از همین خاطر بود که علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی این کار روحانی را یک زرنگی ویژه نام گذاشت.چون تاکنون رئیس جمهوری همان روز تحلیف وزرای پیشنهادی خود را معرفی نکرده بود.
از روزهای پیش، گمانه زنیهایی درباره وزرای پیشنهادی مطرح میشد و حتی اظهار نظرات،پیشنهادات و انتقاداتی هم از سوی رسانهها و سیاسیون و نمایندگان مجلس دیده میشد که به دعوای سهم خواهی نام گرفته بود.اصلاح طلبان،اصولگرایان را متهم به سهم خواهی میکردند حال آن که خودشان را پیروز انتخابات ریاست جمهوری میدانستند و اصولگرایان هم متقابلاً اصلاح طلبان را متهم میکردند که شما سهم خواهی میکنید در کابینه دولت روحانی.
فهرست وزرای پیشنهادی را یک نگاهی بیندازید مشخص میشود سهم کدامیک از این طیفهای سیاسی بیشتر است و چقدر است.
هر چند آقای روحانی از همان ابتدا خود را نه اصلاح طلب میداست و نه اصولگرا، اما چینش وزرای کابینه او سمت و سوی دیدگاه سیاسی رئیس دولت تدبیر و امید را که با نام دولت اعتدال هم شناخته میشود، روشن میسازد و دیگر نیازی به روشنگری تبار سیاسی آن نیست.
موضع گیری مجلس و نمایندگان که وظیفه رأی اعتماد یا عدم اعتماد به وزرای پیشنهادی طبق قانون بر عهده آنان است، بیشتر بر سر افرادی است که احتمال میدادند روحانی معرفی کند که به گفته آنها در جریانات فتنه 88 دستی بر آتش داشتند.
در واقع نمایندگان خط قرمزی را برای دولت تازه نفس مشخص کردند که اگر این خط قرمز رعایت شده باشد، باید به زودی شاهد شکل گیری دولت روحانی باشیم تا کار را بر اساس قول و قرارها و وعدههای انتخاباتی آغاز کند.
اما اگر چند نفری از وزرای پیشنهادی در چارچوب آن خط قرمز نگنجند، خوب رئیس جمهوری در فهرست خود باید چند نفری را برای چنین اتفاقی در نظر داشته باشد که قطعاً هم دارد.
او به خوبی میداند که مجلس وظیفه خود را انجام میدهد و اگر احتمال رأی اعتماد نیاوردن برخی از وزرای پیشنهادی هم وجود داشته باشد، این اتفاق مخالفت با رئیس جمهوری نیست.مجلس و نمایندگانش هم بر اساس یکسری ویژگیهای دریافتی از وزرای پیشنهادی به آنها رأی میدهند و البته سعی آنها هم بیشتر همکاری و همدلی با دولت تازه نفس است.
وزرای یک کابینه نشان دهنده آینده یک دولت است.انتخاب هر یک از وزرای آن سرنوشت 4 ساله یک کشور را در قالب کابینه روشن میکند و افق آینده را برای مردم نمایان میسازد.
شاید بتوان نقطه قوت وزرای پیشنهادی را تجربه و عقبه اجرایی آنها دانست.بیشتر آنها سوابق اجرایی زیادی دارند.حال در آن زمان و هنگام وزارت و مدیریتی که داشتند موفق بودهاند یا نه،اما اکنون با کوله باری از تجربه قرار است در این مسند قرار بگیرند.هر چه باشد سن و سالی از آنها گذشته است.
آنها هم در سالهای گذشته هنگامی که وزیر شدند و مدیر، جوان بودند و کارکشتگی در آنها نبود اما اکنون پیشینه آنها شاید یکی از ویژگیهای کابینه باشد.
بر عکس دولت و کابینه محمود احمدی نژاد،که جوانترین کابینه را به نام خود ثبت کرده است گرچه از پیشینه و عقبه مدیریتی آنچنانی برخوردار نبود اما از توان جوانی سود میبرد.احمدی نژاد هم که خود میتوان گفت سطوح مدیریتی را طی کرده بود و سپس به ریاست جمهوری رسیده بود.اعتقاد او بر این بود که من در کابینه خود نیازی به ژنرال ندارم اما دولت تازه معتقد است که وزرا باید ژنرال باشند.
این را یکی از وزرای پیشنهادی دولت روحانی هم گفته است.عین جمله او این است؛«باید گروهبانها جای خود را به ژنرال ها دهند.»
هنگامی که دولت به طور کامل مستقر شود و وزرا هم کار خود را آغاز کنند،قطعاً هیچکس توقع ندارد در همین روزهای نخست معجزهای رخ دهد و البته همه با صبوری به آینده مینگرند.
مردم صبورانه در انتظار تغییرات و اتفاقات مثبتی هستند که وعدههای آن داده شده است.
حال گروهبانها یا ژنرالها موفقتر خواهد بود؟!
محمد صفری-جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
والا هر طور كه حساب كنیم باید صبر كنیم ببینیم كه این دولت كه خودشو دولت ژنرالها اسم گذاشته بهتر كار میكنه یا دولت قبلی كه یه نفر ژنرال داشت.اما این دولت بیشترش از طرف آقای هاشمی هستن