دوگانه «کار» و «فراغت» و سرگردانی ما

صحبت از تقابل سنت و تجدد یا سنت و دین در برابر توسعه تکنولوژی بحث جدیدی نیست، ولی حاشیه‌ها و فروع آن بیش از ریشه‌های اصلی، آن هم با نگاه ایرانی و در بطن اتفاقات ساده‌ای که در زندگی هر روزانه​مان رخ می‌دهد، شرح داده شده‌اند و در این زمینه هنوز جا دارد متفکران خوشفکر تحلیل‌های خود را با نگاه اسلامی ارائه دهند و آشفتگی‌های به فراموشی سپرده شده را بار دیگر باز کنند و آن را به نتیجه برسانند، آن گونه که آرامش و رهایی از آشفتگی حاصل شود.
کد خبر: ۵۵۳۰۱۴
دوگانه «کار» و «فراغت» و سرگردانی ما

یکی از معدود کسانی که در این زمینه بسیار نوشته سیدمرتضی آوینی است. آوینی از تجدد صحبت می‌کند نه‌آن‌گونه که ابتدا آن را بکوبد و وقتی بی‌ارزشی‌اش مسلم شد، از دین و بخش‌های مثبت سنت دفاع کند.

مسلما چنین کاری بیهوده است! آوینی بدون آن که شکایت‌های خسته‌کننده و جهتگیری‌های خاص داشته باشد، آرام نگاه می‌کند و نگاهش را می‌شکافد و بعد به‌دنبال دلیل می‌رود و این‌گونه است که پاسخ‌هایش روان و پذیرا می‌شوند.

گرچه در این میان به دلیل فریب‌هایی که تکنولوژی روز، زندگی هر یک از ما را زیر چرخ‌های خود پوچ کرده است، افسوس می‌خوریم، ولی چون آوینی راه را مشخص می‌کند، به لحظه‌های بعد امیدوارانه می‌توانیم نگاه کنیم.

نکته دیگر در نوشته‌های او این است که شهید آوینی گرچه منابع مهم غربی را مطالعه کرده، ولی از شیفتگی در برابر افکار و اندیشه‌های آنان مصون مانده است. مطالب زیادی در نوشته‌های او هست که نشان‌دهنده مطالعات و ارجاعاتش به این کتاب‌هاست، ولی نقدهای منصفانه موجب می‌شود خواننده هم جنبه‌های پنهان نظریات این نویسندگان را بشناسد.

آوینی هیچ یک از این متون را شالوده اصلی اندیشه‌های خود قرار نداده است و در این باره در مقاله «جادوی پنهان و خلسه نارسیسی» می‌گوید: «بنده هرگز صلاح نمی‌دانم برای اقامه حجت و دلیل به گفتار غربی‌ها متوسل شوم، چرا که از یک سو اعتقاد دارم آنها خود قادر به شناخت خود و جامعه خود نیستند و از سوی دیگر، هر چه را از قول آنها ذکر کنیم باز هم هستند کسانی که در همان باب اقوالی کاملا مخالف بر زبان و قلم خویش رانده‌اند، زیرا تفرقه و تشتت آرا از لوازم ذاتی و لاینفک تمدن غرب است.»

آوینی در مقالات متعددی به بررسی جنبه‌های تکنولوژی پرداخته و کلی گویی از آنها، راهی را پیش نمی‌برد. به همین دلیل تنها به یک مورد از جنبه‌های دنیای ماشین‌زده از نگاه آوینی می‌پردازم که در زندگی ما نفوذ پیدا کرده، ولی چون با آن خو گرفته‌ایم کمتر تحلیلش می‌کنیم.

یکی از ابعاد مهم زندگی ما کار است. کاری که وقت عمده هر روزمان صرف آن می‌شود و نسبت به آن، نظرات مثبت یا منفی داریم؛ چرا برای ما اینقدر ساعت کاری و ساعت اوقات فراغت اهمیت پیدا کرده است؟ آیا برای ما مهم است ساعت‌های کاری‌مان به حداقل برسد و اوقات فراغتمان به حداکثر؟ آیا همیشه اوقات فراغت تا این حد دغدغه اصلی زندگی‌ها بوده است؟ این پرسش‌ها ریشه در تفکری دارد که توسعه و رشد تکنولوژی در آن بیشترین اعتبار را دارد.

آوینی در مقاله «زبان، تلویزیون و سینما و اوقات فراغت» با اشاره به این که در تفکر دینی کار سازنده شخصیت آدمی و نردبان تعالی اوست، به جنبه‌های مختلف کار در زندگی امروز و همچنین اتوماسیون اشاره می‌کند و می‌نویسد: «همه زندگی انسان وقف گسترش اتوماسیون شده است. (به عبارت دیگر) همه زندگی انسان وقف کاری شده است که قرار است کار را از میان بردارد و این یک دور باطل است.»

گویی پایان ساعت کاری، تازه آغاز ساعت زندگی دوست داشتنی بعضی از ماست. در همین جاست که چگونگی سپری کردن اوقات فراغت اهمیت زیادی پیدا می‌کند و اصلا مفهومی به نام اوقات فراغت بعد از غلبه تمدن تکنولوژیک ایجاد می‌شود.

شناخت مفاهیم پنهانی که در رهایی از ساعات کاری و افزایش اتوماسیون وجود دارد، ما را از جنبه دردناک و در عین حال مبهمی که گرفتارش هستیم، نجات می‌دهد.

این همه تلاش برای یافتن کار و در مقابل این همه تلاش برای تمام شدن ساعت کاری نشان می‌دهد در این نگرش کار به مثابه یک شر لازم است. آوینی در مقاله «جادوی پنهان و خلسه نارسیسی» کار را پس از پیدایش اتوماسیون چنین تعریف می‌کند: «کار، شر لازمی است در جهت امرار معاش که باید از آن خلاص شد. بگذریم از این که بشر با پیدایش اتوماسیون نتوانسته از شر کار خلاص شود، بلکه بالعکس همه کار و زندگی‌اش وقف گسترش اتوماسیون گشته و این دور باطلی است که تمدن غربی بدان گرفتار آمده است.»

این بیزاری از کار هر روز در افراد معتقد به چنین نگاهی رشد بیشتری پیدا می‌کند و برای رهایی سریع‌تر از آن، ابزار را بیشتر به سوی خودکاری سوق می‌دهند به امید آن که سریع‌تر رهایی پیدا کنند حال آن‌که به اعتقاد آوینی، اتوماسیون و پیچیدگی تکنیکی محدودیت‌های بیشتری بر اختیار و اراده آزاد انسان تحمیل می‌کند.

جالب است وحشت از نظام تکنولوژیک همزمان با شیفتگی بشر در برابر محصولات جدید و اتوماسیون بیشتر افزایش می‌یابد (مقاله آخرین دوران رنج) و اگر ما از این وحشت جان از کف نداده‌ایم، به این دلیل است که عادت کرده‌ایم و عادت موجب شده همچنان ادامه دهیم.

علت خطرناک بودن اتوماسیون را می‌شود در تعریفی که آوینی از خودکاری دارد پیدا کرد که می‌گوید: اتوماسیون چیزی است که در یک حیطه محدود می‌تواند جایگزین نیروی کار انسان یا حیوانات شود و همین امر با توجه به خصوصیات روانی و نفسانی غالب انسان‌ها می‌تواند ماشین را به یک وسیله بسیار جذاب و فریبنده و فتنه انگیز تبدیل کند. شیفتگی، جز در گستره عشق حقیقی، بسیار خطرناک و نافی اختیار و آزادی است.» (مقاله درباره ارتباطات)

ولی گویا این شیفتگی در باور آنها که توسعه تکنولوژی و ابزار تولید را ملاک اصلی قرار داده اند تا حدی فراگیر و دامنه دار شده است که آوینی می‌گوید: «در تفکر جدید، «مدنیت» و «توسعه تولید» و «اتوماسیون» همچون گاوهایی مقدس پرستیده می‌شوند؛ بنابراین در ذات تحلیل‌های تاریخی جدید از حیات انسان این شیفتگی و گاوپرستی خواه ناخواه جلوه کرده است.» (مقاله درباره ارتباطات)

گاهی اوقات ما نیاز داریم کسانی را که می‌شناسیم بدون هیچ لقبی از نو بشناسیم یا لقب‌های جدید متفاوت از قبل به آنها بدهیم. این طور است که همه چیز نو می‌شود و دستاوردهای نگاه‌های نو، رشدها و لذت‌های عمیقی برایمان به ارمغان می‌آورد. سیدمرتضی آوینی را باید یک متفکر بدانیم. از آن معدود متفکرانی که نیاز داریم در هیاهوی چشمگیر مدرنیسم، پیشرفت، تکنولوژی و... با حرف‌هایی از جنس حقیقت، با نگاهی متفاوت از قالب‌های غالب‌ شده امروز، مثل رود در ما جاری شوند و در حرکت روان و پیوسته آنان که رو به روشنایی و دریا دارد، بیاساییم.

حورا نژادصداقت - جام​جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها