آینه در کربلاست (6)

مژده پیروزی

آینه در کربلاست (5)

رویارویی خویشاوندان در 2 جبهه

بنی‌هاشم همراهان و حامیان اصلی نهضت عاشورا هستند. آنان از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا، هم‌قدم و همراه امام بودند و با درک عمیق و دقیق از نهضت حسینی تا آخرین نفس یار و یاورش بودند، با آن که امام در مسیر، چند بار فرزندان و برادران مسلم بن عقیل را ـ پس از شنیدن خبر شهادت مسلم و هانی ـ به رفتن دعوت کرد، اما آنان بر عهد و میثاق خویش پای فشردند و گامی واپس ننهادند. بی‌تردید عزم استوار و ایمان راسخ بنی‌هاشم از مهم‌ترین عناصر نگاهدارنده دیگر یاران در صحنه عاشورا بوده است.
کد خبر: ۶۱۴۲۴۷

خلق و خوی بنی‌هاشم، رفتار اخلاقی و عبادی، نوع اعلام وفاداری آنان، سازنده رفتار صحابه حسینی، در طول سفر بیست و چهار روزه ـ بویژه ـ و در مجموعه سفر از مدینه تا کربلا و وقوع عاشورا بوده است. دریغا که گزارشی روشن در نوع روابط صحابه در راه داده نشده است،‌ اما از برخی قرائن و گزارش‌های هشت روزه حضور قافله در کربلا، می‌توان به برخی از این نکات پی برد.

مطالعه زمان رفتن هر یک از بنی‌هاشم به میدان قابل تامل است. علی‌اکبر(ع)‌ به روایت مقاتل و «زیارت ناحیه» اولین شهید بنی‌هاشم است، یعنی محبوب‌ترین چهره عاشورا نخستین گزینه امام حسین(ع)‌ برای رفتن به میدان است؛ همین شیوه را در رفتار ابوالفضل العباس در فرستادن برادرانش به میدان می‌بینیم. شکوه و عظمت رفتار حضرت زینب(س)‌ در آماده‌سازی فرزندانش برای نبرد، از جلوه‌های جمیل عاشوراست. رجزهای بنی‌هاشم و تاکید آنان بر دفاع از حریم ولایت حسینی و ستیز با تاویل در مقابل تنزیل،‌ بصیرت و درایت آنان را نشان می‌دهد. بافت و ساخت رجزهای بنی‌هاشم و مضمون و درونمایه این رجزها، ما را با زوایای دیگری از سیرت و بصیرت بنی‌هاشم ‌آشنا می‌کند. محورهایی که در رجزها دیده می‌شود. عبارتند از:

ـ دفاع از حریم اهل بیت و ارزش‌های حسینی و نبوی و علوی که در رجز علی‌اکبر(ع)‌، عبدالله بن مسلم، جعفر بن عقیل، عبدالرحمن بن عقیل، موسی بن‌ عقیل، محمد بن علی بن ابیطالب و... دیده می‌شود.

ـ دفاع از قرآن و مقابله با تبدیل و تاویل ناروای معالم قرآنی که در رجز جوان برومند زینب کبری(س)‌، محمد بن عبدالله بن جعفر مشهود است.

ـ تحقیر شمربن ذی‌الجوشن ـ مظهر شقاوت و شرارت ـ و برخی دیگر از جنایتکاران مانند زحر بن بدر نخعی که در رجز علی‌اکبر، ابوالفضل العباس و عمر بن علی بن ابیطالب دیده می‌شود. گاه این تحقیر مستقیم و آشکار و گاه به تلویح و کنایه است.

ـ هراس از نداشتن مرگ و زخم شمشیرها و تیرها و نیزه‌ها که در رجز علی‌اکبر(ع)‌، ابوالفضل العباس(ع)‌، قاسم بن الحسن (ع)‌، عمر بن علی بن ابیطالب و... مطرح می‌شود.

ـ طرح افتخارات و ارزش‌های خاندان نبوی و علوی و اشاره به شخصیت‌هایی چون پیامبر، علی بن ابیطالب، حسین بن علی، حمزه سیدالشهداء، جعفر طیّار که در رجز فرزندان جعفر، عقیل و برادران ابا عبدالله پیداست.

شهادت بنی‌‌هاشم و مبارزه آنان و بویژه شهادت کودکان معصومی چون علی‌اصغر، عبدالله رضیع، عبدالله بن الحسن و محمد بن ابی‌سعید، اوج حماسه و قله تراژدی کربلا و ترجمان نهایت پلیدی و سنگدلی دشمن است. با شهادت بنی‌هاشم، کربلا برای نمایش روشن‌تر عظمت حسین‌بن علی‌(ع)‌ و فرهنگ و مکتب او آماده‌تر شد.

نکات مشترک در رجزها

در رجزهای یاران شهیدی که فرصت رجزخوانی پیدا کردند. چند نکته مشترک می‌توان یافت. نخست آن که دفاع از امام خویش را دفاع از دین، قرآن، مکه و کعبه می‌دانستند. بصیرت و امام‌شناسی صحابه گواه آن است که آنان می‌دانستند در کنار چه کسی ایستاده‌اند و از چه چیز دفاع می‌کنند.

دومین نکته، دشمن‌شناسی یاران است. در رجزها گاه انگیزه‌های دشمن مانند بخل، دنیاپرستی، خودخواهی و جهالت به تلویح و تصریح تخطئه می‌شود و گاه وعده‌های دروغین و ناکامی‌های آینده دلبستگان به این وعده‌ها مطرح می‌شود. سومین نکته رجا و امید استوار یاران به وعده الهی و وصال بهشت و دیدار پیامبر است. امید و اعتماد به لطف پروردگار محور و مرکز گفتار و رفتار یاران است.

فاصله‌ سنی رزمندگان و شهیدان جنگ تن به تن نیز قابل تامل است. پیران کهنسال و قد خمیده در کنار جوانان و حتی نوجوانان سلحشور و رشید، تصویری بدیع و شگفت از کربلا را پیش چشم می‌آورد. همدلی و همراهی صحابه در همه حال و همه گاه درس‌آموز است. هر که می‌جنگد، دیگران به یاری و تشویق او می‌پردازند. گاه رزمنده‌ای که به میدان می‌رود رجز شهید پیشین را پی می‌گیرد و با همان وزن و قافیه ادامه می‌دهد. گاه گروهی و دسته‌جمعی می‌جنگند. تشویق مادر و همسر و از همه بارزتر، تشویق مستمر امام، قدردانی از کار نیک دیگران را آموزش می‌دهد.

یاران پاکباز حسین(ع) بر عهد و پیمان خویش وفادار ماندند. آنان با زبان، همه توان و جان بر میثاق خویش پای فشردند و تا آخرین نفس از امام جدا نشدند. گویی عهد شب عاشورا را خوب به خاطر سپرده بودند که: فاذا نحنُ قُتِلنا کُنّا وَفَیْنا و قَضَیْنا ما عَلَیْنا. هرگاه کشته شدیم به پیمان و عهدی که بر عهده داشتیم، وفادار مانده‌ایم.

شگفتی دیگر در کربلا، رویارویی خویشاوندان در دو جبهه است. گاه برادری در سپاه عمر سعد است و برادر دیگر در سپاه اباعبدالله مانند عمروبن قرظه که برادرش علی در سپاه عمر سعد است و پسرعموی عبیدالله زیاد و پسر عمروبن حجاج ـ فرمانده بخشی از لشکر عمر سعد ـ که در سپاه امام حسین‌ هستند. ترکیب یاران امام نیز قابل توجه است. سیاهی چون «جون» در کنار سپیدی چون اسلم است.

نواده نجاشی ـ امپراتور اتیوپی (حبشه) ـ به نام نصر بن ابی نیزر، نواده انوشیروان ـ عبدالرحمن یزنی ـ یاورانی از کوفه، مدینه، مکه، بین راه، ایرانی، ترک، برده و... در جمع یاران امام هستند. این تنوع رنگ، نژاد، قوم و سطوح متفاوت موقعیت اجتماعی نشان می‌دهد که در جبهه حق، این گونه تعین‌ها و ظواهر از ارزش و اعتبار برخوردار نیستند و آنچه ارج است و باعث کرامت، تقوا، اخلاص، صداقت و روحیه شهادت‌طلبی است.

دکتر محمدرضا سنگری / پژوهشگر و استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها