گفت‌و‌گو با محی‌الدین بهرام محمدیان

کتاب‌های درسی هدفمند است، اما جذاب نیست

برخی کتاب‌های درسی امسال غلط املایی داشت، غلط‌های محتوایی هم در این کتاب‌ها بود، جنس کاغذ و نوع چاپ و کیفیت صحافی آنها هم جای اما و اگر داشت.
کد خبر: ۶۴۹۹۲۲
کتاب‌های درسی هدفمند است، اما جذاب نیست

چند ماه قبل وزیر آموزش و پرورش توضیح داد همه این کاستی‌ها ناشی از شتابزدگی در تالیف کتاب و مراحل چاپ است. روزی که به دفتر محی‌الدین بهرام محمدیان رفتیم هم او این عجله را تائید کرد و نتیجه این شد که این مسئول، ایرادهای کتاب‌های درسی را پذیرفت، ولی زیر بار بی‌هدف بودن کتاب‌ها یا به روز نبودنشان نرفت. در حین گفت‌و‌گو، محمدیان برخی مواد را محرمانه دانست و با انتشارش موافقت نکرد و برخی پرسش‌ها را نیز بر القای مفهومی خاص به او تلقی کرد، ولی در نهایت قول داد مشکلات کتاب‌های درسی هر سال کمتر از سال قبل شود.

درباره محتوای کتاب‌های درسی اظهارات مخالف زیادی وجود دارد، ازجمله شخص وزیر آموزش و پرورش که بتازگی عنوان کرده اهداف کتاب‌های درسی نامشخص است. شما بی‌هدف بودن کتاب‌های درسی را می‌پذیرید؟

کتاب‌های درسی بر مبنای راهنمای برنامه تولید می‌شود که اهداف هر کتاب در هر پایه تحصیلی را مشخص می‌کند. آنچه امروز به دنبال آن هستیم استقرار برنامه درسی ملی است که به‌عنوان نقشه راه، نشان دهد کتاب‌های درسی باید با چه هدفی نوشته شود. از این‌رو گفته‌های وزیر درست است، چون دربیشتر از صد سالی که آموزش و پرورش نوین در کشور راه افتاده، برنامه جامع درسی وجود نداشته و محتوای درسی عاریتی و ترجمه‌ای بوده که البته با مصالح ملی تطابق داشته است.

درواقع تولید کتاب‌های درسی ما شبیه شهرسازی‌مان بود که نقشه جامع نداشت و مردم در هر کجا که زمین همواری دیده بودند، خانه می‌ساختند و به همین علت مشکلات و کاستی‌های زیادی وجود داشت. در تولید کتاب نیز سال‌ها کارها بدون وجود نقشه راه پیش می‌رفت و افراد متخصص در شورای معارف می‌نشستند و زمان آموزش و محتوای درسی را مشخص می‌کردند. برای چند سال نیز هر کتاب درسی را یک نفر می‌نوشت که لزوما میان کتاب‌های درسی نوشته شده ارتباط مفهومی وجود نداشت تا این‌که در دهه 80 سازمان پژوهش به این نتیجه رسید که باید برای همه محتواهای درسی یک نقشه وجود داشته باشد به همین علت برنامه درسی ملی تدوین شد. اکنون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ملاک تولید کتاب‌های درسی است و هدف آن دستیابی به مراتبی از حیات طیبه، شایستگی پایه و تعقل. در بحث عناوین درسی هم 11 حوزه یادگیری مد نظر است که تفکر و حکمت، قرآن و معارف اسلامی، زبان و ادبیات فارسی، مطالعات اجتماعی، علوم تجربی، ریاضی، بهداشت و سلامت و تربیت بدنی، فرهنگ و هنر، کار و فناوری، آداب و مهارت‌های زندگی و زبان‌های خارجی را شامل می‌شود. پس می‌بینید اهداف ما در تولید کتاب‌های درسی و محتوای آموزشی کاملا مشخص است.

اما وقتی وزیر آموزش و پرورش به مشخص نبودن اهداف کتاب‌های درسی اشاره می‌کند، معلوم است مشکلی وجود دارد، ضمن این‌که آقای فانی به 50 سال قبل اشاره ندارد و راجع به وضع کنونی قضاوت می‌کند.

عمل ما اکنون بر مبنای سند تحول و برنامه درسی ملی است به طوری که کتاب‌های درسی سه پایه اول دبستان و پایه هفتم کاملا بر این اساس نوشته شده است. هم‌اکنون اهداف هر پایه و دوره تحصیلی مشخص است روی هم رفته اهداف دوره تحصیل را مشخص می‌کند، هرچند این بدان معنی نیست که در تالیف کتاب‌ها بر اساس سند تحول صد درصد موفق بوده‌ایم. این را هم بدانید که موفقیت یک کتاب و پیشرفت آن طبق برنامه فقط به محتوا برنمی‌گردد، بلکه به عواملی مثل معلم و قدرت او در انتقال و تثبیت مطالب در ذهن دانش‌آموزان نیز مربوط می‌شود. به اعتقاد من منظور آقای وزیر هم این نبوده که مثل گذشته هرکس هر جور دلش می‌خواهد کتاب‌های درسی را می‌نویسد، بلکه منظور این است که هنوز به طور کامل به اهداف برنامه درسی ملی نرسیده‌ایم، اما مطمئن باشید تا شش سال آینده که کتاب‌های درسی یک دور تغییر می‌کند، اگر خروجی‌های نظام جدید را با گذشته مقایسه کنید، تغییرات را لمس خواهید کرد.

شما از هدفمند بودن کتاب‌های درسی سرسختانه دفاع می‌کنید. آیا حاضرید از علمی و به روز بودن کتاب‌ها هم با همین قاطعیت دفاع کنید؟

بله، کتاب‌ها هم علمی است، هم به روز و هم متناسب با روان‌شناسی رشد دانش‌آموزان.

پس چرا شنیده می‌شود در برخی مدارس بویژه مدارس خاص، کتاب‌های درسی کنار گذاشته می‌شود و جزوات معلمان یا کتاب‌های کمک آموزشی تدریس می‌شود؟

کتاب‌های درسی در مدارس سمپاد (استعدادهای درخشان) کنار گذاشته نمی‌شود.

اما این موضوع واقعیت دارد.

در مدارس سمپاد دانش‌آموزان با استعدادهای خاص تحصیل می‌کنند، در حالی که کتاب‌های درسی برای استعدادهای متوسط به بالا نوشته می‌شود. من معتقدم نخست باید تعریف مشخصی از استعدادهای درخشان بشود، نه فقط آنها که در یک آزمون پذیرفته می‌شوند استعداد درخشان محسوب شوند و مثلا کسانی که هوشی ریاضی معمولی دارند، اما در درس ادبیات فارسی می‌توانند المپیادی باشند از قلم بیفتند. دوم این‌که باید نظام آموزشی ویژه‌ای برای آنها تعریف و کتاب‌ها متناسب با نیازهای آنها تدوین شود. البته این را هم بگویم که اگر مبنای تدریس در مدارس سمپاد، جزوات معلمان است، دانش‌آموزان باید مقدمات را از کتاب درسی یاد بگیرند و این‌طور نیست که کتاب درسی در این مدارس کارایی نداشته باشد. برخی مدارس هم علاوه بر ساعات آموزشی، چند ساعت در هفته دانش‌آموزان را وادار می‌کنند کتاب‌های جنبی بخوانند که من با دادن جزوه و خسته کردن بیش از اندازه دانش‌آموزان مخالفم.

پس اگر مشکل مدارس سمپاد این است که شما گفتید چرا برای تدوین کتاب‌های ویژه این مدارس اقدام نمی‌شود؟

این موضوع باید حتما به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برسد، اما سازمان پرورش استعدادهای درخشان می‌تواند این موضوع را پیشنهاد بدهد. دوست دارم در این میان به این موضوع هم اشاره کنم که همه دانش‌آموزانی که در مدارس سمپاد درس می‌خوانند استعداد درخشان نیستند، بلکه افراد با استعدادی هستند که از روی چشم و همچشمی به آموزش و پرورش فشار آورده‌اند و تعداد مدارس سمپاد تا این اندازه زیاد شده است. فشارهایی هم که در این مدارس بر دانش‌آموزان تحمیل می‌شود، بی‌فایده است، چون مثلا اگر یک فرد قهرمان ورزشی می‌شود، لزوما زیاد غذا نمی‌خورد، بلکه غذا خوردنش هدفمند و باکیفیت است. ایراد کار در مدارس سمپاد این است که به دانش‌آموز ورم علمی می‌دهند در حالی که رفتار علمی و تربیتی از او سر نمی‌زند.

یعنی معتقدید استفاده از این کتاب‌ها در مدارس بیشتر ژست است تا نیاز؟

بله، بخشی از ماجرا این است. برخی معلمان می‌گویند اگر کتاب کمک آموزشی به دانش‌آموزان معرفی نکنیم، از سوی والدین به کم‌کاری متهم می‌شویم، بویژه در مدارس غیردولتی. اشتهای کاذب جامعه نیز برای این کتاب‌ها بخش دیگری از ماجراست، در حالی که این کتاب‌ها در فرآیند یادگیری اختلال ایجاد می‌کند، همان‌طور که ورزش برای سلامت بدن مفید است، ولی دوپینگ ایجاد اختلال می‌کند. پس من معتقد نیستم که کتاب‌های کمک آموزشی مورد نیاز دانش‌آموزان است و این کتاب نقص برنامه درسی را برطرف می‌کند. من با جدیت می‌گویم کتاب‌های درسی با همه ضعف‌هایی که بر آن تاکید دارم، متناسب با نیاز دانش‌آموزان در هر پایه تولید می‌شود و اگر دانش‌آموزان مفاهیم آن را یاد بگیرند و به کار ببندند برایشان کفایت می‌کند، در حالی که کتاب‌های کمک آموزشی خلاقیت و قوه تفکر دانش‌آموزان را از بین می‌برد.

شما در حالی کتاب‌های کمک آموزشی را به دوپینگ تشبیه می‌کنید که آموزش و پرورش خودش تولید‌کننده و حامی کتاب‌های کمک آموزشی است.

بله، منظور من همه کتاب‌ها نیست، بلکه می‌گویم تعدادی از کتاب‌های کمک آموزشی که بتواند آموزش را تعمیق کند یا ذهن را کنجکاو کند یا روش‌های متنوع برای حل مساله را به دانش‌آموزان یاد بدهد، تعدادش بسیار اندک است. به همین علت ما از تولید‌کنندگانی که بتوانند این خلأها را پر کنند، حمایت می‌کنیم، اما با کسانی که در این حوزه، سری دوزی می‌کنند و می‌خواهند در بازار پرجمعیت آموزشی پول کسب کنند، کنار نمی‌آییم و آنها را همکار و رفیق خود نمی‌دانیم.

شما تا به حال هیچ کدام از حرف‌های من را نپذیرفته‌اید، پس بیایید درباره جذابیت بصری کتاب‌های درسی صحبت کنیم. تا آنجا که مشاهدات من نشان داده حتی کتاب‌های تازه تالیف از نظر صفحه‌آرایی، نوع قلم، اندازه حروف، طراحی جلد و انتخاب عکس، جذاب نیست و مثل کتاب‌های قدیمی نوعی دلزدگی را به بیننده القا می‌کند. برای رفع این مشکل چه برنامه‌ای دارید؟

من همیشه گفته‌ام وضع آخر لزوما شرایط مطلوب نیست و فردا همواره می‌تواند بهتر از امروز باشد.

ولی به هر حال قله‌ها یک روز فتح می‌شود و همیشه نمی‌شود به امید فردای بهتر نشست.

نه، به اعتقاد من برای انسان هیچ قله‌ای فتح شدنی نیست، چون انسان به هر نقطه‌ای که می‌رسد به دنبال نقطه‌های بالاتر است. البته من به‌عنوان مدیر گرچه از عملکردم دفاع می‌کنم، ولی از وضع فعلی راضی نیستم. بی‌شک کتاب‌های درسی باید بهتر از این بشود، اما هنوز موفق نشده‌ایم. من هم با شما موافقم که به لحاظ تصویرگری دچار مشکل هستیم، همچنین از نظر ویرایش، ما هنوز نتوانسته‌ایم برای دانش‌آموزان با استعدادهای متنوع کتاب تولید کنیم. اینها آرزوی ماست، اما مقدورات را هم باید در نظر گرفت. این‌که قانونگذار ما را موظف کرد امسال باید کتاب‌های دوپایه تحصیلی را همزمان تغییر دهیم نیز موضوعی است که بر کار ما تاثیر گذاشت، وجود غلط‌های تایپی در کتاب‌های درسی نیز از این ناحیه ناشی شده است. با این حال با وجود همه تنگناها آرزو داریم کتاب‌ها از نظر کاغذ، نوع چاپ، صفحه‌بندی، صحافی، توزیع، فونت قلم و حروفچینی بهترین باشد و منطبق بر برنامه درس ملی.

شما مرا یاد این جمله انداختید که داشتن فکر خوب کافی نیست، بلکه باید به آن فکر خوب عمل کرد. شتابزدگی و کمبود امکانات که شما به آن اشاره کردید برای سال آینده هم وجود دارد پس چطور می‌خواهید کتاب‌هایی بهتر از امسال تولید کنید؟

می‌خواهیم از تجربه‌ها نردبام بسازیم و از تکرار مشکلاتی که امسال اتفاق افتاده جلوگیری کنیم و مزیت‌های نسبی را بالا ببریم.

تغییرات از شتاب می‌افتد

در دو سال اخیر همه کارها در آموزش و پرورش با شتاب آمیخته بود، چه آن روز که پایه ششم ابتدایی تاسیس شد و پایه هفتم متوسطه جای اول راهنمایی سابق را گرفت و چه آن زمان که کتاب‌های ویژه این پایه‌ها تالیف شد، اما در دولت جدید به این همه شتاب و این حجم از تغییر روی خوش نشان داده نشد، به طوری که شخص وزیر ایرادات کتاب‌های تازه تالیف را ناشی از عجله در تولید آن دانست و به وجود یک غلط در کتاب‌های درسی نیز اعتراض کرد. حالا قرار است ترمز این حرکت شتابان کشیده شود و تالیف کتاب‌های تازه با طمانینه بیشتری اتفاق بیفتد. البته در سال تحصیلی آینده که پایه هشتم متوسطه برای نخستین بار برقرار می‌شود همه کتاب‌ها جدید است، ولی در پایه چهارم که قبلا قرار بود همه کتاب‌هایش نو شود، تصمیم بر این است که فقط دو کتاب مطالعات اجتماعی و ریاضی این پایه از نو تالیف شده و در بقیه کتاب‌های کلاس چهارم فقط به رفع اشکالات و لحاظ کردن نظرات معلمان و دانش‌آموزان اکتفا شود.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها