در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
سعیده ده ساله تا به عنوان هدیه کارنامه درخشانش یک گوشی موبایل به همراه تمام بازیهای مورد علاقهاش هدیه نگیرد، احساس خفگی و بغضی که احساس میکند مرتفع نمیشود.
او میگوید: وقتی حس میکنم چیزها خوب پیش نمیرود، این احساس خفگی مرا اذیت میکند، انگار خانه به اندازه یک قفس خیلی خیلی تنگ میشود و به من فشار میآورد. حتی حس میکنم نفس کشیدن در فضایی که به دلخواهم نیست سخت است. همیشه اینطور نیست، فقط وقتیچیزی را که فکر میکنم باید مال من باشد، نمیتوانم داشته باشم، این حس را دارم. وقتی به دستش میآورم انگار پرواز میکنم، سبک میشوم و آسمان یک دفعه پر از نور و پروانههای خیالی میشود. من به این میگویم
خوشبختی.
هرچقدر بزرگتر میشویم خوشبختی برای ما معنی بزرگتری پیدا میکند. گاهی خوشبختی برای ما یک همسر خوب و مناسب و موقعیت دار است و گاهی داشتن یک شغل پر درآمد یک خودروی مدل بالا را خوشبختی میدانیم.
بعضیها به داشتن یک پدر پولدار اکتفا میکنند و اجازه میدهند او به سایر مصادیق خوشبختی فکر کند نه خودشان.
برای بعضیها خوشبختی در سلامت است و برای بعضی دیگر خوشبختی همان رضایت و تسلیم در برابر خواست خدا و تلاش به قدر توان است.
اما خوشبختی بیش از همه شبیه چیست؟ یک آسمان آبی پر از پروانه یا یک همسر مناسب؟ بیایید این مطلب را دنبال کنیم تا از دیدگاههای دیگران هم مطلع شویم:
یک جیب عشق، یک جیب پول
صادق. الف در یک روز تعطیل مقابل منزل مسکونی خود دارد خودروی پرایدش را با علاقه میشوید.
وقتی از او درباره خوشبختی میپرسم، میگوید: من یک آدم تحصیلکرده و کارمندم و ده سالی از سابقه خدمتم و 15 سال از ازدواجم میگذرد. اوایل ازدواج هرکاری میکردم تا نانآور خوبی باشم، آن روزها عشق مرا نگه میداشت، اما جیبم خالی بود.اما امروز که به میانسالی نزدیک میشوم، فکر میکنم وقتی در مقابل خانه قسطیام دارم ماشین قسطیام را میشویم و درآمدم از تورم عقب افتاده است و هر روز هزینهها بالا میرود، میتوانم یک جیبم را از عشق خالی کنم و به پول اختصاص دهم. این طوری احساس خوشبختی بیشتری میکنم.
کمی برای بسیار
کم داشتن بهتر از اصلا نداشتن است. صادق نبوی، کارشناس ارشد اقتصاد میگوید: اینکه کسی کمی پسانداز داشته باشد به آن معنی نیست که کمتر خوشبخت است. اگر بودجه کمی دارید بعد ا ز هزینههای اصلی زندگی حتما سهمی برای تفریح بگذارید.
از خانواده بخواهید فهرستی از چیزهایی که آنها را خوشحال میکند تهیه کنند و کارهایی که دوست دارند را دستهجمعی انجام دهند.
این فهرست را پیش رو قرار دهید و هدایای خانواده را از میان ارزانترینها انتخاب کنید. گاهی ممکن است یک سیدی خود آرایی به اندازه یک لباس زیبا همسرتان را خوشحال کند یا یک بازی جدید به اندازه یک دوچرخه حس خوشبختی را به کودکتان بدهد. شادمانی همیشه گرانقیمت نیست.
در فهرست شادمانههای شما ممکن است یک پیکنیک در کنار دریاچه با خانواده مورد تائید همه باشد. این دریاچه میتواند نزدیک محل زندگی شما باشد و در یک صبح دلانگیز به همراه سبدی از غذاهای پیکنیکی به همراه خانواده به این مکان بروید و عصر برگردید. حتما لازم نیست هزینههای یک سفر گران را به خود تحمیل
کنید.
وی پیشنهاد میکند: اگر میتوانید در یک هفته با جایگزینکردن گوشت سفید و تخممرغ به جای گوشت قرمز امکان یک تفریح و سفر یکروزه را برای خانواده فراهم کنید حتما این کار را بکنید، زیرا ارزشش را دارد.
نبوی توصیه میکند شعارتان این باشد: «پول کمتر شادیهای بیشتر. مثل مجلس عمل کنید: اغلب طرحهایی که توجیه اقتصادی ندارد و بار مالی به دولت تحمیل میکند حذف میشود.»
با توضیح دادن وضع اقتصادی میتوانید از همسر و فرزند خود بخواهید از محل صرفهجوییهای خود صندوق سفرهای خانوادگی را شارژ کنند.
خوشبختی یعنی من هم هستم
چنان که گفتم خوشبختی هزاران تعبیر دارد، اما تعبیر هما ـ ز واقعا مرا تکان داد. وقتی از این خانم خانــــهدار 45 ساله پرسیدم از نظر شما خوشبختی یعنی چه؟ چشمانش پر از اشک شد و گفت: خوشبختی وقتی است که حس کنم خودم و دیگران میبینندمن هم هستم و حق دارم کمی به خودم فکر کنم.
وی که بانویی پرمشغله است میگوید: مشغول تحصیل بودم که ازدواج کردم و به خاطر بچهدار شدن از تحصیل باز ماندم.
در خانه کار میکنم و سه فرزند دارم که یکتنه باید به کارهای مدرسه و خانهشان برسم.
همسرم هم به کارهای خودش مشغول است و در امور آنها مشارکت نمیکند.
صبح تا غروب کار من شستوشو و رفت و روب است و دائم مشغول بردن و آوردن بچهها به کلاس درس و کلاسهای فوق برنامه هستم.
آنها در کار خانه مشارکت زیادی نمیکنند و ناچار دراین همه کار خود را فراموش کردهام. آنها هم همینطور.
وقتی به سفر میرویم باز هم همین رویه ادامه دارد. آنها مینشینند و باز من باید شستوشو و رفت و روب بکنم و دیگر آنجا ماشین رختشویی هم نیست و بالاخره مجبور میشوم لباسها را هم بشویم. به همین دلیل حوصله سفر هم ندارم. نمیدانم کجای این زندگی گم شدهام.
زندگی برای من، برای تو
زندگی خانوادگی خیلی قشنگ است، ولی مفهوم آن این نیست که پدر و مادر باید این وسط خود را فراموش کنند. این طور دیگر راهی به خوشبختی خانواده باز نخواهد شد. یک روز شماهم مثل تختهای که بار بسیار بر آن نهاده باشند از وسط خم خواهید شد.
در حرکت به سوی خوشبختی لذتبردن از زندگی حق همه است. بنابراین در میان همه کارهایی که میکنید وقتی را نیز برای خود برنامهریزی کنید.
به همسرتان توصیه کنید به جای هدیه گرفتن برای شما دو سه روز در ماه با کمک گرفتن از یک کارگر کارهای خانه را اداره کند و اجازه بدهد شما دمی بیاسایید. اگر این کار در توان مالی همسرتان نیست از او بخواهید به همراه فرزندان یک روز در هفته را به شما مرخصی بدهند و خود زمام امور را به دست بگیرند.
از این زمان ایجاد شده و سایر وقتهای آزاد خود برای اموری که دوست دارید وقت بگذارید. ادامه تحصیل، کلاس آموزشی، فرا گیری یک مهارت جدید و هرچیزی که به آن علاقهمند هستید حس زندگی و شادمانی را در شما ایجاد میکند. اگر در آمد مستقلی ندارید از همسرتان بخواهید پولی را به عنوان پول توجیبی یا نفقه فقط برای خودتان اختصاص دهد که با آن هرکاری میخواهید بکنید و قرار نباشد آن را صرف خانواده و خرید برای مایحتاج خانواده بکنید.
با آن برای کسانی که دوست دارید هدیه بگیرید یا برای خود مهمانی به پا کنید. با دوستان خود قرار بگذارید و دستکم هر هفته یک برنامه اختصاصی برای خود داشته باشید و ساعاتی از روز را فقط به خودتان اختصاص دهید و سعی کنید همیشه در بهترین شرایط خود باشید و بدرخشید. روانشناسان معتقدند اگر به خودتان اهمیت دهید دیگران نیز شما را واضحتر میبینند.
دانشمندان دریافتهاند افرادی که به طور مداوم نقاط قوت خود را به کار میگیرند کمتر افسرده میشوند و بیشتر از شادی بهرهمندند.
زهره زیارتی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد