به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پلیس آگاهی تهران برزگ، ظهر روز چهارشنبه دوم مرداد ماه سال جاری، مأموران کلانتری 118 ستارخان از طریق مرکز فوریت های پلیسی در جریان وقوع جنایت در خانه ای مسکونی در خیابان ستارخان – خیابان حبیب اللهی قرار گرفتند که طی آن پیرمرد 70 ساله ای به نام «ابراهیم . ص» به قتل رسیده بود.
با حضور مأموران در محل و تأیید خبر کشف جسد موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ و قاضی کشیک ویژه قتل اعلام، با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
دختر مقتول پس از حضور در اداره دهم، در خصوص نحوه اطلاع از مرگ پدرش به کارآگاهان گفت:روز چهارشنبه دوم مرداد ماه 1392 در محل کار مشغول به کار بودم که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد؛ شماره تماس گیرنده متعلق به پدرم بود اما زمانیکه پاسخگوی تماس شدم، بر خلاف انتظار، صدای فردی غریبه را شنیدم که اظهار کرد:«خودتان را به خانه برسانید» و پس از آن تلفن قطع شد؛ بلافاصله با مادرم تماس گرفته و متوجه شدم که تماس مشابهی نیز با مادرم گرفته شده است؛ به سرعت، خود را به خانه رسانده و زمانیکه به همراه مادرم وارد خانه شدیم با جسد پدرم روبرو شدیم که با دستان بسته بر روی تخت قرار داشت.
کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنایت به بررسی میدانی پرداخته و با راهنمایی خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که گوشی تلفن همراه مقتول بهمراه یک دستگاه دوربین عکاسی، دستگاه پخش DVD و چندین دست البسه مردانه به سرقت رفته است.
شناسایی و دستگیری قاتل
با آغاز اقدامات پلیسی، کارآگاهان با شناسایی افراد مرتبط با مقتول موفق به شناسایی جوانی به نام «وحید . س» (29 ساله) شدند که بنابر اظهارات خانواده مقتول از مدتی پیش با مقتول آشنا و طرح دوستی ریخته است.
با شناسایی «وحید» و در مراجعه به محل سکونت وی در هشتگرد، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی به مصرف مواد مخدر از نوع شیشه، اعتیاد داشته و همزمان با وقوع جنایت از محل سکونتش خارج و دیگر به منزل بازنگشته است.
همچنین کارآگاهان در تحقیقات از خانواده وحید اطلاع پیدا کردند که وی پیش از خارج شدن از محل سکونتش، یک دستگاه گوشی تلفن همراه را به برادرش تحویل داده که دختر و همسر مقتول پس از مشاهده گوشی تلفن همراه صراحتا عنوان کردند که گوشی متعلق به مقتول است.
با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده که همگی نشان از حضور وی در محل جنایت داشت، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام مخفیگاه وی در شهرستان کرج شناسایی، کارآگاهان اداره دهم با اخذ نیابت قضایی به این شهرستان مراجعه و در روز یکشنبه 10 شهریور 1392 موفق به دستگیری «وحید» شدند.
وحید پس از حضور در اداره دهم چاره ای جز اعتراف نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و در خصوص نحوه آشنایی خود با مقتول و ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت:مدتی پیش و در خیابان جمهوری با مقتول آشنا شدم؛ به تدریج و بواسطه آنکه مقتول پسری نداشت ارتباط ما هر روز بیشتر شد بگونه ای که پس از مدتی مقتول همیشه عنوان می کرد که مرا به جای پسر نداشته اش می داند.
متهم افزود:روز جنایت به خانه مقتول رفته بودم تا از وی مقداری پول درخواست کنم اما زمانیکه متوجه شد که این پول را برای خرید مواد مخدر می خواهم، از دادن آن خودداری کرد و حتی پیشنهاد داد که مصرف مواد را ترک کنم؛ من که شدیدا به مواد نیاز داشتم، در داخل خانه با او درگیر شده و ابتدا ضربه ای به صورتش زده و زمانیکه بر روی تخت افتاد، دستم را بر روی گلویش قرار داده و آنقدر نگه داشتم که دیگر از حرکت افتاد؛ پس از بستن دستان مقتول، به سراغ پول های داخل خانه رفته اما وقتی هیچ پولی پیدا نکردم اقدام به سرقت گوشی تلفن همراه، دستگاه DVD و... کرده و به استثنای گوشی تلفن همراه، مابقی آنها را در منطقه مولوی و به قیمت ناچیزی به دستفروشان فروختم تا هزینه خرید مواد خود را تهیه کنم.
سرهنگ آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود:با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد