در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
لوطیان در میان گونههای مختلف موسیقی سبک خاصی دارند، اما تاریخ شکلگیری این نوع موسیقی و نیز سازندگان و مجریان آن مبهم است. به عنوان مثال ما خواندهایم که در دوره بهرام گور 12 هزار لولی از هندوستان به ایران آورده شدهاند که در شهرها و محلات موسیقی بنوازند و مردم را شاد کنند، اما از جزئیات این رخداد و نوع موسیقی آنها، چیزی نمیدانیم یا در جایی دیگر از خنیاگران دورهگرد از روزگار مادها که با ساز و آوازشان مردم را سرگرم میکردند یا از رواشین یا رواسین شنیدهایم که مفاهیم جدیتر زندگی مردم را با اشعار انتقادی میخواندند و با ساز همراهی میکردند.
در کنار انواع موسیقی از جمله موسیقی دربار در دورههای مختلف نوعی دیگر از موسیقی بدون شک در میانه طبقه عامه نیز در حال شکلگیری بوده است، از جمله موسیقی مناسب برای مراسم خاص با اشعار مرتبط با هر مراسمی و گاه همراه با رقص و دست افشانی و پایکوبی برای ایجاد روحیه همبستگی در کنارجشنهای ملی و قومی و نیز برای سرگرمیدر روزهای سرد و شبهای طولانی زمستان که عموما زندگی طبیعی برای چند ماه از سال مختل میشد، کمکم گونههای موسیقی دیگری را بوجود آورد که راویان داستانهای کهن رزمی و بزمی و عشقی که گاه به صورتی ابتکاری نیز گاه برای جلب نظر بیشتر مخاطب همراه با حیوانات دستآموز یا استفاده از ماسک و لباسهای مبدل و حرکات تئاتری که بعدها صورتهای نمایش نیز از آن منشعب میشوند. مبانی تئوریک و محتوایی این نوع موسیقی به احتمال قوی بر اساس همان چارچوب هنری بوده با کیفیتی متفاوت و ایبسا توسط موسیقیدانهای نخبه تا حدودی تولید میشده، اما اجرا نمیشده و موسیقیدانهای ردههای پایینتر در جامعه شاخ و برگهای آن را زیادتر میکردند و عامل بسط و گسترش آن در سطح جامعه بودهاند که فرم قوالی، نقالی، پردهخوانی، سیاهبازی، عنتربازی، مرشد و بچه مرشد ودر این اواخر موسیقی روحوضی و قهوهخانهای، مطربی و در زمان پهلوی موسیقی رادیو و تلویزیون، کافهای و کابارهای و پاپ، بعد از انقلاب اسلامی سفرهخانهای از هم منشعب شدهاند. در تمام گوناگونی موسیقی عوامل اجتماعی مستقیما نقش داشتهاند و جریان موسیقی هیچگاه متوقف نشده است.
فرقی که دوره قاجار با گذشته داشت موسیقی تفننی و هنری و مذهبی درکنار هم رونق پیدا کرد و در زمان ناصرالدینشاه هر سه نوع اینها مورد توجه و حمایت دربار قاجار و نیز عامه مردم بر اساس طبقات اجتماعی آنها بود. علاقه دربار و بخصوص زنان ناصرالدینشاه به داشتن نوازنده، خواننده و دسته موسیقی اختصاصی رقابت سختی بین آنها ایجاد میکرد و پولهای هنگفتی صرف این امر میشد. مطربها از دوران زندیه که بر تعداد آنها نیز افزوده شده بود و در این دوران تعداد دستههای آنها به چند صد میرسید، که در اثر اجرا و ممارست و رقابت درکارشان بسیار ماهرتر بودند، و برنامههایشان نیز متنوع تر همراه با حرکات نمایشی و رقص و سیاه بازی و بسیار سرگرمکننده بود.
از دستههای رامشگران، دسته استاد زهره و استاد مینا به دلیل وابستگی به دربار و مهارت در کار و نیز تعداد در حدود 50 خواننده، نوازنده، بازیگر و رقاص در دربار فتحعلی شاه معروف بودند و رقابت شدیدی هم با هم داشتند. استادان این دو گروه استاد مهراب از ارامنه اصفهان و استاد رستم از کلیمیان شیراز بودند که هر دو از اساتید برجسته بزمان خود بودند.
در زمان ناصرالدینشاه دستههای مومن کورکه همسر و دخترانش نیز با او همکاری میکردند از همه معروفتر بود و به دربار دعوت میشد، دسته کریم، گل رشتی، طاووس و ماشاءالله نیز معروف بودند.اما شأن موسیقیدانها مرتب در حال نزول بود و تعداد موسیقیدانهای هنری هر چند بیشتر از دوران قبل بود، اما هنوز در اقلیت بودندو تنها بخش کوچکی از مردم فرصت شنیدن آثارشان را داشتند.
در دوران قاجار عمله طرب نامی رایج برای موسیقیدانهای کوچه بازاری بود و کماکان بر تعداد آنها افزوده میشد و متاسفانه به غیر از تعداد معدودی از افراد که از سابقه خانوادگی خوبی برخوردار بودند و به موسیقی روی آوردند اکثرا از میان اقلیتها و مشاغلی خانوادگی بوده، معدودی از افراد دیگرکه در خفا به فراگیری موسیقی میپرداختند در جمع اصلا ساز نمیزدند و آواز نمیخواندند و اصلا انکار میکردند که با موسیقی آشنایی داشتند، و بسیاری از خوانندگان ما در همین چند دهه پیش با نام مستعار کارشان را شروع میکردند.
هر دسته در دوران قاجاریه حداقل شامل: یک ضربگیر، 2 رقاص و بازیگر مرد، 4 تقلیدچی (اکتور) و یک نفر صندوقکش بوده (2تا صندوق که یکی معروف به صندوق تقلید و دیگری کابلی نام داشت و کابلی شامل 12 دست لباس به شکل و رنگهای مختلف بود و لباسهاس اسلامبولی، کردی، عربی، شیرازی، اصفهانی، گیلانی و نطنزی بود. پس از قاجاریه به کلی این دستهها از رونق افتاد و تئاتر جای آنها را گرفت. (تاریخ حسن مشحون ص395)
آنچه که تحت عنوان موسیقی رو حوضی از آن نام برده شده در واقع بیشتر جنبه نمایشی داشته که جنبه نمایشی آن از گذشتههای دور و نیز در دوره ساسانیان قبل از اسلام و نیز سامانیان بعد از اسلام وجود داشته و برای مراسم و جشنهایی مثل نوروز، چهارشنبهسوری، مهرگان و... نمایش وجود داشته است.
اما از حدود سال 1300 که تخته حوضی معروف عام و خاص شد، هنرمندانی چون مرحوم ذبیحالله ماهری، مهدی مصری، سیدحسین یوسفی و سعدی افشار در آن فعالیت داشتند.
از این رو اگر منظور اجرای موسیقی رو حوضی در خانههای مردم بوده باشد میشد در فضای بسته منزل نیز اجرا کرد، اما برای نمایش و رقص و حرکات که به فضای بزرگتری احتیاج درداخل خانهها روی حوض که عموما بزرگ هم بوده با تخته میپوشاندند و تماشاگران گرد آن مینشستند و نمایش همراه با موسیقی اجرا میشده و چون مخاطب از تمام گروه سنی داشته بیشتر جنبههای تفریحی و شاد و خندهدار داشته است.
حسن زرگانی، آهنگساز و موسیقیدان
فریبا یاوری، ردیفدان و خواننده آواز سنتی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد