جام جم: خودروهایی با آخر کیفیت
این که هر شرکت و کارخانهای، محصول تولیدی خود را ـ حالا هرچه هست ـ با آخرین کیفیت ممکن بیرون بدهد و به بازار بفرستد؛ اتفاق خیلی خوبی است که موجبات رشد و ترقی خود آن شرکت را در درازمدت فراهم میآورد، مگر آن که صاحبان شرکت فقط جلوی بینی خودشان را ـ تازه اگر آن را عمل نکرده باشند ـ ملاحظه کنند و به سودی مقطعی و کوتاهمدت بیندیشند که آخر بیذوقی است. شما اگر یک چوب کبریت هم تولید میکنید، باید درست تولید کنید.
یک روز از درازای این چوب نزنید و روز دیگر از حجم گوگرد سر آن کم کنید. به هوای آن که کسی نمیفهمد و شما در کسب و کار خود جلو میافتید؛ بدون آن که آن را گران کنید. چوب کبریت صرفا مثالی بود از برای تقریب ذهن، وگرنه ما کبریتهایی داریم ماه؛ بیخطر و استاندارد. هفت پدر فندک. فلذا جای خیلی خوشحالی دارد وقتی که میشنویم شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران، گزارشی منتشر کرده در بهمن ماه گذشته که نشان میدهد محصولات ایرانخودرو در رده کیفی «خیلی خوب» قرار دارند. میتوانید مطبوعات و اینترنت را جستجو بفرمایید تا به اصل این خبر برسید. ما که از خودمان یا از داخل آستین متصل به خودمان چیزی درنمیآوریم. کوچکترین کار ما مستند محض است. اسنادش هم موجود است.
بسته پیشنهادی: بدون هرگونه مقدمه و مداهنهای، ضمن استقبال از کیفیت بالای محصولات ایرانخودروی عزیز، نکاتی چند در این راستا تقدیم حضور میداریم. باشد که موجب تضعیف صنعت داخلی نشود:
1ـ کیفیت خوب: خودروهای خیلی خوب از خودروهای خوب جدا شود. به هرحال، حتما قیمت آنها هم خیلی خوب است و فقط این وسط قدرت خرید ما خیلی خوب نیست. ترجیح میدهیم از همان خودروهای با کیفیت خوب، ابتیاع نماییم. مرا کیفیت رنگ تو کافی است/ریاضتکش به پیکانی بسازد!
2ـ افزایش کیفیت: حالا که کیفیت تولیدات ایرانخودرو، خیلی خوب است؛ حیف است که سر چیزهای الکی، کم و کسری داشته باشد. به نظرم، داخل هر خودرو یک جعبه دستمال کاغذی هم گذاشته شود که خریدار بتواند در موقع خرید خودرو، گرد و غبار داخل انبار را از روی آن پاک کند. سمندیها غبار از آن چو بنشینند، بنشانند!
3ـ سوزن زدن به خود: از آنجا که در کیفیت عرایض خود ما شک است؛ لهذا بیش از این راجع به کیفیت دیگر چیزها صحبت نکنیم؛ به صلاح و صواب نزدیکتر است. به خصوص در دولت اعتدال و از این حرفهای خیلی خوب. از نظر کیفیت عرض میکنیم.
کیهان: قورباغه (گفت و شنود)
گفت: دانشگاه آزاد دو نفر از محکومان فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 را در مسئولیتهای مهم این دانشگاه به کار گرفته است.
گفتم: یعنی کسانی را که تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس علیه مردم وطن خود دست به آشوبزده و برای دشمن خوشرقصی کرده بودند؟
گفت: و به همین علت دستگیر و محکوم و زندانی شده بودند.
گفتم: یعنی این دانشگاه از هفت دولت آزاد است!
گفت: شاید مسئولان این دانشگاه تصور میکنند که مردم جنایات فتنهگران را فراموش کرده و آنها را نمیشناسند!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو برای دزدی وارد خانهای شده بود. صاحبخانه بیدار شد و داد زد کیه؟ و دزد ناشی گفت کسی نیست! گربه است! و بعد برای اطمینان صاحبخانه صدای قورباغه درآورد!
آرمان: فازت چیه که منقرض نشدی؟!
سلام جناب حیوان نادر، امروز ترجیح دادم به جای اینکه خواب ببینم و خوابم را تعریف کنم، چشمانم را باز نگه دارم و برای تو یک نامه بلند بالا بنویسم. ببین حیوان نادر جان من دقیقا نمیدانم مشکل تو با ما چیست، اما دقیقا میدانم مشکل ما با تو چیست، مشکل ما با تو این است که تو باید هرچه زودتر منقرض شوی (مقاومت هم حدی داره داداش!) اگر همین فردا صبح دسته جمعی منقرض شوید که دیگر خیال سازمان محیطزیست ما را راحت کردهاید تا این عزیزان هم برای خالی نبودن عریضه بروند و ناظر مسابقات داوری لیگ برتر فوتبال شوند.
حیوان نادر جان نمیدانم زمانی که این نامه به دستت میرسد به تیر غیب گرفتار شدهای یا نه چون ممکن است اداره پست بهعنوان یک عمل روتین و روزانه نامه را اشتباها به زیمبابوه یا نیکاراگوئه فرستاده باشد، به هرحال اشتباه است پیش میآید حیوان نادر جان من همینطور ماندهام که تو چرا تا به حال منقرض نشدهای، حیوان هم اینقدر جان عزیز؟! یعنی تو با شنیدن این جمله که «باید با شکارچیها دوست باشیم» از آقای معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست واقعا فازت چیه که منقرض نشدی؟! فکر کنید تا الان سازمان محیطزیست با شکارچیها دشمن بود و رابطه مادر شوهر و عروس بین این دو برقرار بود وضع تو این بود! حالا تصور کن سازمان محیط زیست میخواهد با شکارچیان محترم و زحمتکش دوست هم بشود، چه شود! آنوقت حیوان نادر جان من از طریق همین ستون به تو قول میدهم که اگر این اتفاق فرخنده رخ بدهد حتی نسل مارمولک و سوسک هم منقرض میشود، چه برسد به نسل تو که نادر هم هست.
حیوان نادر جان بگذار موضوع را از یک زاویه دیگری بررسی کنید موضوع را از این زاویه بررسی میکنیم، اگر تو تا امروز منقرض نشدهای دلیل آن خوش شانسیات بوده و بس، چون آقای شهرام امیری شریفی رییس انجمن دیدهبان حقوق حیوانات اعلام کرده که آدم احساساتی است و همین میتواند تنها امید تو برای منقرض نشدن باشد، فکر کنید رییس انجمن دیدهبان حقوق حیوانات زبانم لال علاقهمند به کارتون «زبل خان» بود آنوقت تکلیف تو چه بود؟! تازه یک لیوان آب بخور و صد بار خدا را شکر کن که رییس انجمن دیدهبان حقوق حیوانات علاقهمند به کارتون «داستان بچههای کوه تالاک» نیست و شخصیت مورد علاقهاش «جکی یا جیل» نیست که دیگر کلاهت پس معرکه بود.
حالا بهعنوان آخرین درخواست از شما، جناب حیوان نادر درخواست میکنم که همین امروز استارت منقرض شدن را بزن و تا فردا صبح کار را یک سره کن، اگر خودت نمیتوانی این کار را انجام بدهی، بهعنوان محیطبان استخدام شو، چون ظاهرا محیطبان شدن این روزها مرحله قبل از کشته شدن انسانهاست.
شرق: آموزش درختکاری (ویژه مسوولان)
دوره سازندگی: در این دوره مردم و مسوولان خیلی درختکاری نمیکردند و اهل تیرآهنکاری بودند. اینطوری که همه در صف تیرآهن بودند تا سرشان بیکلاه نماند. سالها بعد چون سازندگیها درختکاری نکرده بودند درختی در کار نبود تا جلو باد را بگیرد. در نتیجه باد آمد و هو کشید برگ درختهارو ریخت و کلاهها را باد برد و سرها بیکلاه ماند.
:داری درختکاری میکنی؟
- نه. دارم بادبانها را هوا میکنم.
دوره اصلاحات: در این دوره همه مشغول درختکاری شدند. بهار مطبوعات بود. بنابراین یکسری شکفتند، مردم هم گل از گلشان شکفت. منتها یکسری بهصورت خودجوش جوش زدند و واکنش نشان دادند.
:داری درختکاری میکنی؟
- نه. داریم گل میگوییم و گل میشنفیم.
دوره مهرورزی: در این دوره همه جای درختکاری، مشغول گلکاری شدند و هرجا دستشان رسید گلکاری کردند. برای نخستینبار در این دوره بهجای کاشتن درخت، باد کاشته شد که بعد از چندسال توفان درو کنند.
:داری درختکاری میکنی؟
- نه. دارم یک شخم اساسی میزنم.
: خسته نباشی. آیا درختکاری هم میکنی؟
- من از شما میپرسم. شما داری درختکاری میکنی؟ شما در کشور خودتان درخت ندارید؟ امروزه مشکل ما درختکاری است یا کاری است که با درختها میکنند؟
دوره کلید: در این دوره جای درختکاری همه مشغول کلیدکاری شدند. تا الان 600 هزارتا کلید ساخته شده. فقط مشکل این است که جای کلید موجود نیست.
:داری درختکاری میکنی؟
- نه. دارم توی «فیسبوک» عکس هیات دولت را «آپلود» میکنم.
تهران امروز: مزایای هوای آلوده
تا به امروز همه با بی رحمی و ناجوانمردی تمام به هوای آلوده تاخته اند و هیچ آدم منصفی پیدا نشده تا مزایای این هوای آلوده و مطبوع را به اطلاع دوستداران آلودگی هوا برساند.
هوای آلوده، ذرات معلق در خود دارد. این را همه خوب می دانند و از وجود این ذرات نگرانند. من به عرض شما می رسانم که این ذرات معلق کمبودهای فلزی و کربنی خون شما را تامین میکند. مثلا میدانید در سال چقدر سرب رایگان دریافت می کنید؟ می دانید مظنه سرب در بازار الان چقدر است؟
مثلا گوگرد از ذرات دیگر معلق در هواست. میدانید گوگرد خالص الان در بازارهای جهانی با این وضعیت دلار مثقالی چند است؟
از ذرات دیگر موجود در هوا می توان از سیلیس، کربن، کلسیم و پتاسیم نام برد. خوب این یک کمپلکس مواد معدنی است دیگر. چقدر ماست و دوغ بخوریم تا کلسیم بدنمان تامین شود؟
یک باور غلط هم وجود دارد که می گویند آلودگی هوا اشتهای آدمیزاد را کور می کند. بابا کور نمیکند. شما بیشتر از یک انسان معمولی همینطور مفت و مجانی از هوا تغذیه می کنید به اندازه یک ساندویچ کالباس بزرگ یا یک دیزی مشتی دارید ازهوا غذا می خورید.
می گویند آلودگی هوا باعث مرگ و میر می شود. این هم یک شایعه دیگر است. هر کس به مرگ طبیعی بمیرد می گویند در اثر آلودگی هوا مرده. خوب بود توی جنگل، شیر یا پلنگ می خوردتان با زجر و بدبختی می مردید. حالا هر شب مثل یک انسان متمدن در رختخوابتان می خوابید و صبح بیدار نمی شوید بدون درد و خونریزی. تازه کنترل جمعیت هم به خوبی انجام می شود.
میگویند تنفس در این هوا سخت است. هیچ هم سخت نیست. ریه شما سوسول است. ریه میشناسم رنگش شده مثل زغال ولی مثل هواکش تونل توحید نفس می کشد. این ریه را اگر در کوهپایه های الوند رها کنید از گرسنگی و کمبود هوا می میرد.
می گویند هوا بوی آلودگی می دهد. آلودگی مگر بو دارد. این بوی خوشبختی است. هوا بوی گل و علف بدهد خوب است. گل و علف و صحرا فقط توی عکس و تلویزیون قشنگ هستند اگر بروید در دل طبیعت بعد از چند تا نفس عمیق می گویید خوب که چی؟ نفس هم کشیدیم حالا که چی؟ بهتر است برگردیم سر هوای آلوده خودمان. اصلا از قدیم گفتهاند هیچ هوایی، هوای آلوده خود آدم نمیشود.
قدس: مش غضنفر و انتخاب استاندار
مو یُ ای همکارِ چِفتیم تو ادارَما، هَم هَروَخت که یَک خُردو وَختِ اِضاف گیر میِرِمُ ارباب روجو بالا کِلَّما نیستِگ، ...
با ایکه هَم قَتِّ یَک مول مولیَم از سیاست چیزی حالیما نِمِره ولی شورو مُکُنِم به چینگ چینگ کِردن سَرِ مسایلِ سیاسی. چَنروز جولوتَرایَم که واز یَکرُبّی بیکار رفتِم، شورو کِردِم به صحبت تا رسیدِم به استاندار.
بِزِش گفتُم راستی بِلَخَره استاندارِما انتخاب رَفت یا نه. گفتِگ فِکِر کُنُم تازه امروز اخبار گفتِگ که انتخاب رِفته. گفتُم چیجوریه که هَمّه استانا دو سه مّاه جولوتَرا استاندارِشا انتخاب رَفت ولی استاندار ما ایقذَر دیر مَلوم رَفت.
گفتِگ نِمِدِنُم؛ ولی شُنُفتُم که مِثکه سَرِ انتخابِ استاندار اختلاف بوده که کی رِ انتخاب کُنَنُ بِرِیِ هَمیَم ایقذَر طول کیشیده. گفتُم ها حَتمَنی هَمیجور بوده بِرِیکه دِگه انتخابِ استاندار با ای تعیین تکلیفِ اِلیت مسابقه گُذیشته بودن. یَکروز روزنِمه ها تیتر مِزِدَن که اِلیت هفته دِگه تعیین تکلیف مِره، واز فرداش تیتر مِزِدَن که استاندار هفته دِگه انتخاب مِره. واز یَکروز دِگه از اِلیت مُگُفتَنُ روز دِگَشَم از استاندار.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم وَختی انتخابِ یَک استاندار بِرِیِ استانِما ایقذَر طول مِکیشه یُ از هَمّه استانا آخِرتَر مِرِم بعد اووَخت نِمِخه قِطارشهریما بعدِ پُنزده سال، کتابخِنه مَرکزیما بعدِ هیژده سال، قِطارِ مِشَد گرگانِما بعدِ پنج سالُ موزه مَرکزیما بعدِ هشت سال هنوز هَموجور بِلاتکلیف بِشه؟!
سیاست روز: هر ایرانی، یک کاترین اشتون
با رونق اقتصاد و تولید، مشکل بیکاری در کشور حل میشود.
جمله فوق از کدام اندیشمند زیر است؟
الف) عارف لرستانی – بازیگر
ب) عارف قزوینی – شاعر
ج) بایزید بسطامی – عارف قرن چهارم هجری
د) محمد رضا عارف – نامزد انصرافی انتخابات ریاست جمهوری
امیر قلعهنویی: وقتی دیدم «لوتار ماتئوس» علی دایی را «علی» صدا میزند کیف کردم.
ما از این انشا نتیجه میگیریم که:
الف) در جوامع مختلف دنیا رسم بر این است وقتی کسی اسمش «علی» باشد معمولا «علی» صدایش میزنند.
ب) وقتی «پیمان یوسفی» ایشان را صد بار به اسم کوچک صدا میکند و کم مانده بود به «لوتار ماتئوس» بگوید «لوتی جونم» چرا نباید به علی دایی بگوید «علی»؟
ج) پس باید به چه اسمی صدایش میزد؟ مثلا گروهبان قندلی؟!
د) بالاخره معلوم نشد که امیر لیست رو کجا داد؟!
یک عضو هیات رییسه مجلس: حضور خانم اشتون به ایران میتواند فضا را تلطیف کند.
بنابراین از این پس:
الف) هر وقت با معضل کاهش بارش نزولات آسمانی روبرو شدیم «کاترین اشتون» را به ایران دعوت کنیم.
ب) با ابزاری به نام «کاترین اشتون» به جنگ پدیده وارونگی هوا برویم.
ج) با نصب و راهاندازی «کاترین اشتون» مساله ریزگردها را حل کنیم.
د) با شعار «هر ایرانی، یک کاترین اشتون» در جنبش رفع بحران آلودگی هوای تهران شرکت کنیم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
مرسی
هر ایرانی یك كاترین اشتون :)