راجع به فروش تراکم در پایتخت خیلی تا به حال بحث و فحص شده و همه با آن آشنا هستند، اما گمان نکنم ملت خیلی به پدیده‌ای به نام خیابان فروشی اندیشیده باشد؛ هرچند هر روز در سطح شهر با آن دست به گریبان است. یاللعجب، این دیگر چه جور چیزی است؟ عجایب خلقتی دیدم در این دشت!...
کد خبر: ۵۸۰۱۸۴
خیابان فروشی

آشنایی زدایی: حتما تا به حال در یک خیابان و بخصوص اگر فرعی بوده باشد، برای پارک کردن خودروی خود دنبال جا گشته‌اید و در این اثنا به افرادی برخوردید که یک تکه‌ای از خیابان را به شما پیشنهاد داده‌اند تا ماشین خود را در آنجا پارک کنید. اولش شما خیال کردید که طرف از سر نوع دوستی و دلسوزی، دارد این کار را برای شما انجام می‌دهد و لابد در جریان است که بنی آدم اعضای یک پیکرند.اما وقتی که آمده‌اید دوباره سوار ماشین خود شوید که محل پارک را ترک کنید، همان فرد جلو آمده و مجددا سلام عرض کرده، با این تفاوت که سلام این بار، بی‌طمع نیست. از شما تقاضای وجهی در قبال واگذاری جای پارک می‌کند و البته متناسب با قیمت ارز و دلار!

بله، این بود پدید خیابان فروشی!...در ذهن بسپارید فراموش نکنید. البته این پدیده فعلا بیشتر در تهران به چشم می‌خورد و هنوز به دیگر شهرها سرایت نکرده است. هرچه امکانات است، در پایتخت جمع شده است.

حالاجالب اینجاست که اگر به این افراد خیابان فروش معترض و متعرض شوید که این کار خودجوش چیست، اصلا احساس بدی ندارند و محکم و کوبنده به شما پاسخ می‌دهند که کار ما در راستای رفع نیاز شهروندان صورت می‌گیرد. شهروندانی که نه حال و حوصله اش را دارند و نه وقت و فرصتش را که در طول خیابان، در به در به دنبال جای پارک بگردند و از کار و زندگی بیفتند. فلذا پولی را هم که پرداخت می‌کنند، به‌زعم این افراد خیابان فروش، از جان و دل پرداخت می‌کنند.

بسته پیشنهادی: این مقوله خیابان فروشی،یک چیز خیلی جدیدی نیست، بلکه سال هاست جلوی چشم همه مردم و مسئولان انجام می‌شود، منتها آنقدر مسائل مهم‌تری چون فروش تراکم و دریافت عوارض نوسازی و حق انشعاب فاضلاب و این قبیل مهمات وجود داشته که هنوز هیچ‌یک از مسئولان شهری یا دولتی به صرافت برخورد با آن نیفتاده‌اند و فقط گاه مطلبی یا گزارشی راجع به آن در روزنامه‌ای چاپ شده است. و اما عرایض اجمالی و پیشنهادی بنده چیست؟

1ـ قدردانی لازم: از این افراد خیابان فروش به‌عنوان کسانی که بدون گرفتن یک ریال از دولت یا مدیریت شهری، به‌صورت خودجوش، برای خود اشتغال درست کرده‌اند؛ به‌عنوان «خوداشتغالزا» قدردانی شود. قبل از آن که دولت آنها را سرکار بگذارد، خودشان این کار را کرده‌اند. بدون اخذ یک ریال وام اشتغال!

2ـ رسمیت بخشی: اگر قبول کردیم که عده‌ای با خیابان فروشی، برای خود ایجاد اشتغال کرده‌اند و درخصوص جمع‌آوری آنها نیز به هرعلتی نمی‌توانیم کاری انجام دهیم، پس به موازات پارکبان‌های رسمی شهر، با این افراد هم برخورد رسمی داشته باشیم؛ یعنی با پوشاندن لباس مخصوص، به کار آنها رسمیت دهیم که هم ملت تکلیف خودش را بداند و بهتر آنها را بشناسد و در نگاه اول خیال بد نکنند، و هم دولت قادر باشد از آنها مالیات بگیرد. این یک کار را که دولت می‌تواند انجام دهد و بعید است که فشاری به وی وارد شود.

3ـ نصب تابلو: چنانچه هیچ یک از اقدامات و مراحل فوق قابل اجرا نبود و ما چرت گفتیم، پس لااقل با نصب تابلو در برخی خیابان‌های فرعی که افراد خیابان فروش ایستاده اند،به شهروندان هشدار دهند که: «به سر گردنه نزدیک می‌شوید!»

4ـ کوچه فروشی: از الان گفته باشیم که اگر سر چشمه را نگیریم، چند سال دیگر ممکن است با افرادی در سطح کوچه و خیابان مواجه شویم که علاوه بر خیابان،کوچه هم می‌فروشند. یا نه تنها جای پارک برای خودرو سواره‌ها که جای ایستادن برای پیاده‌ها نیز می‌فروشند. شما دقایقی در خیابان می‌ایستید و بعد می‌بینید یک نفر جلو آمد و گفت: «ببخشید، شما یک ربع اینجا ایستادید، 5000 تومان لطف کنید!» حالا بیا درستش کن!

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها