سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
منابعی دیدهام که سابقه رمضان و روزه به زمان حضرت آدم میرسد. این صحبت از چه جهت درست یا نادرست است؟
در قرآن کریم اطلاعاتی که بخواهد سابقه زمانی خاصی را برای ماه رمضان بیان کند در اختیار نداریم. ولی باید روی دو نکته تکیه کنیم. یکی آن که اصل رمضان در میان اعراب و منطقه جزیره العرب، معنای شناخته شدهای داشته است که در تقسیم بندی ماه ها، در رمضان روزه میگرفتهاند. دیگری اصل روزه گرفتن بوده که بروشنی درباره آن در سوره بقره، آیه 183 آمده است: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ. یعنی همان طور که برای شما دستور روزه گرفتن وجود دارد، برای ادیان گذشته هم این دستور وجود داشته است.
به طور کل دستکم در قرآن کریم هیچ دلیل مستندی مبنی بر این که روزه گرفتن به شکل خاصی که بر مسلمانان واجب شده، بر کسانی مثل حضرت آدم واجب نشده، وجود ندارد. قبل از نزول آیه 187 روزه یک شکل موسعی داشت که شام تا شام را در بر میگرفت، ولی از این آیه استفاده میشود که آن به صورتی که امکانپذیر و آسانتر است، تشریع شد.
از آنجا که در مسیحیت، یهودیت و اسلام روزه گرفتن وجود دارد و از طرف دیگر، آیینها و مکاتب غیرآسمانی هم روزه گرفتن را به شکل مخصوص خود دارند، به نظر شما اصل کاری به نام امساک که در مجموع به آن روزه میگویند چه تاثیری در باطن انسانها دارد که چنین گرایشی به آن پیدا شده است؟
نکتهای که در تمام ادیان و مکاتب میتوانیم روی آن تکیه کنیم، خودسازی و آراستن خود به فضائل و ارزشهای متعالی اخلاقی است و دست یافتن به چنین چیزی نیاز به تمرین، تکرار و عمل دارد. همانطور که وقتی کسی میخواهد در یکی از رشتههای ورزشی مثل وزنهبرداری، دویدن، فوتبال و... مهارت پیدا کند، نیاز به تمرین کردن دارد، در آراستگی به ارزشهای اخلاقی هم لازم است که انسان خود را در موقعیتهای خاص قرار دهد و از قدرت و توانایی خودش استفاده کند. روزه چنین عملکردی دارد. تقویت اراده یکی از بخشهای مهم زندگی ماست. مثلا اگر کسی بخواهد تمرین کند، شب کم بخوابد یا از استراحتش بگذرد و به جای آن درس بخواند، نیازمند تقویت اراده است. در مسائل معنوی چون مساله شکم و خوردن اهمیت زیادی دارد و غلبه بر خواستههای آن نیازمند اراده بالایی است، روزه فرد را در این کار یاری میکند.
روزه، تمرینی است که انسان بتواند از خواستهها و تمایلات جنسی دست بکشد. همین تمرین موجب میشود بتواند آنجا که مال حرام است، نخورد و آنجا که باید در برابر حق ایستادگی کند، آمادگی لازم داشته باشد.
ولی کلمه روزه بار معنایی دینی و آسمانی دارد که گویی مکاتب دیگر به نوعی این کلمه و معنای آن را تا حدی دزدیدهاند و از مواهب امری دینی برای دینی غیر آسمانی استفاده کردهاند. به نظر شما این اشکالی ندارد؟
این مساله در شریعت مطرح میشود. شریعت راه آبرفتی است که به آن نهر بزرگ میرسد. شاید در رودخانهها راههایی را دیده باشید که به دریا متصل میشود. به دستورات دینی در تمام ادیان در اصطلاح شریعت میگویند. در سوره مائده آمده است: لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا. برای روشن شدن مطلب به دور از بحث برتری، به مثال ورزش باز میگردم. آموزشها و روشهای مربیان و کشورهای مختلف برای افزایش مهارت ورزشکاران خود متفاوت است. در ادیان هم همین اتفاق رخ میدهد. هر دین و مکتبی روشی متفاوت برای تربیت و آراستگی به فضائل اخلاقی دارد. وقتی بوداییها، کنفوسیوسیها، یهودیها، مسیحیها و مسلمانها به روشی که به آنها تعلیم داده شده عمل میکنند، یعنی هر کس به اندازه وسعش در راه رسیدن به فضائل اخلاقی تلاش میکند و خود را پایبند به قوانین میداند.
ولی با وجود این مسائل، اسلام دین برتری است که از سوی آخرین پیامبر برای تمام انسانها برگزیده شده است. و اینها راه نیستند و فقط یک شبهراه هستند.
در آیه 62 بقره آمده است که: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ. ما در هر صورت با پدیده ادیان مواجه هستیم. باید ببینیم نگاه قرآن به این مساله چیست؟ در این آیه نشان میدهد که ایمان به خدا و روز جزا و انجام عمل صالح اهمیت دارد. عمل صالح چیست؟ روزه گرفتن، انفاق کردن، خدمت کردن و... کسی که پایبند به دستورات دین خودش است و دروغ نمیگوید و اخلاق نیکو دارد و ظلم نمیکند، به مرتبه لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ میرسد.
چرا روزهای که در اسلام واجب شده، برتر است؟
اگر کاروان بشریت و حرکت انبیا را در یک مسیر طولانی بررسی کنیم، بحث تجربه دینی و سیر تحولی و تکاملی آن مطرح میشود. یکی از وجوه برتر دانسته شدن اسلام این است که اسلام در آخرین منزل این سیر قرار گرفته و از همه تجربههای وحیانی گذشته استفاده کرده و به این مرحله نهایی رسیده است. بشریت تمام مسیرهای قبلی را طی کرده و در اسلام بدون افراط و تفریط در امساکها و روزهها به یک حداقل 30 روزه برای روزه گرفتن رسیده است. به این تجربه و دستور از آن جهت که برای خاتم پیامبران و تجربه نهایی پیامبران هست، میتوانیم تکیه کنیم.
در حدیثی از امام صادق(ع) خواندم که: «خداوند (در گذشته) روزه ماه رمضان را بر پیامبران واجب گردانید نه بر امتها، پس این امت را به ماه رمضان «بر امتهای گذشته» برتری داد.» شما چه برداشتی از این حدیث دارید؟
این نشاندهنده آن است که خدا ما را بیشتر دوست داشت تا خودمان را پالایش کنیم و دست به خودسازی بزنیم و با الزامی که میکند خودمان را در بستری از تحولات و دگرگونی قرار بدهیم. هر الزامی به معنای مشقت نیست، بلکه به این معناست که برای ما آن عمل ضروری است.
منظور از دوری اسلام از افراط و تفریط درباره روزه گرفتن نسبت به ادیان پیشین چیست؟
در ادیان گذشته بویژه در مسیحیت روزه هایشان شام تا شام بوده است. یعنی از هنگام افطار تا 24 ساعت بعد امساک میکردند. ظاهرا این نوع روزه گرفتن طبق مطالعات من از دین ابراهیم رایج بوده است؛ زیرا در جزیره العرب، حنفا به این شکل روزه میگرفتند.
جناب عبدالمطلب قبل از بعثت قوانینی داشتند که بعضی از آنها به احکام اسلامی هم رسید. آیا ایشان برای روزه گرفتن و رمضان قوانین خاصی را در نظر داشتند؟
چیزی درباره روزه گرفتن بهطور خاص از سوی ایشان ندیدهام، ولی در کل رایج بودن روزه گرفتن پیش از بعثت پیامبر اسلام وجود داشته است. آقای صبحی منصور در تحقیقی نشان دادهاند که روزه گرفتن قبل از اسلام هم متداول بوده است.
آیا پیامبر اسلام قبل از بعثت روزه میگرفتند؟
بله، ظاهرا ایشان در ایام تحنث و دورههای اعتکاف روزه میگرفتند. اگر ما این نظریه را بپذیریم که روزه گرفتن در قبل از اسلام هم متداول بوده، پس ایشان هم خودشان در رمضان روزه میگرفتند.
کلمه صوم و رمضان به لحاظ لغوی به چه معناست؟
در میان مسلمانها تشریع رسمی که از ابتدا آغاز شده، در مدینه بوده و در اعراب قبل از اسلام هم روزه یک فرهنگ بوده است، درست مانند طواف که با آیینها و قواعد خاص خودشان اجرا میکردهاند. البته تاکید میکنم که این فرهنگ از حضرت ابراهیم رسیده است.
رمضان که از رمض است، به معنای گرمای شدید است. و چون با روزه گرفتن و امساک کردن در رمضان نوعی احساس گرمای شدید میکردهاند، به آن رمضان میگفتهاند. صوم نیز به معنای امساک کردن است. صائم نیز کسی است که از خوردن خود را باز داشته و فطر هم معنای خلاف صوم یعنی باز کردن را دارد. البته در زبان عرفی اسبان بدون علوفه و قرقرههای بازمانده از چرخیدن و حرکت را نیز صائم میگفتهاند.
آیا برای رمضانی که در پیش رو داریم، نکتهای هست که نیاز به اصلاح داشته باشد؟
یک بعد که در دستورات و تعالیم اسلامی هست، نقش حرکت جمعی روزه است. درست است که روزه را فردی میگیریم، ولی در اصل در یک جمع همه در حال امساک هستند. مثلا گرچه ممکن است هر فردی صبح به صبح در خانهاش ورزش کند، ولی وقتی همه جمعی صبحها در پارک ورزش میکنند، اثرات آن نیز روحی و جمعی میشود. حال حتی اگر کسی عذری برای روزه گرفتن دارد، نباید تظاهر به روزهخواری کند. البته نباید این را تفسیر پلیسی کنیم که فرد را بگیریم و ببریم و...، من میخواهم از یک ادب جمعی صحبت کنم. همانطور که وقتی در یک مجلس عزا هستیم، نمیخندیم، باید ادب جمعی عدم تظاهر به روزهخواری را نیز بیاموزیم و فرهنگسازی کنیم. کارهای پلیسی موجب میشود که حتی جوانها نیز سرانجام به لجبازی رو بیاورند. ادب روزه گرفتن این است که کسی که با عذر یا بدون عذر روزه نمیگیرد، تظاهر به روزهخواری نکند و با موج و حرکتی که همه خودشان را پایبند به این امساک میدانند، اگر مشارکت نمیکند، مخالفت هم نکند. پس خود مردم باید بخواهند دیگران این ادب را رعایت کنند و فرهنگسازی شود.
حورا نژادصداقت / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد