سیاستهای تشویقی، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری و... از سیاستهای کوتاهمدت و بلندمدت به کار گرفته توسط دستاندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است که برای به دست آوردن سهم بیشتری از گردشگری بینالمللی استفاده میشوند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامهریزی در این زمینه در خارج از مرزها سفارتخانههای آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باورند که سفارتخانهها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسائل توجهی نخواهند داشت، اما برخلاف نظر این گروه حتی در صورت نبود نیاز به دریافت روادید از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور باز هم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را میتوانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.
مسئولان و کارکنان سفارتخانهها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها میدهند. پس فقط با یک نگاه نمیتوان این گونه تصور کرد که سفارتخانهها فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با حوزه گردشگری ندارند.
اگرچه انجام امور دیپلماتیک در سفارتخانهها به دیگر موارد ارجح است، اما امروزه این سیاستهای تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاستهای دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کردهاند.
بنابراین بسیاری از دولتها با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانههایشان بویژه در بخش فرهنگی در نظر میگیرند که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاستهای کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.
رایزنان گردشگری
در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هماکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دستاندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز به ارزش واقعی سفارتخانهها و بخشهای مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری پی نبردهاند و به قول معروف هنوز اندر خم یک کوچهاند.
این غفلت زمانی که برخی دستاندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاستگذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیتهای بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبردهاند.
شاید نبود هماهنگی بین نهادهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده به صورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانهها میدانند و چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده، پس بخش بازرگانی سفارتخانهها مسئول هدایت و برنامهریزی سیاستهای جذب گردشگران به داخل کشور است.
اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایهدار گردشگری ایران معرفی میکنند و معتقدند این صنعت پل ارتباطی بین تمدنها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران میتوانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.
اگرچه طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه ایران بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است، اما آیا واقعا رایزنان گردشگری میتوانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشند؟
این سوال مهم در شرایطی مطرح میشود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از تواناییهای رایزنان اقتصادی از شرکت گسترده ایران در نمایشگاههای گردشگری جهان خبر میدهند.
مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است. شاهد مثال این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان (مدیرکل سازمان میراث فرهنگی) حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بینالمللی جهان تا کنون صرفا پنج درصد گردشگران بینالمللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است.
بنابراین با توجه به این آمار میتوان دریافت اگرچه صنعت گردشگری میتواند در قسمت اقتصادی سفارتخانهها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاستهای اقتصادی نمیتواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بینجامد. آن هم زمانی که ایران با توجه به پتانسیلهای بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی میتواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.
سفارتخانهها، مشوقان سفر
علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندیهای این گروه برای تشویق گردشگران برای سفر به ایران و دیدن جاذبههایش خواهد بود.
بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم، فرهنگ و مذهب کشورمان است که رایزنان فرهنگی سفارتخانهها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفتههای فرهنگی، برپایی مراسم مذهبی، جشن و شادی و البته ارتباط هر چه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، روشهایی که میتوان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.
اهمیت استفاده از ظرفیت بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن میشود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و سال 2012 تقریبا از هر ده سفر صورت گرفته، چهار مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.
بنابراین میتوان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر میبندند، سفری که میتواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگیزده شده باشد.
این آمار بیانگر رشد چشمگیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بینالمللی است و شاید جاذبههای دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در ردههای بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکتهای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواهد بود.
جایگاهی که متاسفانه تاکنون به آن توجه نشده و دستاندرکاران گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارائه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آن که سفیران فرهنگی کشورمان هماکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دستیابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.
به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانههای ایران شاید یک موازی کاری باشد و بجز هزینههای هنگفت آن هم در شرایط کنونی هیچ دستاوردی به همراه نداشته باشد. رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویاترین شکل و با بیشترین جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران میتوانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانههای کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.
پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیهای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانههای ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی هماکنون به عنوان ظرفیتی بالقوه وجود دارد.
شاید کمکاری و نبود حضور گسترده رایزنان فرهنگی در مجامع بینالمللی باعث ایجاد این شبههشده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانههای کشورمان خالی باقیمانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیا و استفاده کنیم.
نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریانسازیهای انجام شده در زمینههای سیاسی بیشتر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه بجاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و برای تثبیت نام ایران با تمام جاذبههایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.ارزانی فعلی سفر به ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانههاست و بجاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانههای ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه این که دوباره آزمونی بیحاصل را برایش تدارک ببینیم.
رایزنان فرهنگی ایران میتوانند با توجه به جاذبههای بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بیشک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان میتواند بسیار مفید واقعشده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینهساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.
عماد عزتی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد