واکاوی یک ادعای قدیمی درباره «گوادلوپ» در گفت‌و‌گوی «جام‌پلاس» با مجید تفرشی

آیا خارجی‌ها در ایران انقلاب کردند؟

درباره ‌استاد باستانی‌ پاریزی

روایت‌گر بزرگ مردمان بی نام و ولایات بی‌نشان

با درگذشت دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی، ایران و جهان یکی از شاخص‌ترین چهره‌های تاریخ زندگی مردمان و ولایات و نماد آشتی تاریخ‌نویسی دانشگاهی با مخاطبان عادی را از دست داد.
کد خبر: ۶۵۸۰۳۷
روایت‌گر بزرگ مردمان بی نام و ولایات بی‌نشان

37 سال از نخستین باری که کتابی را از استاد باستانی ‌پاریزی در دست گرفتم و خواندم و 28 سال از نخستین باری که در مهر ۱۳۶۴ در کلاس درس گروه تاریخ دانشگاه در کلاس درس او حاضر شدم، می‌گذرد. به نظرم درس تاریخ محلی یا جغرافیای تاریخی بود.

آن روز برای من که اتفاقی، از سر تفنن و بر اساس فال و قرعه انتخاب رشته کنکور، وارد عرصه تاریخ نشده بودم و تا‌‌ همان موقع هم سابقه تالیف و نگارش داشتم، اتفاقی بس مهم و روزی از یاد نرفتنی‌ بود. هنوز بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، شیرینی آن روز از کامم بیرون نرفته است.

دو نکته خاص از آن نخستین کلاس درس هنوز در ذهنم برق می‌زند. آن روز باستانی با صراحت و ملاحت خاص خودش به آن جماعت دانشجوی پرشور و بعضا مدعی گفت: «به شما بگویم که توقع نداشته باشید که همه شما از این کلاس مورخ و محقق خارج شوید. اگر در بین شما دو، سه نفر چون عباس اقبال آشتیانی و امثال او یافت و پرورانده شوند ما کاملا به مرادمان رسیده‌ایم. بقیه شما هم اگر کارمند و مدیر و سبزی‌فروش و کاسب و خانه‌دار موفقی شوید ما را بس.» نکته دیگری که باستانی در آن کلاس نخست به ما دانشجویان عمدتا جوان گفت این بود: «اگر آمده‌اید که با گذراندن این دوره و تاریخ خواندن در دانشگاه تهران مورخ و نویسنده ‌شوید، ول معطلید. اینجا محلی است برای آشنایی با مقدمات کار و تلنگرهای اولیه. باقیش بر عهده خودتان است و جنم و همت شما.»

برخی از همکلاسی‌های ما در آن زمان با انتقاد از باستانی پاریزی که در کلاسش بسیار آرام و شمرده سخن می‌گفت و روایت می‌کرد، به‌غلط تصور می‌کردند که مطابق توقع بسیاری در دانشگاه‌های ایران، وظیفه استاد این است که در مدت کوتاه یک ساعت و نیم حضورش در کلاس درس همانند قرص و آمپول عمل کرده و علوم اولین و آخرین را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و به صورت جزوه و خلاصه درس، به جان و روان دانشجو وارد کند. حال آنکه باستانی و فرهیختگانی مانند او وظیفه‌شان بازخوانی و روخوانی تحقیقات خودشان و دیگران در کلاس درس نبود.

نکاتی که باستانی پاریزی در کلاس درس ارایه می‌کرد شاید برخی از نظر کمی به نظر نمی‌آمد، ولی از نظر کیفی و محتوایی فرازهای هوشمندانه‌ای بود که از نظر من عصاره و چکیده دانش و تجربه علمی و همچنین خوشه‌ای سخاوتمندانه از زندگی، زمانه و کارنامه او بود که از ساعت‌ها روخوانی و جزوه‌نویسی مرسوم در کلاس‌های دانشگاه پربار‌تر بود و دانشجوی مستعد و کوشمند و باسواد را به اندیشه و تحقیقی ژرف‌تر رهنمون می‌کرد.

خوب یادم می‌آید که در آن زمان، عده‌ای از دانشجویان - و حتی شماری از استادان و همکارانش- با نیش و کنایه می‌گفتند که باستانی ‌پاریزی مورخ جدی نیست و اغلب به موضوعات کم‌اهمیتی مثل زندگی مردمان عادی، ولایات دورافتاده و یا کندو کاور در سرگذشت خانواده‌های کم‌اهمیتی می‌پردازد که در تاریخ جایگاه قابل توجهی ندارند. من در آن زمان به لحاظ غریزی و شاید با داشتن کمی تجربه متوجه بی‌پایه بودن این دیدگاه و ارزش انکار‌نشدنی پژوهش‌ها و آثار امثال باستانی‌ پاریزی بودم، ولی چند سالی طول کشید تا به‌طور اساسی و علمی به اهمیت واقعی و جایگاه کم‌نظیر باستانی پاریزی و ویژگی‌های روش و منش علمی و پژوهشی او پی ببرم.

در طول بیش از دو دهه‌ای که از نزدیک با موسسات دانشگاهی و آرشیوهای اسناد تاریخی در غرب و به خصوص بریتانیا همکاری و مراوده دارم، دریافته‌ام که سه عرصه تاریخ خانواده‌ها، تاریخ محلی و تاریخ مردمان عادی چه جایگاه ویژه‌ و بی‌بدیلی در مطالعات تاریخی در جهان امروز دارد. این ارزش‌گذاری از دو وجه قابل تامل است. از یک سو، بدون بررسی دقیق مسایل مختلف ولایات مختلف و تحولات محلی، پژوهش در تاریخ خانواده‌ها و زندگی مردمان، به خصوص لایه‌های زیرین جامعه هرگز نمی‌توان به درستی و کمال تاریخ یک ملت را نوشت. دیگر آن که مطالعات تاریخ محلی، تاریخ خانواده‌ها و تاریخ مردم پل ارتباطی است بین تاریخ‌نگاری حرفه‌ای و مخاطبان عام و راه نجاتی است برای رهانیدن تاریخ از رشته‌ای خاص برای مخاطب خاص. اکنون مطالعات تاریخ محلی، خانواده‌ها و مردم از جایگاه ویژه، فاخر و غیرقابل انکاری در عرصه تاریخ‌نگاری در جهان برخوردار است.

در ایران اما، به خصوص در سال‌های اخیر، به تدریج و تا حدی، این قبیل تحقیقات، ارزش و جایگاه خود را بازیافته است. این البته پیامد و نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه، بی‌دریغ و بی‌ادعای باستانی ‌پاریزی به‌عنوان پیشاهنگ این قبیل مطالعات بنیادین، راهبردی و میان رشته‌ای در ایران و جهان فارسی ‌زبان است. برای نمونه و برای نشان دادن اهمیت حوزه پژوهش‌های مرحوم استاد باستانی ‌پاریزی و همگنان او، بر اساس آمارهای رسمی منتشرشده، در آرشیو ملی بریتانیا، که یکی از بزرگترین و پرمراجعه‌ترین آرشیوهای جهان است، حدود دو سوم مراجعه‌کنندگان، ملی بریتانیا، که در پی تحقیقات مراکز پژوهشی مستند در جهان است، حدود دو سوم مراجعه کنندگان، محققان آماتور و حرفه‌ای حوزه مطالعات محلی و تاریخ خانواده‌ها هستند و دیگر محققان اعم از پژوهشگران تاریخ سیاسی و دیپلماسی و دیگر رشته‌ها جمعا حدود یک سوم مراجعان به این آرشیو را تشکیل می‌دهند.

متاسفانه در ایران عده‌ای تصور کرده‌اند که تاریخ‌نویسی برای مردم و مخاطب عام لزوما به منزله سخیف‌نویسی و تاریخ‌نگاری کم‌ارزش و کم‌محتوا یا رونویسی از کار دیگران و کتاب سازی بی‌ارزش است. حال آنکه هنر و مهارت باستانی‌ پاریزی در آن بود که بدون کاستن از ارزش و وزن علمی و پژوهشی و اورژینال بودن کارش، با درآمیختن تاریخ با حکایات جذاب، آموزنده و خواندنی، به تعبیر خاص خودش: «تاریخ تلخ را با شیر و شکر بیامیزد و به کام مردم شیرین کند.»

همه ما با مخاطبان و تاریخ خوانان عادی کم ادعا، ولی پردانشی آشنا هستیم که از طریق آثار متعدد خواندنی و ماندنی مرحوم باستانی پاریزی با علم خشک و کم روح تاریخ آشتی کرده و رو به مطالعات جدی تاریخی آورده‌اند. در این مورد، گاهی آثار مرحوم باستانی پاریزی منابعی غنی و جذاب برای مطالعات تاریخ اجتماعی و تاریخ محلی بوده و گاه، گذرگاهی برای رسیدن به دیگر آثار جدی و عمیق دیگر پژوهشگران ومورخان بوده است.

یکی دیگر از نکاتی که من از مرحوم دکتر باستانی‌ پاریزی و آثار او آموختم، توجه به اهمیت مدیران میانه و مسئولان محلی و ارزش آنان در شناخت تحولات گوناگون اجتماعی وتاریخی است. ما در ایران غالبا به زندگی حاکمان و شاهان و وزیران و در یک سده اخیر، حداکثر نمایندگان مجلس توجه داریم. توجه خاص باستانی ‌پاریزی به زندگی افراد تاثیرگذار، ولی کمتر شناخته‌شده یا در تاریخ مورد توجه قرار گرفته نشده بسیار ستودنی و مرجعی مهم است. این اهمیت آن جا بیشتر نمایان می‌شود که توجه داشته باشیم که اطلاعات ما از چهره‌ها و مسوولان محلی و مدیران میانه در تاریخ ایران، حتی تاریخ معاصر کشورمان، بسیار محدود و کم است و تا جایی که من اطلاع دارم، بانک اطلاعاتی جدی و علمی و منبع قابل اعتماد یک‌پارچه‌ای در ایران در این‌باره وجود ندارد.

یکی دیگر از نکاتی که از استادم باستانی ‌پاریزی آموختم و امیدوارم هرگز نیز از یاد نبرم، مساله بررسی اشتباهات توسط خود پژوهشگر و به تعبیر خاص باستانی «خود مشت و مالی» است. عرصه پژوهش‌های تخصصی و به خصوص تاریخی، گاهی حس مغرورانه ناپسندی را به آدمی القا می‌کند که از انتقاد سالم دیگران بی‌نیاز و سپس آزرده شود و خود نیز به بازنگری و اصلاح اشتباهاتش دست نزند. باستانی پاریزی از نخستین کسانی در ایران بود که با شهامت با اذعان به این اصل بدیهی که انسان جایز‌الخطا و بلکه واجب‌الخطا است، شجاعانه، بیش از دیگران و پیش از دیگران به اشتباهات و سهویات موجود احتمالی نوشته‌های گذشته خود توجه کرده است.

دیگر نکته‌ای که من از باستانی پاریزی آموخته و باید یاد کنم، اصطلاح مشهور او درباره «آرشیو و مارشیو» در ایران است. آن چه که باستانی به من یاد داده این است که آرشیو به معنای محلی برای حفظ و نگهداری، طبقه‌بندی و فهرستنویسی و سپس ارایه اسناد به همه علاقه‌مندان و پژوهشگران است. در واقع اهمیت و کمال یک آرشیو به باز بودن در آن به روی محققان است. اگر چنین نباشد باید به آن مرکز به جای آرشیو عنوان مارشیو داد که در واقع گنجی است که ماری بر سر آن نشسته و مانع استفاده عمومی از آن می‌شود و بود و نبود آن یکسان است.

آخرین نکته‌ای که از استادم مرحوم دکتر محمدابراهیم باستانی ‌پاریزی به یادگار دارم این است که برخلاف توهم عوام و حتی برخی از کوته‌اندیشان فعال در عرصه تاریخ‌نگاری، اسناد و منابع تاریخی، چه منتشر شده و چه منتشر نشده، اوراق یک بار مصرفی نیستند که با استفاده یک محقق یا حتی انتشار کامل آن‌ها از اعتبار و ارزشمندی علمی ساقط شوند و دیگر به درد محقق دیگری نخورند. باستانی معتقد بود که ده‌ها و صد‌ها نفر می‌توانند روی یک سند یا پرونده تاریخی کار کرده و تحقیقات و نظرات متفاوتی را بر اساس آن سند انجام دهند. چنان که خود باستانی در آثار مختلفش با مهارت و استادی مفاهیم و مطالبی را از منابع و اسناد بیرون کشیده و عرضه کرده که چندین محقق قبل از او که بر روی همین منبع کار کرده بودند به آن توجه چندانی نکرده بودند.

مجید تفرشی - محقق و پژوهشگر تاریخ

newsQrCode
برچسب ها: مجید تفرشی
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها