یعنی اگر کل نظام حمایت درمانی و بیمهای را روی هم بگذاریم، مجموع این حمایتها فقط 20درصد از هزینههای درمان را پوشش میدهد و چهارپنجم هزینههای درمان روی دوش مردم است. پیش از این گفته میشد که مردم بین 60 تا نهایت 70 درصد هزینههای درمان را پرداخت میکنند، اما حالا این اظهارنظر ایرج فاضل مبنی بر سهم 80 درصدی مردم، بوضوح نشان میدهد که بود و نبود بیمهها برای بسیاری از بیماران فرق چندانی ندارد. نکته دیگر این است که به موازات افزایش درمانهای تخصصی و گسترش درمانهای نوین، باز هم هزینه درمان بیماران افزایش پیدا میکند و بخصوص در بخشهایی مثل دندانپزشکی، مردم تقریبا 100 درصد هزینههای درمان را از جیب پرداخت میکنند. این وضع نیز محصول یک یا دو سال اخیر نیست، اما میتوانیم بگوییم طی سالهای اخیر سهم مردم از هزینههای درمان روز به روز افزایش پیدا کرده و اکنون این شرایط برای بسیاری از بیماران به مرز بحرانی غیرقابل تحمل رسیده است.
بودجههای ناکافی وزارت بهداشت در بخش درمان و در اولویت نبودن نظام سلامت برای دولتهای مختلف، کار را به جایی رسانده است که رفتن به بیمارستان و پیگیری درمان یک بیماری ساده، ناخودآگاه ترس از هزینهها را در دل بسیاری از مردم میکارد. با وجود آنکه قرار بود 10درصد از درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها به بخش سلامت اختصاص پیدا کند تا دستکم سهم مردم و وزارت بهداشت در پرداخت هزینههای درمان یکسان شود، اما حتی یک ریال از این درآمدها تاکنون به نظام سلامت تزریق نشده است و با وجود این منابع ناکافی، اصلا بعید نیست که در سالهای آینده، سهم مردم حتی از 80 درصد فعلی هم بالاتر برود.
امین جلالوند / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد