در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همسر مجید که ساکن استان فارس است، میگوید: «راز جرایم شوهرم با شکایت من فاش شد. شوهرم یک سال قبل وقتی به خواستگاریام آمد با ظاهرسازی گولم زد. من از خانوادهای ثروتمند هستم و او نیز مدعی شد مردی پولدار است که چند شرکت تجاری دارد و افراد زیادی برایش کار میکنند. با کارهایی که مجید انجام داد، اعتماد من و خانوادهام به وی جلب شد و ما با هم ازدواج کردیم. اوایل هم رفتارش خوب بود و کاری غیرعادی انجام نمیداد، اما بعد از مدتی شروع به بهانهگیری کرد و گفت کارهایش به هم ریخته و بشدت با مشکل مالی مواجه شده است. او سعی کرد با گفتوگو ترحم مرا جلب کند تا اموالم را در اختیارش بگذارم. اوایل مقاومت میکردم، اما بعد از مدتی دیدم راه چارهای ندارم و اگر بخواهم بیش از این به خواستههای همسرم بیاعتنا باشم باید هر روز جنگ و دعوا داشته باشیم برای همین نیمی از اموالم را به نامش کردم. به این فکر میکردم که بالاخره او شوهرم است و زیاد هم فرقی نمیکند اگر بخشی از داراییام در اختیار وی باشد.»
زن جوان ادامه میدهد: «مجید چندی بعد از انتقال اسناد ناپدید شد و به هر دری که زدم نتوانستم او را پیدا کنم تا اینکه مجبور شدم به پلیس گزارش بدهم و بگویم شوهرم مفقود شده است. آن روزها بشدت نگران بودم که بلایی سرش آمده باشد، اما وقتی ماموران بررسی کردند فهمیدند همسر من در واقع مجرمی حرفهای است که از افرادی در استانهای تهران و کرمان کلاهبرداری کرده است. آنها بعد از مدتی تحقیق مجید را دستگیر کردند و او به همه جرایمش اقرار کرد.»
متهم هم درباره جرایمی که انجام داده است، چنین میگوید: من قبل از ازدواجم در تهران از چند نفر به بهانههای مختلف کلاهبرداری کردم و فراری شدم. بعد در کرمان هم همین کار را کردم و بعد از مدتی برای اینکه شناسایی نشوم راهی شیراز شدم و در آنجا ازدواج کردم و توانستم همسرم را اغفال و داراییهای او را تصاحب کنم. بعد از فرار از خانه، دفتری اجاره کردم و بدون اینکه مجوز قانونی داشته باشم به مردم وعده پرداخت وام میدادم از این طریق شش نفر را گول زدم و برای تهیه وامهایی تا مبلغ 70 میلیون تومان از آنان مبالغی را بهعنوان کارمزد گرفتم. اتفاقا از طریق همین شرکت هم ردیابی و دستگیر شدم البته قبل از بازداشت با مرد ثروتمندی آشنا شدم و خودم را از تجار بزرگ و معتبر معرفی کردم و گفتم قصد دارم یک فروند هواپیمای ایرباس بخرم و آن را به شرکتهای هواپیمایی کرایه بدهم. به آن مرد گفتم این کار سود زیادی دارد. با تعریفهایی که انجام دادم او را وسوسه کردم تا مبلغی را بهعنوان سرمایهگذاری در اختیارم قرار بدهد.
مجید در ادامه میگوید: چندی پیش با تقلب، یک خودروی پراید را هم از چنگ مالکش درآوردم و قصد داشتم با فروش آن چند میلیون تومان به جیب بزنم. مقدمات این کار را انجام داده بودم و چیزی تا انجام معامله و دریافت پول نمانده بود که دستگیر شدم.
مرد تبهکار در پایان میگوید: من هر از گاهی محل و شهر زندگیام را عوض میکردم و نقشهام این بود که به این روند ادامه بدهم تا پلیس نتواند محل سکونت مرا پیدا کند. اگر مدت زیادی در یکجا میماندم یا از یک شگرد برای کلاهبرداری استفاده میکردم، احتمال لو رفتنم زیاد میشد. چون در تمام این مدت توانسته بودم از چنگ قانون فرار کنم خیال میکردم برای همیشه موفق به این کار میشوم. روزی که دستگیرم کردند واقعا از اینکه توانسته بودند مرا ردیابی کنند، شوکه شده بودم و باور نمیکردم به دام افتاده باشم.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: