گفت‌وگو با دکتر اصغر کیهان‌نیا، روان‌شناس، درباره نقش مواد مخدر در قتل

مواد مخدر؛ توهم و جنایت

اعتیاد به مواد مخدر در پرونده‌های جنایی زیادی به‌عنوان عامل اصلی ارتکاب قتل معرفی می‌شود و بسیاری از قاتلان بعد از دستگیری مدعی می‌شوند تحت تاثیر مواد دست به کشتار زده‌ یا برای تامین مواد مخدر موردنیازشان فردی را قربانی کرده‌اند.
کد خبر: ۵۹۸۴۴۲

 اصغر کیهان‌نیا استاد دانشگاه در رشته روان‌شناسی و حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری است. در گفت‌وگو با او به بررسی نقش مواد مخدر در ارتکاب قتل پرداخته‌ایم:

در بسیاری از پرونده‌های جنایی شاهد آن هستیم که متهمان به مواد مخدر اعتیاد دارند. آیا می‌توان گفت رابطه مستقیمی بین مواد مخدر و قتل وجود دارد؟

وقتی مواد مخدر مصرف شود، فارغ از این‌که چه نوع ماده‌ای است به دلیل این‌که فیزیولوژی بدن تحت تاثیر مواد خاص قرار می‌گیرد، بنابراین احتمال این‌که بدن از تعادل خارج شود یا عصبانیت‌های ناگهانی به فرد دست بدهد و مرتکب قتل شود بسیار زیاد است؛‌ بنابراین چنین رابطه‌ای وجود دارد.

موادمخدر سنتی و صنعتی در زمینه‌سازشدن برای قتل تفاوتی با هم دارند؟

مواد سنتی بیشتر ریشه گیاهی و مواد صنعتی بیشتر ریشه شیمیایی دارند؛ بنابراین مواد سنتی عوارض کمتری دارد؛ البته تاکید می‌کنم نمی‌توان گفت این مواد عوارض ندارد. بخصوص در حال حاضر اگر تریاک را به‌عنوان نمونه مثال بزنیم به‌دلیل این‌که مواد افزودنی زیادی دارد خطراتش خیلی زیاد است؛ اما اگر بخواهیم این دو نوع ماده مخدر را با هم مقایسه کنیم، مواد سنتی عوارض کمتری دارد. یکی از دلایلش این است که مواد شیمیایی به سرعت اثر می‌گذارد. مثلا فرض کنید فرد برای مصرف ماده سنتی تریاک باید جایی بنشیند و مدتی طولانی را صرف کشیدن مواد کند تا به اوج برسد؛ اما مواد صنعتی خیلی سریع مصرف می‌شود و اثر می‌گذارد؛ بنابراین احتمال ارتکاب قتل از سوی فردی که تریاک مصرف می‌کند کمتر از فردی است که به مواد صنعتی اعتیاد دارد. مواد صنعتی به‌دلیل تحولاتی که از لحاظ فیزیولوژی بدن ایجاد می‌کند خود به خود خطرات و اشتباهات انسان را بیشتر می‌کند.

یعنی همین تفاوت در مدت و سرعت اثر است که مواد صنعتی را نسبت به مواد سنتی در قتل موثرتر می‌کند؟

کاملا درست است؛ به خاطر این‌که مواد صنعتی فورا اثر می‌کنند و تحولاتی که به وجود می‌آورند مثل مواد سنتی نیست. همه اینها را که با هم مقایسه کنیم می‌بینیم این دو دسته مواد با هم فرق دارند؛ در مجموع ضررهای این دو نوع مواد و تخریب‌ آنها قابل مقاسه نیست.

در پرونده‌های جنایی تعداد زیادی از متهمان مدعی هستند، زمان ارتکاب قتل شیشه مصرف کرده بودند و اصلا متوجه چگونگی قتل نشدند؛ این ادعا چقدر می‌تواند واقعیت داشته باشد؟

کاملا واقعی است؛ البته گاهی اوقات متهمان دروغ می‌گویند تا خود را تبرئه کنند اما به غیر از این دسته حرف دیگر متهمان کاملا صحت دارد. واقعیت این است که برخی از مواد مخدر آنچنان فرد را دچار حالت توهم می‌کند که فکر می‌کند همه کاری از دستش برمی‌آید؛ البته موارد اینچنینی قبل از انقلاب هم سابقه داشته است. در آن زمان فردی دچار توهم شد و فکر می‌کرد می‌تواند پرواز کند و از طبقه پنجم پرید. حالا این موادی هم که اخیرا آمده فرد را دچار توهم می‌کند و روی مغز اثر می‌گذارد. در حقیقت در چنین حالتی است که فرد مرتکب قتل می‌شود.

چگونه می‌توان فهمید کدام دسته از این متهمان راست می‌گویند و کدام‌شان قصد دارند مسیر تحقیقات را منحرف کنند؟

آزمایش‌هایی که کارشناسان انجام می‌دهند این موضوع را روشن می‌کند. چون مصرف مواد عوارضی به جا می‌گذارد و کسانی که این مواد را مصرف کرده​اند اثرات آن را در خون و مغزشان می‌توان یافت و تشخیص داد که این متهم دارای تعادل روانی هست یا نه. مواد شیمیایی بشدت روی مغز اثر می‌گذارد و سلول‌های مغز را نابود می‌کند و فرد مصرف‌کننده تمرکز خود را از دست می‌دهد. شخصا وقتی می‌بینم مراجعه‌کننده‌ای نزدم آمده اما تمرکز ندارد یا حرف‌هایش پشت سر هم نیست یا ضد و نقیض صحبت می‌کند، بلافاصله متوجه می‌شوم که فرد درآن لحظه تحت تاثیر مواد قرار دارد؛ بنابراین به آن فرد می‌گویم بعدا مراجعه کند.

این درست است که گفته می‌شود برخی افراد برای این‌که جرات قتل پیدا کنند مواد مخدر مصرف می‌کنند؟

موارد بسیاری در این خصوص وجود دارد سه دسته قتل وجود دارد. یکی قتل‌های با تصمیم قبلی است. در این قتل‌ها نقشه کشیده شده است، فرد آلت قتاله برداشته و... دسته دوم قتل‌هایی است که به‌صورت ناگهانی و در درگیری رخ می‌دهد، دسته سوم قتل‌هایی است که فرد تحت تاثیر مواد قرار دارد. سومین نوع قتل ممکن است با برنامه قبلی یا بدون تصمیم قبلی انجام گرفته باشد. همچنین ممکن است فرد مواد مصرف کند تا جرات اقدام به جنایت را به دست بیاورد.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که تعداد معتادان خیلی بیشتر از افرادی است که مرتکب قتل می‌‌شوند، اگر موادمخدر در جنایت نقش زیادی دارد چرا آن نقش در آمارها نمود پیدا نمی‌کند؟

مواد مخدر در قتل تاثیر مستقیم دارد اما نمی‌توانیم بگوییم هر معتادی احتمالا می‌تواند قاتل شود بلکه می‌گوییم اعمال برخی معتادان ممکن است به قتل منجر شود.

طبیعتا مواد مخدر تنها عاملی نیست که باعث می‌شود فرد معتاد دست به قتل بزند، آیا عوامل دیگری در این زمینه نقش دارند؟

خانواده‌های متشنج و خانواده‌های متارکه کرده و همچنین خانواده‌‌هایی که چندهمسری در آنها وجود دارد از دیگر عوامل هستند. فرزندان خانواده‌های بدسرپرست یا بی‌سرپرست بیشتر به طرف اعتیاد می‌روند. گاهی هم ممکن است در خانواده‌ای پدر و مادر وجود داشته باشند ولی تشنج و دعوا زیاد باشد که باز هم مشکلاتی به وجود می‌آید.در حقیقت افراد با این هدف به طرف مواد می‌روند تا دردهایشان را فراموش کنند، به همین علت است که می‌گوییم معتاد، بیمار و موادفروش مجرم است.

موضوعی که جرم‌شناسان بر آن تاکید دارند این است که افراد مرحله به مرحله جرایم سنگین‌تری را مرتکب می‌شوند. مثلا ممکن است از سرقت عادی به سرقت مسلحانه برسند یا ازدرگیری خیابانی ساده به این برسند که درگیری بزرگ راه بیندازند و در نهایت مرتکب قتل شوند.در قتل‌هایی که مواد مخدر در آنها نقش دارند این قاعده تا چه حد مصداق پیدا می‌کند؟

ما در زبان فارسی ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید تخم‌مرغ دزد شتر دزد می‌شود. دزدی از پایه‌های خیلی ضعیفی شروع می‌شود و تدریجا اگر فرد پاداش بگیرد به جرایم بزرگ‌تری دست می‌زند؛ البته این پاداش کاذب است اما باعث می‌شود این رفتار در او نهادینه شود. در رابطه با قتل و مواد مخدر هم همین موضوع مصداق دارد.خیلی از افرادی که تحت‌تاثیر مواد مخدر دست به قتل می‌زنند مصرف را از گراس شروع می‌کنند و ادعایشان این است که گراس تاثیری ندارد و چون فرد به آن عادت نمی‌کند، بنابراین مصرف آن اشکالی ندارد، حال آن‌که گراس دروازه اعتیاد است و فرد از آن شروع می‌کند، به‌ طرف حشیش می‌رود و بعد تریاک، هروئین و.... اگر فرد نتواند به آرامش برسد، قدرت بیشتری به مواد می‌دهد و به اصطلاح مقدار آن را زیاد می‌کند. چون به مرور زمان حساسیت نسبت به مواد کمتر می‌شود، بنابراین فرد باید مقدار یا قدرت مواد را زیاد کند و در نهایت کار به جایی می‌رسد که تحت تاثیر مواد آدم می‌کشد. همان‌طور که اعتیاد و دزدی تدریجی است در بیشتر موارد جنایت هم می‌تواند تدریجی باشد. معمولا کار از خلاف شروع می‌شود و بعد جرم و بعد هم به جنایت می‌انجامد. البته یک‌سری وقایعی هم هست که اسمش جنایت است، ولی اتفاقی است و فرد حین انجام آن یا عصبانی شده یا جنون آنی به او دست داده است. این موارد را باید از هم تفکیک کرد و تشخیص آن برعهده کارشناسان است و این جرم‌شناسان هستند که با توجه به زمینه‌های جرم، این موارد را تشخیص می‌دهند و تفکیک می‌کنند.

شاهد حلاج نیشابوری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها