در پروژه آپولو برای سفر به ماه دو ماژول فرماندهی و ماهنشین که روی هم سفینه آپولو را تشکیل میدادند، راهی قمر زمین میشدند.
در مدار ماه، ماژول ماهنشین در حالی که دو فضانورد داخل آن نشسته بودند، راهی فرود بر سطح یگانه قمر زمین میشدند و فضانورد سوم برای مدتی که گاه تا چند روز هم طول میکشید، به تنهایی دور ماه میچرخید.
زمانی که آنها در آن سوی ماه نسبت به زمین بودند، کاملا خارج از دسترس و در دورترین فاصله از سیاه مادری قرار میگرفتند. آنقدر دور و تنها که تا آن زمان و تا به امروز هیچ کس در چنین شرایطی قرار نگرفته است.
پنج نفر از آن هفت قهرمان امروز زندهاند. آلفرد ووردن، خلبان سفینه فرماندهی آپولو15 یکی از آنهاست که هنوز هم نشانهای از یک فضانورد کهنه کار در سیمایش دیده میشود.
آلفرد ووردن در ماه جولای1971 در کنار دیوید اسکات فرمانده آپولو و جیم اروین خلبان ماژولنشین آپولو 15 به مدار ماه پرواز کرد.
در مدت زمانی که او در ماژول فرمانده بود، نامش به عنوان تنهاترین انسان در کتابهای رکورد ثبت شد.
از نظر بسیاری از محققان، ماموریت آپولو 15 سختترین و دقیقترین برنامه علمی ماموریت بزرگ آپولوست.
در گفتوگو با ووردن بیشتر تلاش شده از تجربه انسانی که هزاران کیلومتر از خانه خود دور بوده است، چیزهایی آموخته شود.
آیا شما هم احساس میکنید خلبانان ماژول فرماندهی توسط تاریخ نادیده گرفته شدهاند؟
چنین تصوری خندهدار است. معمولا بیشتر مردم به کسانی توجه دارند که روی ماه فرود آمدهاند. کار آنها برداشتن سنگ از روی ماه و انتقال آن به زمین برای تجزیه، تحلیل و بررسی بود. اما نکته اینجاست که از لحاظ علمی شما اطلاعات بیشتری را میتوانید از مدار ماه نسبت به سطح آن به دست آورده و به اطلاعات علمی بیشتری برسید. به عنوان مثال من برای اولین بار از 25 درصد سطح ماه عکس گرفته و به همان اندازه نقشه ترسیم کردم و از طریق این عکسها و نقشهها، اطلاعات زیادی را برای بررسی و تحقیق به زمین انتقال دادم. حدس میزنم هنوز هم محققان به آن عکسها و نقشهها نگاه میکنند.
مشتاقم بدانم زمانی که سفینه ماهنشین آپولو برای فرود به سمت دیگر ماه از ماژول فرمان جدا شده و شما در پنجره اتاقکتان میدیدید که تصویر ماهنشین آپولو هر لحظه کوچکتر و کوچکتر میشود چه چیزی در ذهنتان میگذشت؟
پیش از هرچیز برایشان آرزوی موفقیت داشتم که بتوانند فرود موفقی روی ماه داشته باشند. دومین چیزی که به ذهنم میرسید این بود که من از رفتن آنها خوشحالم چرا که حالا تمام فضای اطراف متعلق به من هستند و به این ترتیب من سه روز فوقالعاده را تک و تنها در یک فضاپیما سپری کردم.
آیا واقعا احساس تنهایی نمیکردید؟
ببینید تنها بودن با احساس تنهایی و منزوی بودن یا احساس قرار داشتن در یک جای دورافتاده با هم فرق میکند. من در آنجا تنها بودم اما احساس تنهایی نمیکردم. من در گذشته خلبان نیروی هوایی ارتش بودم. خیلی وقتها داخل هواپیماهای جنگنده به تنهایی پرواز کرده بودم و به آن شرایط عادت داشتم و از آن لذت میبردم. من در آنجا مجبور نبودم با دیوید و جیم صحبت کنم. تنها یک بار که ماژول فرمان از بالای سایت فرود رد میشد به آنها سلام کردم. در طرف دیگر ماه من حتی مجبور به صحبت با هوستون هم نبودم. آن دوره از ماموریت بهترین بخش پرواز برای من بود.
ولی شما حدود 400 هزار کیلومتر از خانه دور بودید؟
بله شما از زمین بسیار دور هستید. اما چیزی که مرا بیشتر از تنهایی، تحت تاثیر بودن در مدار ماه ـ بخصوص زمانی که خودم تنها در مدار ماه بودم ـ قرار میداد ، زمانی بود که بهطرف دیگر ماه میرسیدم و از پنجره اتاقم بالا آمدن (طلوع) زمین نسبت به افق ماه را میدیدم. صحنه بسیار شگفتانگیزی بود. علاوه بر این، من نظارهگر دنیایی (زمین) خارج از آن با چشماندازی بسیار متفاوت و به شیوهای بسیار متفاوت از آنچه کسی تا به حال دیده بود، بودم.
آنچه من در آنجا یافتم این بود که تعداد ستارهها بسیار زیاد بود به گونهای که نمیتوانستم تک تک آنها را تفکیک کرده و انتخاب کنم. آنها شبیه صفحهای از نور بودند. این موضوع برایم بسیار جذاب بود، چراکه نظرم را درمورد چگونگی فکر کردن ما در مورد گیتی تغییر داد. کهکشان راه شیری که ما جزئی از آن هستیم میلیاردها ستاره دارد و در آنجا (خارج از زمین) میلیونها کهکشان است. وجود این همه عظمت به شما چه میگوید؟ به شما میگوید که ما به اندازه کافی در مورد آنها بزرگ فکر نمیکنیم. به نظرم تمام هدف برنامه فضایی این بود چگونگی دنیای خارج از زمین را کشف کرده و در مورد آن چیزهای بیشتری به بشر نشان داده و بیاموزد.
آیا این عظمت باعث نشد که شما احساس کوچکتر شدن کرده و در نتیجه احساس تنهایی بیشتری کنید؟
بله. مگر میتوان احساس ناچیزی نسبت به این همه عظمت داشت. اگر توانستید زمانی به پشت ماه سفر کنید، آنجاست که احساس میکنید هیچ چیز نیستید.
من کنجکاوم بدانم چرا ترجیح میدادید خارج از دسترس هوستون باشید (با هوستون در تماس نباشید)؟
من نیاز نداشتم کسی در گوشم مدام صحبت کند چون کارهای زیادی داشتم که باید آنها را انجام میدادم. البته کمی شوخی کردم.
آلفرد ووردن:وقتی شما خارج از کره زمین نظارهگر عظمت آسمان و عکسبرداری از آن و انجام کارهای مختلفی هستید، واقعا زمانی برای فکر کردن به شکوه فضا را ندارید. شما تمام آنها را به مغزتان می سپارید و در بازگشت، سالهای سال به تمام آنچه روی داده فکر میکنید |
چراکه اگر با موضوع مهم یا مساله جدی مواجه میشدم از آنها میخواستم با من تماس بگیرند. اما اگر همه چیز بخوبی پیش میرفت من نیازی به صحبت کردن با آنها نداشتم و میتوانستم در انجام کار علمی خودم تمرکز بیشتری داشته باشم.
در آنجا چقدر مشغول بودید؟ من تصور میکنم پس از ماموریت، شما تفکر زیادی نسبت به زمین و کهکشان داشتید؟
جالب است بدانید وقتی شما خارج از کره زمین نظارهگر همه این عظمت و عکسبرداری از آن و انجام کارهای مختلفی هستید واقعا زمانی برای فکر کردن به آنها ندارید. شما تمام آنها را به مغزتان سپرده و در بازگشت به تمام آنچه روی داده فکر میکنید.
در آنجا حدود 20 ساعت کار میکردم و فقط روزی سه، چهار ساعت میخوابیدم. بنابراین واقعا وقتی نداشتم روی صندلی نشسته و با نگاه کردن به بیرون پنجره در مورد گیتی فکر کنم یا در مورد آنچه میدیدم برای خودم فلسفهچینی کنم.
شما یکی از هفت نفری هستید که در مدار اطراف ماه به طور کامل تنها بودهاند (شش نفر دیگر هم خلبانان ماژول فرمان آپولو 10، 11،12،14،16 و 17 بودهاند. در این میان تنها خلبانان ماژول فرمان آپولو 15،16 و 17 سه روز در مدار اطراف ماه بودهاند) آیا درسهایی وجود دارد که فضانوردان در صورت بازگشت دوباره به ماه یا سفر به مریخ بتوانند یاد بگیرند؟
فکر میکنم چیزهایی برای آموختن وجود داشته باشد، گرچه ما همه تجربههای مختلفی داشتهایم.
تجربهای که من کسب کردم این بود که رابطه بیش از حد دوستانهای با خدمه پرواز نباید داشت. با اینکه ما رفقای خاص و خیلی صمیمی با هم نبودیم اما کارمان را بخوبی و کاملا حرفهای انجام میدادیم و من فکر میکنم این موضوع مزیت خوبی برای گروه بود.
من حدس میزنم شما آدم خونگرم و صمیمی باشید اما شما میگویید که لزوما اینچنین آدمی نیستید؟
خدمه آپولو 12 همیشه با هم دوست و صمیمی بودند. پیتر کنراد همچون برادری برای دو خدمه دیگر بود. اگر شما یکی از آنها را میدیدید انگار هر سه آنها را دیدهاید چرا که آنها همیشه با هم بودند.
ما درست بر عکس آنها بودیم. ما با هم آموزش میدیدیم، اما معاشرت زیادی با هم نداشتیم و فکرمیکنم این موضوع از ما گروه موثرتری ساخته بود.
دیوید اسکات و جیم اروین همکاران شما رد پای خود را روی ماه گذاشتند که ممکن است میلیونها سال در آنجابماند. آیا شما هم اثری از خود به یادگار گذاشتهاید؟ مثلا ادرارتان بر روی ماه؟
ممکن است. البته ما زمانی که در مدار ماه بودیم ادرارمان را بیرون میریختیم. این کاری است که باید انجام میدادیم، با باز کردن دریچه و ریختن ادرار به بیرون.
شاید هنوز اثر ادرارمان در مدار ماه باشد. اگر چه ماه نیروی جاذبه لازم برای نگه داشتن ذرات را در مدارش ندارد. احتمالا چیزهایی که ما آنجا ریختهایم تاکنون ناپدید شده و هیچ اثری از آنها روی ماه یا در مدار آن نمانده است.
منبع: bbc
مترجم: آتنا حسنآبادی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اسماعیل حلالی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید به مناسبت هفته بزرگداشت شهدا در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه «جامجم» مطرح کرد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم