عوارض جانبی پس از درمان

درست است که از قدیم‌الایام، سرد و گرم چشیده‌هایی امثال جناب سعدی جهان‌دیده، سفارش اکید فرمودند که: «چو به گشتی، طبیب از خود میازار». چون از علتش جویا شدند، اضافه کرده که: «چراغ از بهر تاریکی نگهدار»؛ منتها عنایت داشته باشید که ایشان گفته است: «چو به گشتی...»، نه که «چو له گشتی»!...
کد خبر: ۶۱۹۷۶۳
عوارض جانبی پس از درمان

فلذا اگر شخص بیمار پس از مراجعه به پزشک و به اصطلاح معاینه، دست بر قضا نه‌تنها معالجه نشد که اوضاعش بدتر هم شد و در پاره‌ای اوقات به رحمت ایزدی نیز پیوست، آیا باز هم کماکان باید به همان قاعده «طبیب از خود میازار» عمل کرد؟... یا که به حساب قضا و قدر گذاشت و گذشت؟ که مثلا جناب مولانا فرمود: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».

در چه شرایطی؟ در شرایط حساسی مشابه موقعیت حساس کنونی که تلویحا به آن اشاره کرده و گفته است که اوضاع دوا و درمان به گونه‌ای بوده که گاه در عمل می‌دیده: «روغن بادام خشکی می‌نمود».

نه خیر؛ هیچ هم این طوری‌ها نیست. اکثر پزشکان عزیز و زحمتکش در کارشان خبره‌اند و درست و دقیق کار می‌کنند و غالبا از استراحت و آرامش خود و خانواده‌هایشان هم می‌زنند، اما مثل هر طیف و صنف دیگری، بالاخره تک و توک، پیدا می‌شوند پزشکانی که اگر نظارت سازمان نظام پزشکی بالای سرشان نباشد، دوربین مداربسته الهی گویا کافی نیست و گاه به غفلت و سهل‌انگاری در طبابت و فراموشی سوگند بقراطی که خوردند، ممکن است نخواسته کار دست بیمار خود بدهند. در اینجا دیگر نباید دست روی دست گذاشت و همه چیز را در وجه قضا و فضا حواله کرد. لطفا به یک خبر توجه بفرمایید.

خبر وارده: «براساس آمارهای نظام پزشکی کشور، تنها در سال 91 در 198 دادسرای انتظامی این سازمان، تعداد 4800 پرونده شکایت از پزشکان تشکیل شده که دلیل مراجعه حدود 60 درصد شاکیان، بروز عارضه بعد از اقدام درمانی ثبت شده است.» ـ به نقل از جراید همیشه در صحنه.

بسته پیشنهادی: از آنجا که خود بنده نیز چوب این سهل‌انگاری را در قضیه معالجه پدر خورده‌ام که با یک فشار خون نگرفتن ـ که از ابتدایی‌ترین و در عین حال ضروری‌ترین اقدامات اولیه پزشکی، آن هم در سن بالاست ـ بر اثر داروهای تجویزی بعدش به کما رفت و رفت و رفت... و دیگر برنگشت؛ پزشک دیگری از آشنایان شهر کوچکمان می‌گفت که آن طبیب در همان ایــــام مشغول ساخت و ساز بوده است. فلذا حق بدهید اگر از سر درد، عرایضی پیشنهادی داشته باشیم:

1ـ نظارت کیفی: از سوی سازمان نظام پزشکی یک ناظر کیفی انتخاب شود که در اختیار بیماران شاکی قرار گیرد تا بر سیر معالجات انجام گرفته شده، نظارت داشته باشد. منتها چون نتیجه نظارت هرچه باشد، گاه حکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب را دارد، بنابراین این نظارت می‌تواند به قبل از وقوع یک اتفاق بد منتقل شود. دائم بر کار پزشکان نظارت مستمر صورت بگیرد. نظارت که فقط نباید پولی و کیفی باشد. کیف (بر وزن حیف) و کیف (بر وزن لیف)، هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند.

2ـ استراحت پزشکی: گهی پشت بر زین و گه زین به پشت. حرف خوبی زده است حکیم طوس، فردوسی بزرگ. نمونه‌اش مثلا در همین داستان ما که همیشه این پزشکان هستند که برای بیماران استراحت پزشکی می‌نویسند. خب گاهی که خودشان هم بشدت کار و گرفتاری و در نتیجه حواس‌پرتی دارند و حق هم دارند، برای خودشان یک استراحت پزشکی موجه بنویسند، کارشان که تمام شد (مثلا ساختن ساختمانشان که پایان گرفت)، دوباره برگردند سر کار و در مطب را باز کنند. این طوری احتمال خطای پزشکی کاهش می‌یابد؛ خطایی که وقتی اتفاق افتاد، دیگر خواسته یا ناخواسته‌اش فرق و توفیر چندانی ندارد. بیمار، آسیبی را که نباید بخورد، خورده است.

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها