جام جم: به خاطر یک چُرت ناقابل؟
در اوج و عمق هزار و یک مسأله و موضوع جدی مبتلابه، نمیدانیم بعضیها چطور حوصله میکنند و چه قصدی دارند که به حاشیهها میپردازند؟... ما با رندی خاص خودمان، بارها خواستیم که در دام حاشیهسازیهای بقیه نیفتیم و به خبرهای اصل و بدون حاشیه دل خوش داریم؛ اما ظاهرا گاهی اوقات نمیشود. یعنی راستش میشود، اما بسادگی نمیشود. خود حاشیه به سراغ آدم میآید.
خبر وارده: «یکی از وزرای دولت در حین جلسه یکی از کمیسیون های مجلس و در اوج بحث های تخصصی و در حالی که در راس جلسه و در کنار رئیس کمیسیون نشسته بوده، به خواب رفته است.» ـ به نقل از یک سایت خبری حاشیه ساز
حاشیه سازی بیشتر: «از قرار مسموع، یکی از نمایندگان مجلس با انتقاد از این رفتار وزیر گفته است که انتظار نمایندگان از وزرای دولت این است که به دلیل مشکلات فراوان کشور، تلاش خود را چند برابر کنند؛ نه این که حتی به اندازه قبلی ها هم کار نکنند.» ـ به نقل از همان سایت حاشیه ساز
نیازمندی های سیاسی: به یک متخصص حاشیه سازی باتجربه و دارای سابقه کاری مناسب، جهت ساختن کوه از کاه نیازمندیم. (یک رسانه جناحی شدیدا دلسوز)
گمانه زنی های لازم: نفس چرت زدن در یک جلسه رسمی مملکتی، اساساً از نظر ما نیز از بیخ محکوم است و در اصل ماجرا با کسی دعوا نداریم، اما از آنجا که عادت نداریم از آب گل آلود ماهی جناحی بگیریم و معمولا این طوری تربیت شدیم که همیشه حسن نظر داشته باشیم و بر این اساس نیز هیچگاه دیده نیالوده ایم به بد دیدن؛ فلذا در ماجرای پیش آمده نیز، حدسیات و فرضیات خاص خود را داریم که در قالب چند گمانه زنی تقدیم می داریم:
1ـ تفکر و تمرکز: جناب وزیر محترم فقط برای چند لحظه چشمان خود را روی هم گذاشتند که برای پاسخگویی به نمایندگان عضو کمیسیون مجلس، تمرکز بیشتری داشته باشند. شاید داشتند فکر می کردند که چه حرف هایی بزنم و چه حرف هایی نزنم که اگر اندکی از آن به بیرون درز پیدا کرد، با دیدن تیترهای برخی از جراید، مثل حکایت آقای ظریف بنده خدا، دچار اسپاسم عضلانی در ناحیه کمر نشوم. عاقل آن است که اندیشه کند پایان را!
2ـ استراحت ناگزیر: جناب وزیر تا پاسی از شب مشغول رتق و فتق امور مملکتی و مردمی و تلاش و تکاپو بوده اند؛ فلذا با عنایت به میانگین سنی هیأت دولت، چنان دچار خستگی مفرط شده اند که برای لحظاتی چند، چشم های قشنگ خود را به آرامی روی هم گذاشته اند تا بعدش بهتر بتوانند عمق مسائل را ببینند و برای حل و فصل مشکلات فراوان کشور، تلاش کنند. تلاش که الکی نیست. قبلش کمی استراحت و کسب انرژی می خواهد. کار نیکو کردن از پر کردن است. نیست؟
3ـ فضای مقتضی: زمانی یک سخنران پس از تمام شدن صحبت هایش با تعریف و تمجید بسیار زیاد یکی از مستمعین مواجه شد، آن قدر که کنجکاو شد و پرسید: «مثلا از کجای سخنرانی من خوشتان آمد؟» و طرف گفت: «همان جایی که فرمودید: والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»!... فلذا شاید حرف های زده شده یک جوری بوده که اندکی خواب آور بوده و جناب وزیر، ناخواسته دچار حالت خواب آلودگی و چرت زدگی شده اند.
غافل از این که ممکن است یک چرت ناقابل، موجب و محل حرف و حدیث شود. خیلی ها کمین کردند که یک همچین سوژه باحالی را از دست ندهند. منظور ما عزیزان خبرنگار و عکاسی نیست که گاهی از خود مجلس نیز، سوژه هایی شکار می کنند که زمانی باعث اعتراض پاره ای از نمایندگان شد که مثلا چرا باید از لحظه خمیازه کشیدن ما عکس گرفته شود؟ مگر که طرف قصد حاشیه سازی داشته باشد.
تهران امروز : میخورد گرما چنان بر فرق سر در آفتاب
می خورد گرما چنان بر فرق سر در آفتاب
گاه در می آید از آدم پدر در آفتاب
خشک خواهد شد بدون شبهه کفشت عاقبت
راه وقتی می روی با کفش تر در آفتاب
سایه ی هر چیز غیر از سایه ی آن چیز نیست
هیچ فرقی نیست بین خشک و تر در آفتاب
دوش در میخانه کاری خواست از من پیر من
جام ها را شستم و کردم دمر در آفتاب
ریخت از برگ گلی یک قطره شبنم بر زمین
لحظه ای دیگر نبود از آن اثر در آفتاب
یک نفر در سایه وقتی یک نفر باشد که هست
می شود صد سال دیگر یک نفر در آفتاب
لاجرم در سایه فرقی نیست بین مرد و زن
چون ندارد فرق دختر با پسر در آفتاب
طول برخی از عناصر بالاخص نوع فلز
می شود از قبل از آنش بیشتر در آفتاب
تازه سرمای زمستان رفته، می آید بهار
رفته ام صد بار ، می چسبد سفر در آفتاب
شاخه ها را می بَرَد از بین ،تا ما ساکتیم
سایه را هم می بُرَد از ته تبر در آفتاب
با چنین اوضاع جنگل خشک خواهد شد دریغ!
میگذاری بس که دندان بر جگر در آفتاب
آدمی را سست و تنبل می کند پر واضح است
جان من برخیز و منشین این قَدَر در آفتاب!
صبح تا شب می نشینی بر سر کوچه که چه!؟
نیست ماندن-آن هم این مدت-هنر در آفتاب
هر چه را شستی فقط در آفتابش پهن کن!
خشک بهتر می شود از هر نظر در آفتاب
گر قمر در عقرب و طالع نباشد نحس محض
دیدنی تر می شود قرص قمر در آفتاب
نور می خواهی اگر از سایه ها پرهیز کن
باش دنبال حقیقت در به در، در آفتاب
غوره را از شاخه چیدی امتحان کن،جالب است
می شود شیرین تر از قند و شکر در آفتاب
گاه پنهان کردن اسرار امری واجب است
کارها گاهی حسن دارد خطر در آفتاب!
شرق: گیر معاونت مطبوعاتی به ما و گیر ما به معاونت مطبوعاتی
معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اعلام کرد: مطبوعات بهازای هر تذکر کتبی که از هیات نظارت بر مطبوعات بگیرند، ۱۰درصد از یارانه خود را از دست میدهند.
گیر 10درصدی: آقای معاونت مطبوعاتی، واقعا بهازای هر تذکر کتبی 10درصد؟ یکدفعه بگو نمیخواهی بدهی پدرجان. این پول خودت نیستها. که ندهی بماند ته جیبت. باید بههرحال بدهی برود. به روزنامههای مستقل نده، عیبی هم ندارد. از قدیم هم گفتند یارانه مطبوعات را نه به مطبوعات مستقل میدهم، نه به نشریات ادبی، گنده کنم به نشریات خنثی و حامی و الکیپلکی میدهم. عزیزجان، صندوق دولت خالی است، چرا توی دل مطبوعات را خالی میکنی.
گیر الکی: بعد هم عزیزجان، اینهمه بهانه برای گرفتن، باید بهانه ما را بگیری و عدل گیر بدهی به تذکر کتبی؟ بفرما. خب بگو با ما مشکل شخصی داری. اگر شما بهازای هر تذکر 10درصد یارانه را به روزنامهها ندهی، روزنامه هم بگوید چیزی که عوض دارد گله ندارد و بهازای هر تذکر کتبی هم 10درصد از ما کم کند، هم بهخاطر زیان 10درصدی که شما بهش میزنی، ما را مجبور کند به بیگاری و شستن ظرفها، چه کسی پاسخگوست؟
آیا اگر فردا بهخاطر این 10درصد روزنامه ما را استثمار کرد و بهعنوان کودکان کار از ما کار زیادی کشید، شما شب با خیال راحت سر بر بالش میگذاری؟ بعد هم، از فردا حقوق بچهها بالا و پایین بشود، دیر و زود بشود، همه میگویند تقصیر این عالمی است که تذکر 10درصدی میگیرد. معاونتجان، خودت با ما دشمنی داری، دوستان را با ما دشمن نکن.
گیرپاژ 10درصدی: آنوقت اگر به ما تذکر بدهی، 10درصد از یارانه کم کنی، به کیهان و جواناینا تشویقی میدهی و 10درصد اضافه میکنی؟
ملانصرالدین چه گفت؟
یکی از فلاسفه، مشهور به ملانصرالدین، در پاسخ به یکی از جراید و مطبوعات زمان خود که طلب طناب و یارانه کرده بود، گفت: دارم ولی روش... پهن است.
صابجریده گفت: یعنی چی یارانه نمیدهی؟ و یعنی چی روی طناب ارزن پهن کردی؟
ملانصرالدین که از معاونان مطبوعاتی زمان خود بود گفت: من به شما طناببده نیستم. همین یک دلیل کافی است که به تو قرضش ندهم. یارانه هم به همین منوال گلم. پس بیزحمت گیر نده
کیهان: کلک (گفت و شنود)
گفت: از مذاکرات هستهای چه خبر؟!
گفتم: آمریکاییها باز هم مثل همیشه دارند کلک سوار میکنند.
گفت: مگه انتظار دیگری داشتی؟!
گفتم: به جای این که در مقابل امتیاز گرفتن از ایران، به ایران امتیاز بدهند، از کشورمان امتیاز نقد میخواهند اما...
گفت: اما وعده نسیه میدهند!
گفتم: نه بابا! کجای کاری؟ وعده نسیه هم نمیدهند! میگویند ایران فعالیت هستهای خود را مطابق خواسته آمریکا کاهش بدهد و آمریکا در مقابل، احتمال دارد که از تحریمهای جدید چشمپوشی کند!
گفت: یعنی «هیچ». تازه، این «هیچ» را هم احتمالا میدهند!
گفتم: چند نفر قرار بود با هم برای تفریح به بیرون شهر بروند، یکی گفت؛ تهیه غذا با من، دیگری گفت؛ چای و تنقلات هم بر عهده من، سومی گفت؛ وسیله نقلیه هم با من و دیگری که به مفتخوری عادت داشت گفت؛ من هم داداش و پسرخاله و پسرعمهام را با خود میآورم!
قدس : مش غضنفر و جوش شیرین
سین. ترش - آقام هَمِّشه بِزِم مُگُفت بِچّه! لذتی که تو خوردن پِنیر سبزی با نون تازه یِ، تو خوردنِ شُله با نون بیات نیستِگ.
بِرِیِ هَمیَم مو هَم هرروز که از جولو نونوایی اِسمال آقا رَد مُرُم، یَکدوتا نون تازه بِرِیِ خِنه مِگیرُم. نونایِ نونوایی اِسمال آقایَم خیلی از نونایِ باقی نونواییایِ مُحَلِّما مَقبولتَره، بِرِیکه اِسمال آقا اَزو حَلالخورایِ که نونِ نامَقبول دستِ ملت نِمِده. هَم یَک خُردویَم جوش شیرین قاطّی خِمیرش نِمُکُنه؛ بِرِیِ هَمیَم هَستِگ که نوناش خوشمِزه یُ تَر تازه یُ دِندونِ آدم مِگیر که بُخورَشا. دیروز که واز رفتُم اَزِش نون بیگیرُم هَم رسیدُم دَم دَرِشُ دیدُم دَرِش قُلفه، تازه یادُم افتاد روز تَطیلیشِ، بِرِیِ هَمی کِلّه کِردُم سمتِ نونوایی سَرِ میلانِما؛ دو دِنه نون اَزو گیریفتُمُ آوُردُم خِنه ولی چشمِتا روز بد نِبینه؛ ایقذَر ای نونه نامَقبولُ بَدمِزه یُ بیات بود که مُگُفتی دِری لِنگِ سَرپایی کَلَف مِزِنی. خُلصه که هَم دوتا نون رِ قِلِفتی گُذیشتُم تو سِلّه یِ نون خُشکا.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم بِرِیِچی بعضی اَزی نونوایا بِرِیِ یَک قُرون دوزار که بیشتر پول تو جیبِ تُنبونِشا بامانه، بِجایِ خمیرمایه مِرَن جوش شیرین مِزِنَن به نوناشا که هَم مردم رِ ناخوش احوال مُکُنه یُ سرطان میِره، هَم مُندِگاری نون رِ کم مُکُنه، هَمَم مِزَّش رِ نامَقبول مُکُنه. مَگِر ای نونوایا فرهادَن که ایقذَر جوشِ شیرین مِزِنَن؟!
حمایت: نرخ علی الحساب خودرو!
تقریباً یک سالی است که تعیین قیمت خودرو برای خودش داستانی شده است تا جایی برخی از هموطنان ما بی خیال خرید خودرو های به صرفه و ایمنی همچون پراید شده اند و در فکر خرید خودرو های چند صد میلیونی وارداتی افتاده اند! بالاخره مردم هم یک اندازه ای صبر و تحمل دارند و منتظر تصمیمات شما برای حمایت از محصولات داخلی می مانند. وقتی شما برای تعییت قیمت خودرو های داخلی دست دست می کنید و دائم توپ را در زمین شورای رقابت و وزارت صنعت و معدن و سایر ادارات می اندازید، بالاخره یک نفر ناراحت می شود و توپ شما را پاره می کند!
بالاخره تکلیف مردم را باید مشخص کنید. هر چند بعد از اظهار نظر وزیر در خصوص ثابت ماندن قیمت ارز حول و حوش سه هزار تومان، مردم حساب کار دستشان آمد ولی جالب اینجاست که دوستان هنوز در خصوص قیمت گذاری قیمت خود رو به نظر نهایی نرسیده اند...
«اگر چه وزیر صنعت در اولین نشست خبری نسبت به رشد قیمت خودرو چراغ سبز نشان داد، اما رئیس شورای رقابت عنوان کرد مقوله افزایش قیمت تنها در حد نظر است و خودرو سازان اجازه افزایش قیمت ندارند و اشاره کرد امروز یعنی چهارشنبه در خصوص دستور العمل جدید قیمت گذاری خودرو با ارز آزاد تصمیم می گیریم.»( جام جم – 8 آبان 92)
علی ای حال از آن جایی که ما از آن دسته خانواده ها نیستیم که به تولیدات داخل پشت کنیم و خودروی چند صد میلیونی سوار شویم چند رهنمود سازنده و اجرایی در خصوص قیمت گذاری خودروهای داخلی ارائه می کنیم:
الف) نرخ علی الحساب: یک مبلغی به عنوان کف در نظر گرفته شود و خودرو به مردم فروخته شود. اگر بعد از تصمیم گیری دوستان مبلغ خودرو از کف بیشتر بود مردم مابه التفاوت را پرداخت کنند، اگر هم نرخ خودرو از کف کمتر بود که جای دوری نمی رود کمک به صنعت خودرو سازی می شود! ب) ودیعه خودرو: تا زمان مشخص شدن نرخ دقیق خودرو قیمت ها به همان قیمت ارز آزاد محاسبه شود و یک مختصر مبلغ چهل پنجاه میلیونی با توجه به نوع خودرو نزد خودرو سازان به صورت ودیعه به امانت بماند تا تعیین نرخ قطعی خودرو صورت گیرد.
( چه سودی خجالت بکش مرد حسابی... صنعت خودرو سازی کشور واسه اینکه کارت راه بیفته داره بهت لطف می کنه، اون وقت شما بابت ودیعه سود می خوای؟! مگه مخابرات بابت ودیعه موبایل بهت سود میده!؟ واقعاً که...)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد