گرمخانه‌های شیراز آماده خدمات‌رسانی
معاون محیط زیست و خدمات شهری شهرداری شیراز؛

گرمخانه‌های شیراز آماده خدمات‌رسانی

عشق با احترام می‌آید

چرا بعضی شوهرها دوست ندارند در جمع به همسرشان احترام بگذارند؟. آنهایی که می‌خواهند زندگی مشترک موفقی داشته باشند، اغلب به عشق و علاقه میان همسران فکر می‌کنند و آن را تنها عامل موفقیت زوج‌ها می‌دانند.
کد خبر: ۵۷۹۶۲۶
عشق با احترام می‌آید

اگرچه عشق و علاقه یکی از مهم‌ترین نکات برای حفظ رابطه‌ای موفق میان زن و مرد است، اما نباید فراموش کنیم​ اگر ندانیم چطور باید عشق را حفظ کنیم، کم‌کم کمرنگ‌تر می‌شود و حتی گاهی از بین می‌رود.

همه ما کسانی را می‌شناسیم که با عشقی مثال‌زدنی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند و پس از گذشت چند سال همه چیز برایشان عادی یا حتی غیرقابل تحمل شده است؛ آنها هم عاشق یکدیگر بوده‌اند، ولی چطور شده آن همه عشق و محبت جای خود را به بی‌تفاوتی و حتی نفرت داده است؟

کارشناسان می‌گویند عوامل متعددی در زندگی مشترک وجود دارد که می‌تواند موجب افزایش یا کاهش عشق و علاقه همسران نسبت به یکدیگر شود.

احترام یکی از این عوامل است که می‌تواند علاقه افراد را بیشتر از قبل کند. بنابراین کمتر احتمال دارد همسرانی که برای طرف مقابل‌شان ارزش قائل می‌شوند و ویژگی‌ها و شایستگی‌های رفتاری او را محترم می‌شمارند، در چنین شرایطی قرار بگیرند.

بعضی‌ها هم هستند که طرز فکر متفاوتی دارند و می‌گویند احترام‌گذاشتن باعث می‌شود زن و شوهر از یکدیگر دور شوند! آنها فکر می‌کنند همسرانی که با احترام با هم برخورد می‌کنند، صمیمیت کافی ندارند و نمی‌توانند زندگی موفقی داشته باشند.

در صورتی که نه‌تنها نوع روابط زوج‌هایی که سالیان سال است همراه با هم با موفقیت زندگی می‌کنند و خوشبخت هستند، چنین موضوعی را تائید نمی‌کند که حتی متخصصان و کارشناسان هم بر اهمیت احترام متقابل میان همسران تاکید کرده‌ و آن را مساله‌ای مهم و ضروری برای ادامه زندگی مشترک همراه با موفقیت دانسته‌اند.

البته خیلی‌ها بر این باورند ناسزا گفتن و توهین‌کردن تنها کاری است که بی‌احترامی افراد را نسبت به یکدیگر نشان می‌دهد و با چنین فکری خیال می‌کنند خودشان هیچ‌وقت رفتاری نامحترمانه با همسرشان نداشته‌اند.

در حالی که همسران با کارهای مختلف دیگری هم می‌توانند بی‌احترامی خودشان را نشان دهند. به عنوان نمونه، قطع‌کردن حرف طرف مقابل و اهمیت ندادن به سخن‌های او، نادیده‌گرفتن نظرات و عقایدش، انتقاد و عیبجویی‌های مداوم و همیشگی، تهمت زدن، دروغ‌گفتن، ارزش‌ قائل‌نشدن برای شخصیت و نظرات یا کوچک‌ شمردن طرف مقابل با هر شیوه‌ای مانند تغییر لحن صدا، تغییر چهره یا تمسخر هم می‌تواند نشانه‌هایی از بی‌احترامی باشد.پس می‌بینید رعایت احترام و ارزش قائل شدن برای شخصیت افراد، موضوع بسیار ظریفی است که گاهی حتی ممکن است ندانسته یا ناخواسته با یک اخم ساده یا لبخندی تمسخرآمیز از بین برود.

احترام​ یعنی چه؟

اگر از شما بپرسند احترام‌گذاشتن چه معنایی دارد، چه جوابی می‌دهید؟ همین الان با خودتان فکر کنید و ببینید می‌توانید جواب مناسبی برای این سوال پیدا کنید؟ مسلما اگر معنای دقیق و درست احترام را بدانیم دیگر کسی نیست که این کار را خنده‌دار یا خجالت‌آور بداند و شاید مشکل اصلی هم همین باشد که نمی‌دانیم احترام‌گذاشتن چه معنایی دارد.

اگر تا به حال به معنای دقیق این کلمه فکر نکرده‌اید باید بدانید احترام‌گذاشتن در لغت به معنای «چیزی یا کسی را بزرگ داشتن» و «به کسی یا چیزی عزت نهادن» است.

پس اگر می‌گویند باید به بزرگ‌ترها احترام گذاشت و اگر همه باور دارند احترام متقابل می‌تواند روابط را حفظ کند و عشق و علاقه را میان افراد افزایش دهد، باید بدانیم احترام یعنی پذیرش افراد و ارزش قائل‌شدن برای آنها؛ همان‌طور که هستند و همان‌طور که رفتار می‌کنند.

آن کسانی که به دیگران احترام می‌گذارند، خوب می‌دانند سایر افراد و زندگی آنها هم ارزشمند است و باید مورد توجه قرار گیرد. برای همین هم اغلب نمی‌بینیم چنین کسانی با دیگران به شکل ناشایستی برخورد کنند.

البته جالب است بدانید برخی متخصصان باور دارند کسانی که به بقیه مردم احترام می‌گذارند، اول از همه به خودشان احترام گذاشته‌اند. آنها می‌گویند اگر کسی نتواند یا نداند چطور باید برای خودش ارزش و احترام قائل باشد، مسلما نمی‌تواند با بقیه هم این چنین برخورد کند.

اما چطور افراد می‌آموزند به خودشان احترام بگذارند؟ به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین و البته اساسی‌ ترین شیوه‌هایی که می‌تواند موجب چنین برخوردی در بزرگسالی شود، احترام والدین نسبت به فرزندانشان است.

به این معنا که آنها باید برای نظرات و عقاید بچه‌ها ارزش قائل شوند و بدانند احترام‌گذاشتن به کودکان موجب رشد بهتر آنها خواهد شد.

بچه‌هایی که در محیط خانواده مورد احترام والدین قرار می‌گیرند، در بزرگسالی هم بیشتر به سایر افراد جامعه احترام می‌گذارند و برای آنها ارزش قائل می‌شوند.

این افراد بخوبی می‌دانند احترام‌گذاشتن به معنای ارزش قائل شدن برای طرف مقابل است و هیچ موضوع خنده‌داری در آن نمی‌بینند یا از این کار خجالت نمی‌کشند.

بنابراین یادمان نرود اگرچه همیشه احترام به بزرگ‌ترها توصیه می‌شود، ولی با بچه‌ها هم باید با احترام برخورد کنیم تا در آینده آنها هم بتوانند چنین رویه‌ای را در پیش بگیرند.

افراط و تفریط نکنید

می‌گویند باید به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم. می‌گویند همسران در صورتی می‌توانند زندگی مشترک موفقی را تجربه کنند که به یکدیگر احترام بگذارند.

می‌گویند اگر می‌خواهید فرزندتان بخوبی رشد کند و از نظر عاطفی با مشکلی روبه‌رو نشود، باید با او با احترام برخورد کنید. می‌گویند احترام‌گذاشتن به پدر و مادر واجب است.

می‌گویند باید به یکدیگر احترام بگذارید؛ کوچک و بزرگ، زن و مرد و پیر و جوان هم فرقی ندارد و همه انسان‌ها باید با یکدیگر با احترام برخورد کنند. همه اینها را می‌گویند، ولی متاسفانه باز هم هستند افرادی که این موضوع را نادیده می‌گیرند یا آن را مساله‌ای جدی به حساب نمی‌آورند.

البته از حق نگذریم، والدین خیلی تلاش می‌کنند بچه‌های باادبی تربیت کنند که به همه افراد​ احترام می‌گذارند و شیوه نشان‌دادن احترامشان نسبت به دیگران را هم بخوبی بلدند.

با این حال، همین بچه‌ها وقتی بزرگ‌تر می‌شوند انگار این نکات را به دست فراموشی می‌سپارند و یادشان می‌رود احترام‌گذاشتن چه ارزش و اهمیتی دارد.

اما چه می‌شود که بعضی‌هاوقتی بزرگ‌تر می‌شوند و سن و سالی از آنها می‌گذرد، خجالت می‌کشند به بقیه مردم و بخصوص اعضای خانواده‌شان احترام بگذارند؟ چرا عده‌ای هستند که این کار را خنده‌دار می‌دانند؟ و اصلا چه کسی گفته احترام‌گذاشتن به دیگران فقط شرایط و زمانی خاص دارد؟

متاسفانه این روزها گاه می‌بینیم افرادی ارزش و اهمیت احترام را فراموش می‌کنند یا آن را بکلی نادیده می‌گیرند تا نشان دهند رابطه‌ای صمیمانه با فرد مقابل‌شان دارند. عده‌ای هم هستند که احترام‌گذاشتن به دیگران و بخصوص همسرشان را مایه خجالت می‌دانند؛ حتی اگر خودشان چنین طرز فکری نداشته باشند هم سعی می‌کنند مقابل دیگران رفتارشان را تغییر دهند.

در صورتی که به نظر می‌رسد هیچ یک از این رفتارها صحیح نبوده و از طرف متخصصان نیز توصیه نمی‌شود بلکه برعکس، بزرگان و کارشناسان همگی بر اهمیت احترام به دیگران و بخصوص همسران تاکید کرده و آن را عمل مهمی در موفقیت زندگی می‌دانند.

احترام کودکان را هم نگه‌داریم

«حالا دیگه باید جلوی بچه‌ها هم خم و راست بشویم تا آنها را ناراحت نکنیم؟! همه چیز برعکس شده!»، «تا بود باید به بزرگ‌ترها احترام می‌گذاشتیم و حرف آنها را اجرا می‌کردیم، حالا هم که خودمان بزرگ‌تر شدیم، باید گوش به فرمان بچه‌ها باشیم...».

خیلی از بزرگ‌ترها ممکن است چنین جملاتی را بگویند؛ جمله‌هایی که نشان می‌دهد آنها خیلی معنا و مفهوم احترام‌گذاشتن به بچه‌ها را نمی‌دانند.

درست است که متخصصان می‌گویند هر چقدر بیشتر به بچه‌ها احترام بگذاریم، آنها هم مودب‌تر خواهند بود و آینده بهتری خواهند داشت، اما این احترام‌گذاشتن اصلا به معنای خم و راست شدن یا پذیرفتن همه حرف‌های آنها نیست. چنین رفتاری نه‌تنها نشانه احترام نیست که حتی می‌تواند به تربیت بچه‌ها نیز آسیب وارد کند.

پس چه کار باید کرد؟ چطور باید به آنها احترام گذاشت و برایشان ارزش قائل شد؟ اگر این سوال‌ها به ذهن شما هم رسیده است، بدانید در دوران کودکی و نوجوانی باید با بچه‌ها به گونه‌ای برخورد کنیم که آنها ارزش خودشان را درک کنند و بدانند نظرات و عقایدشان برای والدین اهمیت دارد.

این کار هم به شیوه‌های ساده‌ای امکان‌پذیر است؛ به عنوان نمونه می‌توانید نظر او را در مورد مسائل مختلف جویا شوید و با او درباره آنها صحبت کنید. با این کار فرزندتان احساس می‌کند خود و نظراتش برای شما مهم است.

همچنین خیلی خوب است هنگام صحبت‌کردن با بچه‌ها از کلمات محترمانه و مودبانه استفاده کنید، ولی یادتان باشد این احترام‌گذاشتن نباید فقط در کلمات و جملات خلاصه شود؛ بلکه باید با کارها و رفتارتان هم نشان دهید به او احترام می‌گذارید.

نحوه رفتار شما با فرزندتان در صورتی که صحیح و مناسب باشد، موجب خواهد شد او احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد و در نتیجه اعتماد به نفس بهتری هم به دست می‌آورد بنابراین سعی کنید به او نشان دهید شخصیت خوب و باارزشی دارد.

در عین حال باید اشتباهات و خطاهایش را نیز با او مطرح کنید، ولی در زمان مناسب و به شیوه مناسب.

بچه‌ها باید حس کنند در محیط خانواده و برای سایر اعضای خانواده ارزش دارند و این ارزش و احترام از طرف دیگران نیز مورد توجه قرار می‌‌گیرد.

این‌گونه خوشبخت می‌شوید

خانواده اول: همیشه به هم احترام می‌گذارند و از گل نازک‌تر به یکدیگر نمی‌گویند. مرد در کارهای خانه به همسرش کمک می‌کند و زن هم تمام تلاشش را می‌کند تا آرامش بیشتری برای شوهرش فراهم سازد. آنها یکدیگر را دوست دارند و می‌دانند احترام‌گذاشتن به همدیگر یکی از عوامل اصلی موفقیت‌شان بوده است. هیچ وقت هم از این کارشان پشیمان نیستند یا آن را مایه خجالت نمی‌دانند.

خانواده دوم: همدیگر را دوست دارند و سال‌هاست با مهر و محبت همراه هم زندگی می‌کنند. زمانی که دور و برشان شلوغ نباشد، هر کاری از دستشان بربیاید برای طرف مقابل انجام خواهند داد تا آرامش بیشتری در خانه ایجاد شود، اما وقتی دوستان و آشنایان هم کنارشان هستند، شرایط فرق می‌کند.

در این مواقع رفتارشان عوض می‌‌شود و طور دیگری با همدیگر برخورد می‌کنند. حالا همه رفتارها و عادت‌های خوبی را که قبلا داشتند و در زندگی اجرا می‌کردند، فراموش می‌کنند و آن را مایه خجالت می‌دانند. آنها فکر می‌کنند اگر بقیه مردم متوجه شوند که چقدر با احترام با یکدیگر برخورد می‌کنند، آبرویی برای آنها نخواهند ماند! برای همین به قول خودشان گاهی در جمع اقوام و آشنایان فیلم بازی می‌کنند تا کسی متوجه این واقعیت نشود.

خیلی‌ها همین‌طور هستند و مانند این زن و شوهر تصور می‌کنند احترام‌گذاشتن به یکدیگر مایه خجالت است. این قضیه در مورد آقایان هم بیشتر صدق می‌کند؛ چراکه بعضی از آنها احترام‌گذاشتن به همسرشان را خجالت‌آور و مایه شرم یا کسر شأن‌شان می‌دانند و به همین دلیل دوست ندارند در برابر سایر افراد چنین برخوردی داشته باشند.

در حالی که چه زن و چه مرد باید بدانند پس از ازدواج مسئولیت‌شان بیشتر از قبل می‌شود و حالا در مقابل همسرشان مسئولیت‌هایی را ​​به​عهده دارند که باید بدرستی آنها را انجام دهند.

شاید چنین طرز فکری را بیشتر در مردهایی ببینیم که باورهایی قدیمی دارند یا فقط براساس آنچه از نسل‌های گذشته آموخته‌اند، بدون فکر عمل می‌کنند. در صورتی که اگر کمی در این مورد بیندیشند و شرایط‌ را بسنجند حتما متوجه اشتباه‌شان خواهند شد.

بنابراین به نظر می‌رسد آنان که مسئول آموزش و تربیت کودکان هستند، باید از ابتدا به دختران و پسران جوان و نوجوان بیاموزند که باید به همه افراد احترام گذاشت؛ زن و مرد هم ندارد.

آنها باید بدانند احترام متقابل همسران برای دوام زندگی مشترک، ایجاد حس عشق و علاقه و استحکام خانواده ضروری است و باید مورد توجه قرار گیرد.

به این معنا که افراد باید به یکدیگر احترام بگذارند و به عنوان یک انسان برای همدیگر ارزش قائل شوند، حالا تفاوتی هم ندارد طرف مقابل زن باشد یا مرد. آنها باید بدانند احترام‌گذاشتن همسران به یکدیگر نه‌تنها مایه خجالت نیست که حتی می‌تواند زندگی همراه با خوشبختی و سعادت را تضمین کند.

بچه‌ها می‌بینند، یاد می‌گیرند و تکرار می‌کنند

پدر و مادر بهترین الگو برای بچه‌ها هستند. بچه‌ها رفتار آنها را می‌بینند و همان را تکرار می‌کنند، چون از نظر کودکان، پدر و مادر همیشه بهترین‌ها هستند و بهترین برخورد را دارند بنابراین زمانی که والدین با فرزندانشان با کلماتی محترمانه صحبت کنند و آنها را عزیز بشمارند، بچه‌ها هم همین رفتار را می‌آموزند و در زندگی خودشان اجرا می‌کنند.

از طرف دیگر، اگر والدین با احترام با فرزندان‌شان برخورد کنند، بچه‌ها نه‌تنها نسبت به خودشان حس بهتری پیدا می‌کنند و برای خودشان ارزش قائل می‌شوند که همین موضوع به آنها می‌آموزد احترام‌ گذاشتن کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. برای همین چنین بچه‌هایی معمولا خیلی بهتر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و می‌توانند روابط موفقی داشته باشند.

از طرف دیگر، نحوه برخورد و رفتار والدین با یکدیگر نیز موضوع مهمی است که می‌تواند بر روحیه و رفتار کودکان اثر بگذارد. به طوری که اگر پدر و مادر با یکدیگر با احترام صحبت کنند و زمانی که در جمعی حضور دارند، طرف مقابل را عزیز و محترم بشمارند، فرزندشان هم چنین رفتاری را می‌آموزد و در زندگی خود آن را به کار می‌گیرد.

در مقابل، بچه‌هایی که می‌بینند پدر و مادرشان برای یکدیگر ارزش قائل نمی‌شوند و خواسته‌ها و نظرات طرف مقابل را مهم نمی‌دانند، در آینده همان‌طور رفتار خواهند کرد.

این بچه‌ها احترام را در زندگی واقعی ندیده‌ و آن را تمرین نکرده‌اند، برای همین هم طبیعی است نتوانند آن را در عمل اجرا کنند؛ حتی اگر پدر و مادر فقط به صورت کلامی به آنها آموخته باشند احترام‌گذاشتن به دیگران ضروری است و اهمیت دارد.

البته این موضوع می‌تواند گسترده‌تر باشد؛ یعنی زمانی که کودک یا نوجوان متوجه می‌شود پدر و مادرش در خیابان و مراکز عمومی هم به سایر افراد جامعه احترام می‌گذارند و قوانین را رعایت می‌کنند، او هم می‌آموزد به دیگران احترام بگذارد و با آنها به شیوه‌ای صحیح و مناسب ارتباط برقرار کند.

بنابراین بسیار مهم است از همان دوران کودکی و زمانی که شاید والدین تصور کنند بچه‌ها خیلی متوجه نیستند مراقب رفتار و گفتارمان باشیم و فراموش نکنیم بچه‌ها از اطرافیان‌شان یاد می‌گیرند و همان‌طور عمل می‌کنند.

احترام بگذارید تا احترام بگذارند

تا به حال افرادی را دیده‌اید که فقط از دیگران انتظار رفتار و برخورد محترمانه دارند؟ همان‌هایی که فقط می‌خواهند بقیه مردم به آنها احترام بگذارند و فکر می‌کنند خودشان هیچ وظیفه‌ای در برابر سایرین ندارند! اینها کسانی هستند که معمولا تنها می‌مانند چون هیچ‌کس تحمل رفت‌وآمد و معاشرت با چنین افرادی را ندارد.

آنها تنها هستند، چون هیچ وقت نخواسته‌اند با دیگران با احترام برخورد کنند و طبیعی است که دیگران هم حوصله برقراری ارتباط با آنها را نداشته باشند.

بعضی از کسانی که بلد نیستند یا نمی‌خواهند با دیگران با احترام برخورد کنند، معمولا می‌گویند در دوران کودکی این مهارت را نیاموخته‌اند و حالا هم کاری از دستشان ساخته نیست.

در صورتی که باید بدانیم هر رابطه موفقی برای این‌که بتواند ادامه پیدا کند و به نتیجه دلخواه برسد، باید دوطرفه باشد.

به این معنا که همه باید به یکدیگر احترام بگذارند و مسئولیت‌هایشان را انجام دهند و این طور نیست که فقط یک نفر همیشه ملزم به رعایت احترام باشد و طرف مقابل هر طور خواست رفتار کند.

احترام‌گذاشتن مهارتی است که همه افراد باید آن را بیاموزند و در زندگی‌شان به کار گیرند و این‌که هر یک از انسان‌ها تا چه حد از این ویژگی کمک می‌گیرند و آن را در روابطشان مدنظر قرار می‌دهند به سطح آگاهی آنها بستگی دارد. پس نباید فراموش کنیم ارتباطی که برپایه بی‌اعتمادی و بی‌احترامی به یکدیگر برقرار می‌شود، پایدار نخواهد بود و خیلی زود دچار مشکلات متعددی خواهد شد.

مراقب باشید بی‌احترامی عادی نشود

شاید تعجب کنید، شاید برایتان غیرقابل تصور باشد و شاید فکر کنید چنین موضوعی واقعیت ندارد، اما در بعضی از خانواده‌ها بی‌احترامی نسبت به دیگر اعضای خانواده موضوعی طبیعی و عادی به حساب می‌آید.

در چنین خانواده‌هایی افراد خیلی راحت به یکدیگر توهین می‌کنند و ناسزا می‌گویند، ولی هیچ‌کس هم ناراحت نمی‌شود یا حس بدی پیدا نمی‌کند.

آنها اینقدر به چنین کاری ادامه داده‌اند تا برایشان به یک عادت تبدیل شده است؛ عادتی که شاید ابتدا چندان دردسرساز و مشکل‌آفرین نباشد، ولی پس از گذشت مدت زمانی حتما عوارض ناخوشایندی از خود بر جای می‌گذارد.

بعضی از این افراد تصور می‌کنند صحبت‌کردن با لحنی نامناسب یا استفاده از کلمات و جملاتی که طرف مقابل را تحقیر می‌کند، نوعی شوخی‌کردن و تفریح است.

آنها می‌خواهند با این رفتارها، رابطه‌ای صمیمی و دوستانه با دیگر اعضای خانواده برقرار کنند یا نشان دهند چنین رابطه‌ای میان آنها وجود دارد، ولی نمی‌دانند این نوع رابطه در نهایت شکست خواهد خورد و خیلی دوام نمی‌آورد.

همچنین کودکانی که در این خانواده‌ها زندگی می‌کنند و بزرگ می‌شوند نیز از بد و زشت بودن این نوع رفتار آگاه نخواهند شد.

در نتیجه ممکن است با دوستانشان هم همین‌طور برخورد کنند و زمانی که واکنش آنها را می‌بینند، سرخورده و ناراحت شوند. حتی ممکن است تصور کنند در این دنیا تنها مانده‌اند و هیچ‌کس نمی‌تواند با آنها رابطه دوستانه موفقی برقرار سازد.

شاید آنها زمانی متوجه این واقعیت ​شوند که خیلی دیر است؛ در حالی که بارها و بارها متخصصان بر این موضوع تاکید کرده و گفته‌اند احترام متقابل اعضای خانواده به یکدیگر می‌تواند عامل موثری برای ادامه روابط موفق باشد. 

نیلوفر اسعدی بیگی - ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها