روزنامه خندان

پدیده این جام‌جهانی

روزنامه خندان

بزن بزن که داری خوب می زنی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۷۵۵۳۰
بزن بزن که داری خوب می زنی

سیاست روز : بزن بزن که داری خوب می‌زنی

حمید استیلی: به غریبه‌ها هم احترام می‌گذارم چه برسد به ...
نقطه‌چین را با یکی از گزینه‌های زیر پر کنید.
الف) خاله شادونه
ب) عمو پورنگ
ج) عمه رهبر کره شمالی
د) علی دایی
جمله زیر از کیست؟
من از کف خیابان بالا آمده‌ام و اصلا برایم سخت نیست برای تصمیم‌گیری کردن دوباره کف خیابان بروم.
الف) یکی از عوامل فتنه
ب) یکی از ایادی آمریکا
ج) یکی از بزرگان اهل تمیز
د) یکی از اعضای شورای شهر تهران
رئیس اداره تصادفات پلیس راهور:
با موضوع تصادف دو دختر جوان که به دلیل بی‌توجهی به قوانین و هنگام خواندن آهنگ دچار حادثه شدند برخورد می‌کنیم.
با توجه به این اظهار نظر نتیجه می‌گیریم که...
الف) بعضی‌ها فرق رانندگی و خوانندگی را نمی‌دانند.
ب) پلیس با رانندگی و خوانندگی غیرمجاز برخورد می‌کند.
ج) ماجراجویی دو دختر جوان از کشته شدن ده‌ها هموطن در حوادث مربوط به اتوبوس‌های اسکانیا مهم‌تر است.
د) به قول فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم!
جراید: فرماندار یکی از شهرستان‌ها به مأ‌مور پلیس راه وظیفه‌شناس سیلی زد.
خبر فوق یادآور کدام یک از ضرب‌المثل‌های زیر است؟
الف) مزن بر سر ناتوان دست زور
ب) سیلی نقد به از حلوای نسیه است
ج) قلی خوشگل بود آبله هم در آورد
د) بزن بزن که داری خوب می‌زنی

کیهان : بلیت (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: یکی از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است باید با کسانی که در اعتراض به سخنرانی آقای سیدحسن خمینی در بروجرد جلوی دانشگاه این شهر تجمع کرده بودند به شدت برخورد کرد!
گفت: ولی معاون استاندار لرستان و مسئول روابط عمومی دانشگاه آیت‌الله بروجردی اعلام کرده‌اند که چنین تجمعی در کار نبوده و خبر آن دروغ بوده است.
گفتم: مگر اخبار را برای این بنده خدا با شتر می‌آورند که همه عالم فهمیده‌اند خبر دروغ بوده ولی ایشان هنوز متوجه ماجرا نشده است؟!
گفت: ای عوام! خودش هم می‌داند خبر دروغ بوده فقط چون تصور کرده که دیگران نمی‌دانند اینجوری به جدول زده است!
گفتم: چه عرض کنم؟! راننده اتوبوس به مسافری که تازه سوار شده بود گفت؛ بلیت؟ و یارو گفت؛ من ایستگاه قبلی سوار شدم و بلیتم را دادم! راننده گفت؛ مرد حسابی! ما اصلا ایستگاه قبلی توقف نکرده بودیم! و مسافر بی‌بلیت با عصبانیت گفت؛ چرا توقف نکردید؟ من می‌خواستم سوار بشم!

شرق: غده منافع مردم

دیلینگ‌دیلینگ. اس‌ام‌اس خبرگزاری فارس. نوشته: «شورای شهر تهران طرح سوال از شهردار تهران را پس گرفت.» دیلینگ‌دیلینگ. یک اس‌ام‌اس دیگر از فارس: «به‌خاطر منافع شهر و مردم اغماض کردم تا شهردار فرصت دیگری برای اصلاح امور داشته باشد.»
تا این اس‌ام‌اس دومی را خواندم آمبولانس را روشن کردم و رفتم سراغ شورای شهر و زدم روی ترمز و قفل‌فرمان را کشیدم و آمدم پایین و قفل‌فرمان را بالای سرم چرخاندم و دادوهوار راه انداختم که «آاااای چرا اینقدر دقم می‌دید؟‌ ای‌وای...‌ای‌وای...»
شورای شهر تهران گفت: چرا دادوبیداد راه انداختی و تهران را گذاشتی روی سرت؟
گفتم: تهران را گذاشتم روی سرم که گذاشتم.
شورای شهر تهران گفت: عالمی. تو آمبولانس‌چی مملکتی. چرا اینقدر عصبانی؟
گفتم: بابا جان، من کاری به سیاست و رفاقت و پشت‌پرده ندارم، من می‌گویم هر کاری می‌کنید بکنید هی منتش را نگذارید سر مردم.
شورای شهر تهران گفت: چی شده؟
گفتم: آقا شما از شهردار نمی‌خواهی بازخواست کنی و سوالت را پس می‌گیری، چرا می‌گویی «به‌خاطر منافع شهر و مردم»؟ نگو پدرجان. هی به‌خاطر منافع مردم منافع مردم‌رو نادیده نگیرید. همین زمان آقای احمدی‌نژاد هم این‌همه اشتباهات وزارتی و مدیریتی، دوتا وزیر را مجلس نیاورد برای سوال و استیضاح. همه‌اش هم گفتند «به‌خاطر منافع مردم». ولی الان که دولت عوض شده و دولت روحانی آمده، همان مجلس که «به‌خاطر منافع مردم» نمی‌گذاشت آب توی دل هیات دولت تکان بخورد، روزی شش‌تا سوال از وزرای روحانی می‌کند و هرازگاهی هم امضا جمع می‌کنند یک وزیر را استیضاح کنند. می‌گویی چرا هم می‌گویند «به‌خاطر منافع مردم».
گفت: بد است همه به فکر منافع مردم هستند؟ همه این کارها به‌خاطر منافع مردم است.
گفتم: اصلا من از طرف منافع مردم امضا می‌دهم که به‌خاطر منافع مردم هم که شده برای منافع مردم کاری کنید.
گفت: نه. هیچ‌کس حق ندارد جای مردم تصمیم بگیرد. شما که یک آمبولانس‌چی بیشتر نمی‌باشی.
گفتم: خیلی‌خب. پس من مردم را سوار آمبولانس می‌کنم و می‌روم. و پریدم سوار آمبولانس شدم و مردم را سوار آمبولانس کردم و راه افتادم.
شورای شهر تهران داد زد: کجا؟ مردم را کجا می‌بری؟
سرم را از پنجره آمبولانس آوردم بیرون و داد زدم: می‌برم غده منافع مردم را از تن جامعه دربیاورم و بیندازم دور که هم خودش راحت شود هم مسوولان هی منت نگذارند روش.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها