راز فجیع ترین پرونده قتل خانوادگی گشوده می شود

فجیع ترین پرونده قتل خانوادگی سال ، که در آن زن و شوهر جوانی ، پس از قتل خواهر و برادر جوانی ، 2 فرزند خود را از بیم فاش شدن رازشان به قتل رسانده بودند ، صبح امروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران بازگشایی می شود.
کد خبر: ۵۵۸۹۵

روز گذشته ، دلداری ، نماینده دادستان در مصاحبه ای با خبرنگار «جام جم» ، با بیان این که در این پرونده ها متهم وجود دارد ، جزییات بیشتری از این قتلهای فجیع را تشریح کرد. نماینده دادستان و دادیار دادسرای جنایی تهران در مورد متهمان پرونده گفت : متهم ردیف های اول و دوم پرونده زن و شوهری به نام ابراهیم و معصومه هستند که پس از طراحی نقشه قتل یک جوان و خواهرش ، 2فرزند خود را به قتل رسانده اند. 2متهم دیگر پرونده غلامحسین - م یک مرد 40ساله افغانی و جعفر- ر مردی 47ساله هستند که در قتل مرد جوان به نام ابراهیم مشارکت داشته اند.

یک سناریوی کثیف

نماینده دادستان در تشریح پرونده این قتل های فجیع گفت : ماجرای قتلها از آنجا آغاز می شود که معصومه یکی از فرزندان خود را که به بیماری خونی مبتلا بوده است هر هفته به بیمارستان امام خمینی تهران جهت مداوا می برده است ، در این رفت و آمدها زن جوان در میدان شوش تهران با راننده مسافربر جوانی به نام ابراهیم آشنا می شود. ابراهیم پس از آن که از بیماری فرزند معصومه آگاه می شود ، به وی می گوید که در بیمارستان آشنایی دارد که می تواند به وی کمک کند و به این ترتیب برای روز بعد با وی قرار می گذارد تا فرزند او را به نزد پزشکی که دوست اوست ببرد ، زن جوان هم شماره تلفن منزلش را به وی می دهد ، به این ترتیب ارتباط زن و راننده جوان شروع می شود ، ابراهیم هر چند روز یکبار به نزدیکی منزل معصومه در پیشوای ورامین می آمد واو را به بیمارستان می برد و سپس به خانه اش باز می گرداند. در این رفت وآمدها، ابراهیم از زن جوان سوال می کند که آیا وی مجرد است یا متاهل که وی می گوید ؛ مجرد است و با دایی خود که کودک بیمار فرزند اوست زندگی می کند. با گذشت 5 یا 6ماه از این ارتباطات ، یک روز فرزند بزرگ معصومه وی را در حال پیاده شدن از خودروی ابراهیم می بیند و جریان مردی که هر روز با خودروی خود به دنبال مادرش می آید و او را بازمی گرداند را برای پدرش توضیح می دهد. که به دنبال این قضیه شوهر معصومه به وی ظنین می شود و از وی سوالاتی می کند که جواب آنها برای وی قانع کننده نیست . چند ماه بعد ، ابراهیم از معصومه خواستگاری می کند که وی پاسخ می دهد چون فعلا درس می خوانم بعدا جواب می دهم و به این ترتیب وی را باز هم معطل نگه می دارد. بعد از مدتی ابراهیم انگشتر طلایی را به معصومه می دهد که وی با فروش آن برای ابراهیم انگشتر مردانه ای می خرد و به وی هدیه می دهد و در آنجاست که تصمیم خود را برای خواستگاری مطرح می کند. در پی این ماجراها شوهر معصومه بار دیگر به وی مشکوک می شود ، و از وی ماجرای مردی را که هر روز او را به بیمارستان می برد ، می پرسد. او ابتدا منکر می شود اما پس از 2روز تمام قضایا را به همسرش می گوید و شوهر معصومه (اسماعیل) از او می خواهد تا با معرفی وی به عنوان دایی خود ، اجازه بدهد تا خودش به قضایا پی ببرد.

آغاز نقشه شوم

به این ترتیب معصومه طی یک قرار ابراهیم را با همسرش آشنا کرده ولی وی را به عنوان دایی خود معرفی می کند، اسماعیل با ابراهیم قرار می گذارد تا چند روز بعد همراه یکدیگر به امامزاده داوود بروند و پس از رسیدن به آنجا موضوع رابطه اش را با معصومه از وی می پرسد که وی جریان ارتباط خود را به طور کامل برای وی تشریح می کند و از این پس شوهر معصومه تصمیم به انتقام می گیرد.

حلقه اول قتل های خونین

اسماعیل (شوهر معصومه) پس از بازگشت از امامزاده داوود به همسرش می گوید که قصد دارد تا انتقام سختی از مرد جوان و خانواده اش بگیرد و بنابراین از وی می خواهد تا با یک ازدواج صوری به عقد ابراهیم دربیاید و بعد از مدت کوتاهی با تهیه یک شناسنامه جعلی و عنوان کردن این که معصومه در زمان جنگ ، خانواده اش را از دست داده است او را به عقد ابراهیم درمی آورند. در مراسم عروسی آنها که با شرکت حداقل 600نفر برگزار شده است ، اسماعیل (مرد قاتل) تدارکات عروسی مثل فیلمبرداری ، تزیین ماشین عروس و هزینه های دیگر را خود به عهده می گیرد و با گرفتن جشن عروسی مفصلی همسر خود را به خانه ابراهیم می فرستد ، معصومه 2 ماه در خانه پدر ابراهیم زندگی می کند و در این مدت زن و شوهر قاتل برای آن که انتقام سخت تری از ابراهیم و خانواده اش بگیرند ، خواهر او را برای یکی از دوستان خود که وی را با پرداخت پول اجیر کرده و به عنوان برادر معصومه معرفی کرده اند ، خواستگاری می کنند. این مرد پس از چند روز با بیان این که قصد سفر به دبی را دارد از ماجرا خارج می شود و از این پس اسماعیل در تماسهای تلفنی با فاطمه (خواهر ابراهیم) خود را به جای خواستگار قلابی او معرفی می کند و می گوید که از دبی تماس می گیرد.

آغاز قتل ها

پس از گذشت مدتی ، ابراهیم تصمیم می گیرد تا آخرین حلقه نقشه خود را به اجرا بگذارد و بنابراین در تماس با فاطمه به وی می گوید که قصد دارد به ایران بازگردد و از او می خواهد هر چه سریعتر جهیزیه خود را آماده کند تا او را به خانه ببرد. سرانجام روزی معصومه و شوهرش (که خود را جای دایی او معرفی کرده است) فاطمه را به بهانه چیدن اثاثیه اش با خود به پیشوای ورامین می آورند و به او می گویند امشب شوهرش از دبی باز می گردد. نیمه شب اسماعیل که به همراه 2 کودک خود و فاطمه در خانه تنها بوده است ، از فاطمه درخواست ارتباط نامشروع می کند ، اما پس از آن که وی به درخواست های نامشروع او پاسخ نمی دهد ، او را با چاقو کشته و تکه تکه می کند. پس از قتل فاطمه ، اسماعیل قضیه قتل را به همسرش اطلاع می دهد و این بار نقشه قتل ابراهیم را طراحی می کند ، او را به بهانه پیدا کردن گنج به تپه های اطراف پیشوا می برد و بعد از آن که از او می خواهد تا مکانی را گود کند ، به یک مرد افغان که همراه او بوده دستور می دهد تا با کلنگ به سر او بزند و سپس خود چند ضربه چاقو به وی زده و او را پس از قتل تکه تکه می کند.

قتل شاهدان کوچولو

پس از قتل ابراهیم و خواهرش ، معصومه به خانه خود باز می گردد ، او متوجه می شود که یکی از کودکان در شب قتل فاطمه توسط اسماعیل متوجه قتل او شده است و دایم به برادر کوچکترش می گوید که «بابا خاله را پخ پخ کرد» و به این ترتیب از شوهرش می خواهد تا برای فاش نشدن جریان قتلها 2 کودک را به قتل برساند ، و اسماعیل در اقدامی جنون آمیز 2 فرزند خود را در حمام سر می برد و سپس به قم ، مشهد و کربلا می رود ، پس از بازگشت به ایران ماموران که از جریان قتلها آگاه شده بودند ، او را در کرمانشاه دستگیر می کنند. نماینده دادستان با بیان این که در دادگاه فردا ، اسماعیل به دلیل مباشرت در 3 فقره قتل عمدی ، (فاطمه و 2 پسر خود) و مشارکت در قتل ابراهیم ، همسرش معصومه به اتهام معاونت در 2 فقره قتل عمدی (ابراهیم و فاطمه) و آمریت در قتل فرزندانش و متهمان ردیف های سوم و چهارم که غلامحسین و جعفر به اتهام مشارکت در یک فقره قتل مورد محاکمه قرار می گیرند ، گفت : در این پرونده فجیع همسر اسماعیل نقش مغز متفکر را داشته است .
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۵ انتشار یافته: ۰
وقتی خورشید در غزه طلوع می‌کند

حجت‌الاسلام سید کاظم سید باقری، معتقد است گفتمان مقاومت یک آرمان فراگیر اسلامی و انسانی است که فراتر از مرز‌ها و فرقه‌ها حرکت می‌کند 

وقتی خورشید در غزه طلوع می‌کند

نیازمندی ها