با این حال، خیلی قبلتر از زمانی که گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا ، نام و شهرت امروزی خود را در جهان داشته باشند، با هم دوستی داشتند.
علت این دوستی هم زمینههای مشترک بسیار این دو نویسنده بود. هر دو با زبان اسپانیولی آثارشان را مینوشتند.
هر دو در آثارشان به نظامهای دیکتاتوری حاکم بر آمریکای جنوبی در قرن بیستم پرداخته بودند. هر دو جلای وطن کرده بودند و در غربت، به شغل روزنامهنگاری پرداخته بودند و هر دو در رمان هایشان عناصر بومی را چنان متجلی کرده بودند که بسیاری از کتابخوانهای کره خاکی، به واسطه آثار آنها شناخت نسبی خود را از فرهنگ و آیین و رسوم آن سرزمینها بهدست آورده بودند.
با همه این اشتراکات، مارکز و یوسا، در نقطهای مسیرشان را از هم جدا کردند. البته پایان روابط دوستانه این دو نویسنده، این قدرها هم قشنگ و شسته رفته نبود.
این روابط آنجا به تیرگی گرایید که در سال 1976 یوسا با مشت پای چشم مارکز گذاشت تا برای همیشه رابطه آنها گسسته شود.
سه دهه بعد در سال ۲۰۰۳، در نمایشگاه کتاب بوگوتا، یوسا در تهاجمی کلامی بار دیگر به مارکز تاخت و همین امر سبب شد آن روز یوسا، به علت عکسالعمل شدید دوستداران مارکز، که به قهرمان محبوبشان اهانت شده بود، از در پشتی سالن نمایشگاه خارج شود.
درباره علت دعوای نویسنده «صد سال تنهایی» و نویسنده «گفتوگو در کاتدرال» حرف و حدیثهای بسیاری مطرح شده است.
مهم ترین دلیل شاید به نگرش این دو نویسنده برمیگردد. میگویند یوسا به علت رابطه دوستانه مارکز با فیدل کاسترو به او تاخته است.
از سویی بر کسی پوشیده نیست که یوسا نیز گرایشاتی آمریکایی دارد. پس این دلیل نمیتواند خیلی دور از ذهن باشد که تمایلات چپ مارکز و از سویی، گرایشات امپریالیستی یوسا باعث تیرگی روابط این دو غول ادبی جهان شده باشد.
با این حال، نکتهای که قابل تأمل است و درسهای اخلاقی فراوانی در خود دارد، نحوه برخورد و اظهار نظرهای یوسا بعد از مرگ عمو گابو است.
او بعد از شنیدن خبر درگذشت مارکز، در اظهار نظری گفت: «نویسنده بزرگی که کارهایش، دانش و اعتبار گستردهای برای ادبیات زبان ما به ارمغان آورد، از دست رفته است.
رمانهای او پس از او هم زنده خواهد ماند و به جذب خوانندگان از سراسر جهان ادامه خواهد داد.»
یوسا در اظهار نظر اخلاق گرایانه دیگری بعد از مرگ مارکز اظهار کرد که تا زمان مرگش درباره علت تیرگی روابطش با او سخن نخواهد گفت. او گفت: «پیمانی بین من و مارکز وجود داشت.او تا زمان مرگش به آن احترام گذاشت و من هم همین کار را میکنم. بگذارید مساله را به نویسندگان زندگینامهمان واگذار کنیم، اگر شایسته چنین بررسی باشیم.»
سجاد روشنی - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد