در قرن بیستویکم تنها چیزی که به این سیستم حمل و نقل اضافه شده جدول زمانی دیجیتالی است که در ایستگاهها نصب شده و زمان تقریبی رسیدن اتوبوس به ایستگاه فعلی و به ایستگاه بعدی را نشان میدهد.
برای غول الکترونیکی یعنی شرکت فیلیپس توقف اتوبوس در ایستگاهی خاص و ثابت فقط میتواند به خاطر نیاز به تعمیرات اساسی باشد.
بهجای چسبیدن اتوبوسها به همان مسیرهای معمول و قدیمی هر روز، چرا نباید مسیر اتوبوسها را با توجه به نیاز مسافرانشان تعیین و تطبیق داد؟ چیائو هوی لاو، طراح شرکت فیلیپس که در استودیوی طراحی این شرکت در سنگاپور مشغول بهکار است اعتقاد دارد میتوان شکل فیزیکی ایستگاههای اتوبوس را تغییر داد و از شکلی که ما عادت کردهایم هر روز آنها را در خیابانها و در جای ثابتی ببینیم، فاصله گرفت.
لاو مفهوم ایستگاههای اتوبوس را به سمت تیرهای چراغ برق و حتی گوشیهای هوشمندی که داخل جیب ماست، سوق داده است.
دیدگاه لاو این است که تیرهای چراغ برق به ایستگاههای اتوبوس تبدیل شوند که توسط فناوری بلوتوث یکپارچه شده و بهوسیله اپلیکیشنهای مخصوص با گوشیها و مراکز کنترل ارتباط دارد.
به این ترتیب شاید این تکنولوژی به ایستگاههای خالی از مسافری که در امتداد مسیرهای معین خودنمایی میکنند، خاتمه دهد.
طراحی فیلیپس فراتر از یک تغییر در شکل فیزیکی ایستگاهها بوده و فرآیند واقعی جابهجایی مسافر را کاملا بازتعریف میکند.
شرکتهای اتوبوسرانی و حمل و نقل بهکمک این باز تعریف قادر خواهد بود بهصورت بلادرنگ به درخواستهای مسافران پاسخ دهد.
با استفاده از یک برنامک، مسافران مشخص میکنند به کدام مقصد میخواهند بروند و نهایتا مسیرشان به کجا ختم میشود.
به این ترتیب امکان سرویسدهی بلادرنگ، براساس پیشبینی مسیرهای احتمالی که طبق خواسته فعلی مشتریان ترسیم شده امکانپذیر میشود. در این گفتوگو با لاو در خصوص مفهومی که پشت این بازتعریف قرار دارد، صحبت کردهایم.
طرحی که لاو معتقد است بهطور اساسی باعث تغییر روش جابهجایی افراد در درون شهرها خواهد شد.
چرا ایستگاه اتوبوس را انتخاب کردید؟
ما از خودمان پرسیدیم چه چیزی اطراف ماست که هر روز از آن استفاده میکنیم و آنطور که باید و شاید به آن توجه زیادی نداریم. آن چیزی که همه ما بهعنوان یک موضوع عمومی با آن درگیر بوده و در تجربه کردن آن با یکدیگر سهیم هستیم.
ایستگاههای اتوبوس یکی از جنبههای تسهیلات عمومی است که در همه شهرهای جهان اعم از کلانشهرها، شهرهای توسعه یافته یا در حال توسعه دیده میشود. حملونقل عمومی با بسیاری از جنبهها همچون سبک زندگی، کارکرد شهری، رفتار اجتماعی، سیاستگذاریها و هنجارسازیهای عمومی و زیرساختها در ارتباط است. این عوامل باعث شده مقوله حمل و نقل عمومی پیچیدهتر شده و در عین حال لازم باشد فراتر از شکل و عملکرد لحظهای به آن نگریست. واضح است که ما نمیتوانیم به این مقوله صرفا بهعنوان ایستگاه اتوبوس نگاه کنیم، بلکه باید بهعنوان یک سیستم کلی که ما را به چارچوببندی مجدد مساله راهنمایی میکند، بنگریم.
ایستگاههای فعلی مگر چه ایرادی دارند؟
ایستگاه اتوبوس فقط بخشی از کل سیستم حمل و نقل اتوبوسی در مسیر ثابت است. بنابراین منطقی است که به کل سیستم و نه فقط ایستگاههای اتوبوس نگریست. حل مسائل مربوط به ایستگاههای اتوبوس تغییری در کل سیستم ایجاد نمیکند، اما ما میدانیم که با استفاده از این طرح میتوان بهعنوان نقطه شروعی برای بهبود سیستم حمل و نقل اتوبوسی در مسیرهای ثابت استفاده کرد. ما در مورد مزایا و محدودیتهای سیستم حمل و نقل در مسیرهای ثابت بحث کردیم. روشن است چنین سیستمهایی ثبات در زمان و مکان را به طور تقریبی و نه کامل برای ما به ارمغان میآورد و شما میدانید در چه مکان و تقریبا زمان مشخصی باید سوار و پیاده شوید.
انعطافپذیری چیزی نیست که سیستم حمل و نقل اتوبوسی ثابت بتواند آن را ارائه کند. همه ما تجربه زیادی از سوار شدن در اتوبوسهای خالی یا مملو از جمعیت را داشتهایم و این یعنی اتوبوسها در فواصل زمانی مرتب و بدون توجه به حجم مسافر در سراسر خط در حال حرکت هستند. حرکت براساس یک زمانبندی دقیق شاید به نوعی بهرهوری کل سیستم محسوب شود اما در مورد همه اتوبوسهای یک خط این موضوع مصداق ندارد؛ چرا که هر اتوبوس قادر به پاسخگویی فوری به تقاضای فوری و شرایط ترافیکی نیست. برای همه ما بارها اتفاق افتاده که سوار اتوبوسی با تعداد اندکی مسافر شدهایم که این اتوبوس براساس برنامه و در یک خط سیر ثابت و از پیش تعیین شده و بدون اینکه در ایستگاههای بعدی مسافری را سوار یا پیاده کند به حرکت خود ادامه میدهد.
انگیزه ما از این طرح این بود که چگونه میتوان به منظور بهینهسازی خدمات اتوبوسی، به مسافران و راننده اجازه دهیم تا فورا نسبت به شرایط ترافیکی و تقاضای پویا پاسخ دهند. البته نه شبیه به تاکسی که شما در هر زمان و مکانی میتوانید یک تاکسی را انتخاب کرده و به مقصدتان بروید.
شما چگونه این نقصها را مورد توجه قرار دادهاید؟
ما به ایستگاههای مختلف اتوبوس سر زده و در طول مسیر با مسافران، راننده و اپراتورهای سیستم ترمینال اتوبوسرانی و در کل هر فردی که در طول کل مسیر امکان صحبت با او را داشتیم وارد گفتوگو و تحلیل اوضاع شدیم.
همه اطلاعات بهدست آمده شامل تک تک لغات، طرحهای ساده، عکسها و فیلمهایی که از این طریق جمعآوری شد را با یک نگرش کلی در مورد جریان ترتیبی سوار شدن به اتوبوس از ابتدا تا انتها ترسیم کردیم.
این امر یک تصویر بسیار غنی از کل فعالیت را به ما ارائه داد بهگونهای که حس میکردیم از داخل یک بالگرد و از بالای آسمان در حال دنبال کردن مسیر اتوبوس هستیم و حالا میتوانستیم روی هر بخشی که میخواهیم تمرکز کرده و تصویر آن را بزرگنمایی کنیم تا اشکال واضحتر شود.
در همین حال ما به یک شبکه بزرگ برای نگرش به سیستم حمل و نقل اتوبوسی در سراسر جهان رسیدیم تا مطمئن شویم دوباره مشکل جدیدی در این سیستم حمل ونقل به وجود نمیآوریم و از دیگر شرایط مشابهی که میتواند به غنای راه حل بالقوه ما کمک کند درس بگیریم.
نظریهای که ما با کمک ابزار جریان تجربه ارائه کردیم باعث ایجاد اساس و بنیانی شد تا ما واقعا در عمق موضوع پیش رفته و در راستای عملی کردن ایده شروع بهکار کنیم.
چنین ایدهای از کجا الهام گرفته شد؟
با نگاهی به طرز استفاده کنونی ما از تلفنهای هوشمند و به موازات آن استفاده از GPRS روشن بود که ما امروزه برنامهریزی چندانی در زندگیمان انجام نمیدهیم اما در عین حال میتوانیم نسبت به جهان اطراف خود پاسخگویی فوری داشته باشیم. امروزه رابطه میان زمان و مکان تغییر کرده و ما نیازمند برنامهریزیهای کمتری هستیم اما در عین حال قابلیت کارا و موثر بودن بشکل بلادرنگ را هم داریم.
چه طرحها یا محصولات دیگری بر طراحی مجدد ایستگاههای اتوبوس توسط شما تاثیر داشت؟
تجسم دادهها بخشی از اثرگذاری روی طرح بود. بسیاری از ما یاد گرفتهایم با نگاه کردن به اطرافمان، چیزهای جدید یاد بگیریم. در دنیای امروز که افراد خیلی مشغول و گرفتارند، یک تصویر مختصر و گویا دقیقا همان چیزی است که ما برای رسیدن به اطلاعات مورد نیازمان در کمترین زمان به آن نیازمندیم. بخصوص زمانی که برای چگونگی رسیدن به مکان مد نظرمان به چنین اطلاعاتی نیازمندیم.
چالش برانگیزترین بخش فرآیند چیست؟
بخش طراحی نسبتا آسان است چرا که عاری از محدودیتهای لجستیکی است. فکر میکنم چالشیترین بخش کار، مجاب کردن یکی از خدماتدهندگان سرویسهای حمل و نقل اتوبوسی و سهامداران آنها به اتخاذ چنین رویکردی باشد. این رویکرد به تغییر رفتار بخشی از مسافران و بهطور قطع تغییر روشهای سازماندهی خطوط اتوبوسی توسط سرویسدهنده نیاز دارد.
طرح شما چقدر باعث تغییر اساسی در طرح کنونی سرویس دهی اتوبوسی میشود؟
با حذف ایستگاههای اتوبوس از معادله، رویکرد مسیرهای ثابت اتوبوسی کاملا دستخوش تغییر خواهد شد. طرح مفهومی ما نظم رباتیک سرویسدهی در مسیرهای ثابت را به هم زده و شاید به ایجاد شرایط اجتماعی جدید منجر شود و امیدواریم از این طریق میزان اثر و انتشار دیاکسیدکربن در فضای شهری کاهش یابد.
برپایی این طرح چقدر آسان است؟
این موضوع نیازمند تغییرات اساسی در زیرساختها و مهمتر از آن تغییر اذهان مردم و سرویسدهندگان است.
اجرای این طرح به چه فناوریهای جدیدی نیازمند است؟
معماران فناوری اطلاعات که پشت این موضوع کار میکنند باید بسیار قوی باشید و بعلاوه یک سیستم نرمافزاری را که قادر به پاسخگویی بلادرنگ باشد و بتواند با حجم بالایی از درخواستهای آنلاین و اطلاعات ورودی کار کند، طراحی کنند.
طرح شما از همین مرحله اجرا خواهد شد؟
طرح در مرحله مفهومی است و باید به مرحله بعدی یعنی جزئیات و ترسیم نقشهای از کل معماری مورد نیاز وارد شود که البته این کار نیازمند مشارکت همه ذینفعان است.
ما همه از این طرح بهوجد آمدهایم و احتمالا بتوانیم علاقه دیگر بخشها مانند سرویسدهندگان، برنامهریزان شهری و بنگاههای سیاستگذاری را به این طرح ترغیب کنیم.
از این طرح چه درسی آموختید؟
در هر فعالیت طراحی باید ذهن را کاملا باز گذاشت تا در صورت احساس، آماده ایجاد تغییرات باشیم. ما کار را با ایستگاههای اتوبوس آغاز کردیم اما با باز طراحی سیستم سرویسدهی اتوبوسی به پایان رساندیم که کاملا غیرمنتظره بود؛ چرا که به خودمان اجازه دادیم چارچوببندی جدیدی از مشکل داشته باشیم.
منبع: بی بی سی
مترجم: آتنا حسنآبادی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد