کمال تبریزی با دستمایه قراردادن موقعیت شخصیت اصلی داستانش و گیر و گرفتهای درونی و بیرونی او با مساله سنتگرایی در دل مناسبات بظاهر مدرن، دست به تصویری کردن موقعیت کمیک داستان فیلمش زده است.
مهمترین شباهت میان «طبقه حساس»، مارمولک و پاداش در جنس موقعیت اصلی داستان نهفته است. در هر سه این آثار رخدادها حول یک شخصیت محوری رخ میدهد که در «پاداش» حسن معجونی، در «مارمولک» پرویز پرستویی و در «طبقه حساس» رضا عطاران ایفاگر نقش آنها بودهاند.
در هر سه اثر شخصیت اصلی داستان در موقعیتی قرار میگیرد که هیچ درک درستی از آن ندارد. همین ناآشنایی و تطابقناپذیری میان شخصیت و محیط و رخدادهای بیرونی است که باعث بروز موقعیتهای کمیک میشود، اما درونمایه اصلی داستان ریشه در تضاد و تقابل مدل نگاه غیرقابل انعطاف و متعصبانه از یکسو و نگاه منعطف و معقولانه و تعاملپذیر از سوی دیگر است.
نقطه کشمکش آفرین دیگر در آثار کمیک تبریزی، تفاوت قرائتها از یک موضوع یا مدل فکری مشابه است. این شکل از تقابل به صورتی متنوع و متفاوت در آثار تبریزی قابل جستجو است. فارغ از اینکه شخصیت اصلی داستان در کدام سوی ماجرا بایستد یا در نهایت کدامیک از این دو دیدگاه برتری قابل لمسی بر دیگر منظر نگاه پیدا کند، خط و ربط چنین حال و هوایی در آثار کمدی تبریزی قابل جستجو است. این مدل از نگاه نهتنها در سه فیلم عنوان شده در بالا که در دیگر آثار تبریزی مثل «لیلی با من است» هم دیده میشود.
نکته مهم دیگری که در آثار کمیک تبریزی مهم جلوه میکند، ماهیت تطهیرکنندگی و خالصسازی کشمکش میان دو سر طیف داستان فیلم است که در نهایت باعث رسیدن به خلوصی میشود که نه تعصب و نه نیروی مقابل آن تنها پیروز میدان نیستند و این نگاه بیادا و دور از بایدها و نبایدهای دست و پاگیر است که پیروزمی شود. در این مدل از نگاه هر دو سر طیف داستان به نقطهای میرسند که خسته و وامانده از درگیریهای درونی و بیرونی و درست در لحظاتی که دیگر امیدی به بهبود وضعیت نیست به نوعی رهاشدگی دست مییابند که دقیقا علاج تمام مشکلات آنهاست.
همین خصوصیات در طبقه حساس هم تکرار شده است. کمالی (رضا عطاران) به عنوان نمادی از سنت و سطحینگری و تعصب پس از پشت سرگذاردن مصیبت مرگ همسرش با مصیبتی بهمراتب عظیمتر (از ظن خودش) یعنی قرار گرفتن مردی غریبه در قبر دو طبقه همسر متوفیاش روبهرو میشود.
حجم تعصب و مدل فکری کمالی او را در موقعیتهای کمیکی قرار میدهد که موتور محرک فیلم برای حرکت به سمت نقطه نهایی و همراه کردن مخاطب با اثر است. یکی از دیالوگهای اصلی فیلم این جمله است که «غیرت جزو اصول دین است» که از زبان حاجآقا کمالی مطرح میشود.
میزان تعصب و کوتهنظری در شخصیت کمالی آنقدر بالاست که در مصیبت مرگ همسر و از دست دادن او قطرهای اشک نمیریزد و حتی در مراسم ختم او به شوخی و بذلهگویی میپردازد، ولی وقتی پای غیرت وسط میآید زنی که سالها کنج خانه کمالی به فراموشی سپرده شده بوده، تبدیل میشود به هستی و نیستی او و سر و سامان دادن به ماجرای غیرتمندی و مرد غریبه به دغدغه 24 ساعته او تبدیل میشود.
تضاد وحشتناک موقعیت ایجاد شده برای حاجآقا کمالی و داشتهها و باید و نبایدهایی که در ذهن پرورانده، باعث بروز موقعیتهای فیلم شده است، اما همانطور که در بالا مطرح شد، تلاش و دست و پازدنهای شخصیت اصلی داستان برای رسیدن به شرایطی که پیش از وقوع گره داستان برقرار بوده، راه به جایی نمیبرد. از دیگر سو، همین کشمکشها در قامت ابزار تطهیرکنندگی و اصلاحگری فکر و روح شخصیت ظاهر میشود تا در نهایت با رسیدن به درک درستی از وقایع بیرونی رجوعی دوباره به خویشتن خویش داشته باشد و از درونی و نابترین لایه فکر و روحش به دنیای اطراف نگاه کند.
ماهیت مالکانه رفتار کردن کمالی نسبت به همه افراد و داراییهای اطرافش باعث شده است اولین واکنش نسبت به فقدان همسر متوفیاش، عصبیت ناشی از شریکشدن دیگری در دارایی باشد. در نگاه نخست همسر کمالی چندان تفاوتی با ماشین یا خانهای که غصب شده باشد (اگر فرض غصب شدن همسرش به دلیل هم مزار شدن با مردی غریبه را بپذیریم) ندارد.
کمالی در ظاهر نه به خاطر فقدان یار چندین و چندساله و همسر عزیزش، بلکه به دلیل از کف دادن مایملک و توهم تغییر احتمالی نوع نگاه مردم به او، دست به رفتارهای انتحاری میزند اما در انتها خبری از کمالی ابتدای داستان نیست و نوع نگاه او به همسرش تغییر پیدا کرده و فقدان حضور او دل کمالی را به درد آورده است. کمالی متعصب و بیاحساس ابتدای فیلم در نهایت به مرحلهای میرسد که تاب دلتنگی برای همسرش را ندارد و بغض گلویش را میفشارد.
در انتها باید گفت طبقه حساس جزو آثار شاخص کمال تبریزی محسوب نمیشود، چه پیش از این نمونههای بهتر و پر از تازگی از این جنس کمدی از او شاهد بودهایم اما این را هم نباید از ذهن دور نگاه داشت که طبقه حساس یک اثر کمدی شریف و همراهی برانگیز است که حداقل این قابلیت را دارد تا مخاطب خودش را راضی نگاه دارد و از نادان فرضکردن مخاطب مبرا باشد.
محمدرضا مقدسیان / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد