یکی از روزهای عید در بندر انزلی، وقتی را اختصاص دادم به بازدید از کاخ ـ موزه این شهر، کاخ رضا شاه و موزه نیروی دریایی فعلی. نمایشگاه کتابی در یکی از اتاق‌های طبقه همکف کاخ برپا شده بود و در آن غروب سرد و بارانی، آن نمایشگاه، گرمایی داد به من و برایم مغتنم‌تر بود از کل کاخ و موزه‌اش. چرا؟ زیرا با چند هنرمند جوان اهل انزلی که عاشق شهرشان بودند، گپ زدم و از کارشان لذت بردم. آن نمایشگاه در آن اتاق نسبتا کوچک، اسمش نمایشگاه کتاب بود، ولی کاری که این بر و بچه‌های پرشور کرده بودند، فراهم آوردن محصولاتی بود در مدیوم‌های متفاوت درباره تاریخ، زبان، فرهنگ و هنر گیلان از کتاب و عکس گرفته تا کارت پستال و آلبوم‌های موسیقی محلی و حتی چای گیلان.
کد خبر: ۶۶۴۲۰۸

این یک قلم آخر را با آن که هیچ ربطی به کتاب ندارد، وقتی در آن فضا عرضه می‌شد که همه چیز رنگ و بوی معرفی یک اقلیم را داشت، اصلا حس نمی‌کردی که نامتجانس است بخصوص آنگاه که یکی از همین بچه‌ها با علاقه و بی‌طرح سوالی از جانب ما، شروع کرد دستور دم کردن چای گیلان را توضیح دادن با تاکیدی بر این که دستور دم کردنش با چای خارجی فرق دارد.

اینها یک گروه عکاس بودند و عکس‌هایشان را که بیشتر از مناظر بندر انزلی بود، در کنار کتاب‌ها می‌فروختند. درباره ساختمان قدیمی و بسیار زیبای قندچیان در میدان مرکزی انزلی که متروک و رو به ویرانی است، سوالی پرسیدیم؛ سر درد دلشان باز شد و چه اطلاعات خوبی از گذشته شهرشان داشتند و چقدر دغدغه‌های احترام‌برانگیز برای این هویت و میراث. تقریبا همه کتاب‌ها درباره گیلان بود. حدود 80هزار تومان خرید کردیم؛ چند جلد از دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان.

این دانشنامه به پشتیبانی حوزه هنری استان گیلان منتشر می‌شود و تا آذر ماه 92، 51 جلد از آن راهی بازار شده است. برایم جالب بود که آدم‌های باارزشی عمرشان را پای گیلان‌پژوهی گذاشته‌اند مثلا از رهگذر آشنایی با این دانشنامه، آقای محمدتقی پوراحمد جکتاجی را شناختم. ایشان در دهه 60 وجب به وجب خاک گیلان را درنوردیده است با دوربین و ضبط صوت و نوار کاست (یاد هر دویشان به خیر) و درباره تمام بقعه‌های مذهبی گیلان حتی سنگ‌ها، درخت‌ها و چشمه‌هایی که نزد مردم به دلیلی مقدس است، تحقیق کرده‌اند و کتابی با نام هزار مزار در دست انتشار دارند؛ چکیده‌ای از آن، با عنوان «فرهنگ عامیانه زیارتگاه‌های گیلان» در قالب یکی از مجلدات این دانشنامه منتشر شده است یا آقایی به نام عزیز طویلی که اکنون بالای 80 سال دارد و افسر بازنشسته نیروی دریایی است، ولی سال‌ها زحمت طاقت‌فرسا کشیده است و کتابی در چند جلد با عنوان «تاریخ جامع انزلی» تالیف کرده است و صد البته همه جلدهای آن چاپ نشده است (شاید به دلیل نبود حمایت؛ در پاگرد طبقه فوقانی کاخ، آقایی پشت میزی ایستاده بود و موسیقی محلی می‌فروخت. مجلد اول و دوم این کتاب را از او خریدم. همین یک عنوان کتاب را هم داشت. دو جلد روی هم 22هزار تومان یعنی مفت اما من چانه زدم و او چیزی گفت که دلم سوخت. گفت: می‌بینی که! من کارم کتاب فروختن نیست. این چاپ کتاب روی دست پیرمرد مانده است و من سر همشهری‌گری، آن را آورده‌ام؛ شاید تعدادی فروش رفت)

نخستین بار بود که می‌دیدم در یک نمایشگاه فصلی، مجموعه‌ای هدفمند از کتاب‌های بوم‌شناسی در اختیار گردشگران قرار می‌گیرد. می‌شد حدس زد که این هنرمندان جوان، یا خود تحقیق کرده‌اند یا از یک کتاب‌شناس خواسته‌اند فهرستی مناسب در اختیارشان بگذارد. در این نمایشگاه «موجز» حتی در حوزه ادبیات تالشی در جمهوری آذربایجان شوروی هم کتاب وجود داشت، زیرا تالشی یکی از زبان‌های بومی کوهستان‌های گیلان است. چقدر خوب است اگر در ایام پرسفر مثل عید و تابستان، چنین نمایشگاهی در هر استانی برپا شود و نه فقط آثار اقلیم‌شناسی بلکه دیگرآثار مولفان و سرایندگان آن استان هم عرضه شود.

برای مقابله با تهاجم فرهنگی، قدم اول این است که ببینیم خودمان چه داریم و کسانی مثل محمدتقی پوراحمد و عزیز طویلی، در هر استانی هستند. کاش دست‌اندرکاران، در کنار کارهای طبق برنامه و شعاری، به فکر کارهای اساسی هم باشند.

زهیر توکلی / روزنامه‌نگار و پژوهشگر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها