد؛ مثلا آموزش و بهداشت را بخواهید به مردم بدهید در آن صورت بهتر است پول نقد را به خانواده ندهید و بگویید صرف آموزش بچهات بکن، بلکه آموزش را رایگان کنید که مبادا خانوار آن پول را صرف چیزهای دیگر کند.
یعنی به نظر شما در نهایت دولت باید این اعلامش را درباره تداوم توزیع سبد کالا پس بگیرد؟
قطعا باید این کار را بکند.دولت باید سعی کند سیستم حمایتی مانند تامین اجتماعی را گسترده کند تا بخشهای محروم جامعه را پوشش دهد. وقتی خدمات اجتماعی افزایش یابد دیگر نیازی به کمکهای جنسی و نقدی به مردم احساس نمیشود. در واقع وقتی سیستم تامین اجتماعی گسترش یابد، اقشار مختلف جامعه هم احساس میکنند از حداقلهایی برخودار هستند و همین احساس امنیت میتواند باعث رشد و شکوفایی اقتصاد خانوار و کشور بشود.
سیدعلی دوستی موسوی / گروه اقتصاد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد