مطالعه دلایل نابودی یک تمدن باستانی در هندوستان ، بار دیگر تغییر شدید آب و هوا را در مرکز توجه قرار داد

تغییرات اقلیمی، راز انحطاط کلانشهرهای عصر برنز

دانشمندان دانشگاه کمبریج ثابت کرده‌اند که کاهش ناگهانی باران‌های تابستانی و موسمی مانسون در حدود 4000 سال پیش بشدت بر نواحی متمدن شمال‌غربی هندوستان تاثیر گذاشته، چنانچه نتیجه چیزی بجز خشکسالی، نابودی کلانشهرها و نهایتا افول تمدن هندوها نبوده است.
کد خبر: ۶۶۰۷۷۱

لازم به یادآوری است که باد و باران‌های موسمی مانسون از ویژگی‌های منحصر به‌ فرد جنگل‌های مناطق گرمسیری بالاخص در شبه‌قاره هند هستند. بادهای باران‌زای مانسون مطابق با فصول مختلف در جهات مخالف می‌وزند. بادهایی که از اقیانوس هند در تابستان به سمت شمال می‌وزند را با عنوان بادهای موسمی مانسونی می‌شناسند. دانشمندان باور دارند که تغییرات اقلیمی و خصوصا کاهش میزان بارندگی‌های مانسون، مهم‌ترین عاملی بوده که باعث متروک و مهجور ماندن بسیاری از شهرهای بزرگ تمدن هندوها شده، شهرهایی که بقایایی از آنها امروز در پاکستان و هندوستان دیده می‌شود.

نرم‌تنان از تغییرات اقلیمی می‌گویند

پژوهشگران دانشگاه کمبریج در تحقیقات اخیر خود که نتایج آن بتازگی در مجله معتبر زمین‌شناسی به چاپ رسیده، پرده از رازهای سر به مهری برداشتند که بی‌تردید می‌تواند حتی برای بسیاری از ساکنان شهرهای بزرگ امروزی هم معنادار باشد. زیربنای علمی این تحقیقات را پژوهش گسترده روی گروهی از نرم‌تنان تشکیل می‌دهد. پوسته این نرم‌تنان سالیان سال به‌صورت کاملا دست نخورده، در رسوبات بستر یک رودخانه قدیمی شبه‌قاره هند باقی مانده و دانشمندان معتقدند که ​ زمان بازخوانی رازهای آنها فرا رسیده است. در واقع محققان با آنالیز ایزوتوپ‌های اکسیژن در پوسته این نرم‌تنان توانستند میزان بارانی را که در این دریاچه در هزاران سال پیش باریده، مشخص کنند. به گفته محققان این برآورد معیاری است که می‌تواند پرده از راز متروک ماندن شهرهای بزرگ تمدن هندوها از جمله تمدن هاراپان بردارد.

ارزیابی دانشمندان از شرایط متفاوت

پروفسور دیوید هودل از دپارتمان علوم زمینی کمبریج و مسئول این طرح پژوهشی می‌گوید: «اکنون ما باور داریم که مدرک مستدلی برای اثبات این ادعا که یک پدیده اقلیمی منحصربه‌فرد در این ناحیه رخ داده و تاریخچه این منطقه را بکلی دگرگون کرده، وجود دارد. نتایج این تحقیقات به همراه دیگر مدارکی که از شهر مگالایا در شمال شرقی هند، کشور عمان و خلیج فارس به دست آمده؛ همگی شواهد مستند و محکمی است که نشان می‌دهد بادها و باران‌های موسمی تابستانی حدود 4100 سال پیش، محدوده وسیعی از هندوستان را متاثر از تغییرات خود ساخته‌اند.» پروفسور هودل به همراه همکارانش دکتر کامرون پتریه و دکتر یاما دیکزیت پوسته نرم‌تنانی به نام حلزون پوست قرمز حاشیه‌دار ملانیا با نام علمی Melanoides/tuberculata را از رسوبات دریاچه باستانی کوتلاداهار واقع در یکی از ایالات شمالی هند به نام هاریانا جمع‌آوری کردند. دکتر دیکزیت یکی از دانشجویان برجسته خارجی دانشگاه کمبریج است که در این طرح پژوهشی فعالیت گسترده‌ای داشته است.

دکتر دیکزیت درباره اهمیت این تحقیقات می‌گوید: «تا ​ امروز به نظر می‌رسید که منبع اصلی آب این دریاچه باستانی متعلق به دوره زمین‌شناسی هولوسن، باران‌های موسمی و تابستانی مانسون باشد، اما وقتی ما تحقیقات خود را آغاز کردیم، کم‌کم دریافتیم که در یک دوره خاص تغییری آشکار رخ داده و این زمان مشخصا به دوره‌ای برمی‌گردد که در آن به واسطه خشکسالی ناگهان از میزان بارندگی کاسته شده است.» دوره زمین‌شناسی هولوسن که به آن اشاره شد، نام دوره چهارم زمین‌شناسی است که از اواخر دوره پلیوستوسن یعنی حدود 11 هزار و 700 سال پیش آغازشده و تا امروز نیز ادامه دارد.

خشکسالی در شهرهای بزرگ باستانی

به گفته دکتر دیکزیت، بخش‌های اعظم پاکستان امروزی و قسمت‌های وسیعی از غرب هندوستان از خشکسالی مذکور متاثر شده‌اند. این نواحی سکونتگاه جوامع شهرنشین جنوب آسیا بوده که در عصر مشهور برنز اقامت در این نواحی را بر دیگر قسمت‌ها ترجیح داده‌اند. دکتر پتریه همکار دیگر پروفسور هودل نیز مساله را این طور تشریح می‌کند که شهرهای بزرگ و عمده تمدن هندوها به طور مشخص در اواسط یا اواخر هزاره سوم و اوایل هزاره دوم پیش از میلاد به اوج شکوفایی رسیدند. بخش اعظم جمعیت در آن زمان در روستاها زندگی می‌کردند، اما در مقابل تعداد کثیری از مردم نیز زندگی در کلانشهرهایی با وسعت تقریبی 80 هکتار (مساحتی معادل صد زمین بزرگ فوتبال) یا حتی بیشتر را ترجیح می‌دادند. دکتر پتریه افزود: «مردم این خطه در آن زمان به انجام فعالیت‌هایی ازجمله هنرهای دستی استادانه، تجارت اشیای گرانقیمت و انواع فعالیت‌های بازرگانی مشغول بودند، اما در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد، تمامی مراکز بزرگ شهری این محدوده به شکل چشمگیری از نظر ابعاد کاهش پیدا کرد و نهایتا هم مهجور و متروک شد.» دلایل چندی در این رابطه ارائه شده ازجمله فرضیه‌ای که تغییر مسیر رودخانه‌های با منشأ یخچالی را علت کاهش ذخیره آب و نهایتا زوال کشاورزی می‌داند. نظریه‌هایی دیگری هم وجود دارد که فرضیه‌هایی همچون افزایش جمعیت و نقش تغییرات اقلیمی و نهایتا خشکسالی را که در درازمدت امکان مقاومت را از مردم سلب کرده، مطرح می‌کنند. دکتر پتریه در ادامه می‌افزاید: «ما می‌دانیم که یک تغییر آشکار جمعیتی در کلانشهرهای این ناحیه اتفاق افتاده، اما این که دقیقا چه اتفاقی برای تمدن هندوها افتاده تا مدت‌ها رازی بود که کسی از آن خبر نداشت. از نظر علمی غیرمحتمل است که بتوان انگشت اتهام را به سمت یک عامل خاص متوجه ساخت، اما تغییرات اقلیمی قطعا می‌تواند زمینه‌ساز آثار متفاوتی باشد.»

اثبات یک فرضیه

مشکل اساسی برای اثبات چنین فرضیه‌هایی، کمبود داده‌های محلی هواشناسی است. علاوه بر این اطلاعات مشخصی هم در دست نیست که نشان دهد رودخانه‌هایی که امروز خشک شده‌اند، دقیقا ​ چه زمانی آب داشته‌اند و چه زمانی خشک شده‌اند. ارتباطات فضایی و زمانی بین سکونتگاه‌ها و بافت‌های زیست‌محیطی نیز ازجمله ابهامات مهم است. به گفته دکتر پتریه مجموع این مسائل زمینه‌ساز بحث‌های جدی چند ساله بین باستان‌شناسان بوده، اما داده‌های اخیر نشان می‌دهد، در همان زمانی که مردم این خطه از ادامه سکونت در شهرهای این منطقه گریزان شده‌اند، میزان بارندگی‌های موسمی تابستانی مانسون هم بشدت کاهش پیدا کرد.

در واقع بین 5800 تا 6500 سال پیش یک دریاچه آب‌شیرین عمیق در کوتلاداهار وجود داشته، اما قریب 5800 سال پیش رفته رفته از عمق این دریاچه کاسته شده و به گفته دانشمندان این مساله خود معیاری است که نشان می‌دهد از قدرت باران‌های موسمی هند در این زمان کاسته شده است. به گفته دانشمندان منشأ این تغییر ناگهانی را باید در 4100 سال پیش و 200 سال خشکسالی پیاپی جستجو کرد، زیرا بعد از آن این دریاچه عمیق تنها به یک آبخیز فصلی بدل شده است.

بازسازی تاریخچه هواشناسی منطقه

تاکنون تمام​ ادعاها مبنی بر تاثیر تغییرات اقلیمی در این منطقه بیشتر منوط به داده‌های تاریخی از کشور عمان و خلیج فارس دال بر کاهش میزان باران‌های موسمی بوده است، اما مساله اینجاست که این مناطق نه‌ فقط از شبه‌قاره هند فاصله قابل توجهی دارند، بلکه طبیعتا تحت تاثیر سیستم‌های هواشناسی مختلفی نیز بوده و هستند. به همین دلیل پروفسور هودل و دکتر دیکزیت در این تحقیقات از آنالیز ژئوشیمیایی ایزوتوپی روی پوسته نرم‌تنان محلی استفاده کردند تا بتوانند تاریخچه هواشناسی منطقه را بازسازی کنند، اما برای توضیح این‌که آنها چگونه موفق به انجام چنین کاری شدند، نخست باید به یک موضوع ساده‌تر اشاره کرد. این مساله به طور مشخص به نقش ایزوتوپ‌های اکسیژن برمی‌گردد. باید بدانید که اکسیژن به دو شکل وجود دارد: نوع سبک‌تر که اکسیژن 16 است و نوع سنگین‌تر که اکسیژن 18 نامیده می‌شود. زمانی که آب از یک دریاچه بسته تبخیر می‌شود، مولکول‌هایی حاوی ایزوتوپ سبک‌تر سریع‌تر از مولکول‌های سنگین‌تر تبخیر می‌شود، اما در زمان خشکسالی که در آن سرعت تبخیر بیشتر از سرعت تغذیه با آب باران است، میزان تبخیر ایزوتوپ‌های سنگین‌تر بیشتر است. دریاچه بسته به دریاچه‌ای اطلاق می‌شود که آب باران و آب رودخانه‌های دیگر به آن وارد می‌شود و آن را تغذیه می‌کند، اما هیچ جریانی به طور مشخص از آن خارج نمی‌شود. بنا به گفته دانشمندان همه این تغییرات در ارگانیسم‌ها یا موجودات زنده‌ای که در چنین زیستگاه‌هایی زندگی می‌کنند، ثبت می‌شود و نرم‌تن مورد مطالعه این تحقیق نیز از این قاعده مستثنا نبوده چنانچه زمانی که اکسیژن را به صورت کربنات کلسیم (CaCO3) در پوسته‌اش تثبیت می‌کرده، موفق به ثبت این اطلاعات ارزشمند شده است. اکنون دانشمندان با استفاده از آنالیز رادیوکربن پوسته این نرم‌تن موفق شده‌اند که شرایط اقلیمی منطقه را حتی تا هزاران سال پیش ردیابی یا اصطلاحا بازسازی کنند.

شهری که در تاریخ گم شد

دکتر پتریه درباره تاثیر کاهش بارندگی بر تمدن هندوها می‌گوید: «گزارش‌های باستان‌شناسی به این نکته اشاره دارد که هندوها استاد بازرگانی و تجارت بوده‌اند. آنها از تکنیک‌های استادانه‌ای برای ساخت انواع کالاهای هنری استفاده می‌کردند. مصالح اولیه آنها را موادی همچون تلق، مس و طلا تشکیل می‌داد. این آثار هنری طرفداران زیادی در آسیای جنوبی و بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های دوردست آن روزگار داشته است. علاوه بر این در آن دوره هر شهر واجد دیوارها و باروهای محکم، دیگر استحکامات شهری سازگار با محیط، کارگاه‌های هنری و احتمالا قصرهایی بوده که به نوعی وجه تمایز به حساب می‌آمده‌اند. خانه‌های این شهرها نیز در خیابان‌های اصلی عریض و حتی کوچه‌های باریک بنا می‌شد. بسیاری از خانه‌ها، چاه‌ها و البته سیستم‌های زهکشی منحصر به خود را داشتند. آب نیز در آن زمان جزء جدایی‌ناپذیر برنامه‌ریزی شهری و مهم‌تر از آن کشاورزی بود، اما درست در همان زمانی که شواهد حاکی از تغییر اقلیم در این شهرها مشاهده می‌شود، آثاری هم از حضور زباله در خیابان‌های اصلی پیدا می‌شود. به گفته باستان‌شناسان پس از این برهه تاریخی بوده که از زیبایی آثار هنری کاسته شده و حتی سندها و متون نوشتاری که این مردم قرن‌ها از آنها استفاده می‌کردند هم ناپدید می‌شود. محققان باور دارند که همه اینها روایتگر تغییراتی در محل سکونت و البته تغییرات جمعیتی در ابعاد خاص خود است.» به گفته پروفسور هودل، این پدیده خاص جوی حدود 200 سال طول کشیده و تاریخ به طور مشخص شاهد بوده که تمدنی بزرگ به هر شکل مجبور شده تا با این تغییر شگرف و دوره طولانی خشکسالی کنار بیاید. دکتر پتریه در خاتمه افزود: «درک ارتباط بین سکونتگاه‌های انسانی، منابع آبی و مناظر طبیعی در دوران باستان یک امر حیاتی است و این طرح نیز یک گام مهم در این باره به شمار می‌رود. ما امیدواریم که این تحقیقات حاوی درس‌های آموزنده‌ای برای ما باشد همچنان که قطعا ما و نسل‌های آینده نیز دیر یا زود مجبور خواهیم بود با مشکل تغییرات اقلیمی دست و پنجه نرم کنیم.»

یک طرح بزرگ، اما هدفمند

تحقیق حاضر بواقع جزئی از یک طرح وسیع‌تر است که توسط دانشگاه کمبریج و دانشگاه باناراس هیندو​ هندوستان دنبال می‌شود. سرمایه لازم برای این طرح توسط انجمن تحقیقاتی آموزشی انگلستان و هندوستان تامین می‌شود. چنانچه در خبرها آمده؛ هدف از این طرح ادامه تحقیقات باستان‌شناسی، هیدرولوژی و هواشناسی در منطقه شمال‌غرب هندوستان است. روش تحقیقاتی پیش‌بینی شده نیز به صورت ترکیبی و بر مبنای تلفیق رشته‌های باستان‌شناسی و علم زمین‌شناسی خواهد بود. طراحان این طرح چندمنظوره امید دارند که این تحقیقات بتواند درک نوینی از ارتباط بین انسان‌ها و محیط زیست‌شان ارائه دهد. لازم به ذکر است که در این طرح عظیم محققانی از کالج سلطنتی لندن، دانشگاه آکسفورد، موسسه علوم و فناوری کاپور هندوستان و دپارتمان باستان‌شناسی ایالت اوتارپرادش نیز حضور دارند.

هاراپا، شهری برآمده از قلب تاریخ

هاراپا یکی از پنج شهر بزرگ باستانی در شمال‌شرقی پاکستان امروزی و ایالت پنجاب است که در آن آثار ارزشمندی از عصر برنز یافت می‌شود. باستان‌شناسان معتقدند که هاراپا در فاصله زمانی ​ 1900 تا 2600 سال پیش از میلاد مسیح و در قلمرو بیشتر از صد هکتاری خود، حدود 23500 نفر سکنه داشته است. این سایت باستان‌شناسی منحصربه‌فرد در زمان استعمار انگلستان به‌دلیل استفاده از بخش اعظم بقایای باستانی آن در ساخت راه‌آهن لاهور ـ مولتان (یکی از شهرهای استان پنجاب) متحمل آسیب‌های جدی شد و همین مساله باعث شد که بسیاری از رازهای آن هم تا مدت‌ها سر به مهر باقی بماند، اما تحقیقات اخیر دانشمندان مشخصا به این مساله اشاره دارد که یک دلیل احتمالی برای تغییر کاربری این کلانشهر، تغییرات اقلیمی بوده در حالی که پیش از این عملا هیچ نوع مدرکی دال بر تاثیر مستقیم این پدیده به‌دست نیامده بود. تحقیقات حاضر از این نظر اهمیت دارد که نه‌تنها انحطاط و افول یکی از بزرگ‌ترین شهرهای این تمدن بزرگ را با یک پدیده اقلیمی مستند جهانی مربوط می‌کند، بلکه در عین حال از تاثیر آن بر تمدن‌های بزرگ اوایل عصر برنز ازجمله مصر باستان، یونان و کرت و حتی امپراتوری آشور در بین‌النهرین نیز سخن به میان می‌آورد. لازم به یادآوری است که عامل انحطاط و زوال قدرت در امپراتوری آشور هم براساس تحقیقات علمی که در گذشته انجام شده، به طور مشخص تغییرات اقلیمی بوده است.

terradaily / مترجم : فرناز حیدری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها