شاکی این پرونده که نرگس نام دارد، شکایتش را در پلیس فتای استان فارس مطرح کرده است. او میگوید: «از مدتی قبل تماسهای تلفنیام به طرز غیرمنتظرهای زیاد شد. افرادی که زنگ میزدند، میخواستند برای گرفتن فال قهوه از من وقت بگیرند. به همه آنها توضیح میدادم اشتباه تماس گرفتهاند و من اصلا چنین کاری را انجام نمیدهم، اما همگی اصرار داشتند اسم و شماره تلفنم را در یک سایت اینترنتی دیدهاند. حتی برخی از مردانی که تماس میگرفتند حرفهای زشت و ناشایستی میزدند.
بالاخره برای اینکه بفهمم اصل ماجرا چیست وارد فیسبوک شدم. اول خیال میکردم تشابه اسمی است یا فرد تبلیغکننده شماره را اشتباه نوشته است، اما وقتی وارد آن سایت شدم دیدم صفحهای به نام من درست شده و اسم و مشخصات کامل و شماره تلفنم در آن موجود است و نوشته شده من فال قهوه میگیرم. ضمن اینکه تعدادی از عکسهای خصوصیام را نیز در آن صفحه گذاشته بودند. واقعا تعجب کردم.نمیدانستم چه کسی و با چه انگیزهای چنین رفتاری را با من کرده است برای همین تصمیم گرفتم شکایت کنم.»
ماموران پلیس فتا در جریان تحقیقات فنی و تخصصی توانستند فردی را که این صفحه جعلی را ایجاد کرده بود، شناسایی و با او به صورت اینترنتی قراری بگذارند. به این ترتیب سمیرا در دام کارآگاهان افتاد و به جرمش اعتراف کرد.
او میگوید: «من نرگس را نمیشناختم و کینهای هم از او به دل نداشتم، اما یکی از دوستان به نام حسن با او اختلافاتی داشت و میخواست از وی انتقام بگیرد. او نقشهای را طراحی کرد و از من خواست کمکش کنم. من نیز قبول کردم. حسن یک سری از عکسهای خصوصی نرگس را دزدیده بود. او آنها را به من داد و من در یک کافینت صفحه فیسبوک جعلی ایجاد کردم و هر از گاهی هم مطلب تازهای در آن مینوشتم. هدف اصلی از این کار آن بود که آبروی نرگس برود و او به دردسر بیفتد.»
این زن ادامه میدهد: «من خیال میکردم چون این کارها را از کافینت انجام میدهم امکان شناسایی وجود ندارد و نمیدانم پلیس چطور مرا پیدا کرد، اما وقتی دستگیر شدم سعی کردم همه چیز را انکار کنم. من مدعی شدم مرا اشتباه گرفتهاند و اصلا جرمی انجام ندادهام، اما چون عکسهایی از نرگس در رایانه شخصیام وجود داشت دیدم چارهای جز اعتراف ندارم.»
ماموران بعد از پی بردن به اصل ماجرا سراغ حسن رفتند و این مرد را نیز بازداشت کردند. او وقتی فهمید همدستش همه حقایق را اعتراف کرده و چیزی برای پنهان کردن باقی نمانده است، به جرمش اقرار کرد.
حسن میگوید: «مدتی با نرگس دوست بودم، اما بنا به دلایلی با هم به اختلاف برخوردیم و من که از او بشدت کینه به دل گرفته بودم مصمم شدم انتقام بگیرم. وقتی عکسهای خصوصی این زن را به دست آوردم به این نتیجه رسیدم که میتوان از طریق شبکههای اجتماعی به او ضربه زد ولی نمیخواستم خودم این کار را بکنم چون ممکن بود زود شناسایی شوم برای همین موضوع را با سمیرا در میان گذاشتم و او هم قبول کرد کمکم کند.»
پرونده دو متهم همچنان در حال رسیدگی است این در حالی است که پروندههای مشابه زیادی نیز روی میز بازپرسان ویژه مبارزه با جرایم جنایی قرار دارد و افزایش این گونه جرایم سبب شده است پلیس از مردم بخواهد در نگهداری از عکسهای خصوصی خود دقت بیشتری به خرج بدهند تا در دام اینگونه مجرمان گرفتار نشوند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: