آقای حسینیپور، حدود یک سال و نیم از انتشار کتاب پایی که جا ماند میگذرد و طی این مدت اتفاقات زیادی برای این کتاب افتاده است. از انتشار دستنوشته رهبر معظم انقلاب بر این کتاب گرفته، تا استقبال بالای مخاطبان و جوایزی که این کتاب به دست آورده. فکر میکنید دلیل موفقیت این خاطرات چه بوده است؟
من دو دلیل را در موفقیت این کتاب موثر میدانم؛ اول اینکه این خاطرات، خاطرات خاصی است. برای اینکه شرایط من در زندانهای عراق خاص بوده. کمسن و سال بودنم؛ قطع عضو شدنم و قطع پایم در شکنجهگاههای عراق؛ عضو اطلاعات و عملیات بودنم و بُرنده بودنم در گفتوگو با عراقیها؛ حتی بعضی نظامیان عراقی میگفتند: «باید به جای پایت، زبانت را میبریدند.»؛ نیت من که دیدهبان اسارت باشم و تمام کدها و هرچه را که میبینم یادداشت کنم و... باعث شد مقام معظم رهبری در دستنوشتهشان این جمله را به کار ببرند: «این یک روایت استثنایی از حوادث تکاندهنده است که از یکسو صبر و پایداری رزمندگان ما را و از سوی دیگر پستی و خباثت نظامیان و گماشتگان صدام را جزء به جزء و کلمه به کلمه در مقابل چشم خواننده میگذارد و او را مبهوت میکند.» میخواهم بگویم روایت تکاندهنده فقط مربوط به خباثت و پستی مزدوران صدام نیست، بلکه صبر و پایداری رزمندگان ما هم میتواند تکاندهنده باشد که حضرت آقا در دستنوشتهشان آوردهاند. این حرف رهبری حرف دل همه آحاد جامعه است ولی آنها نمیدانستند چطور بیان کنند.
در این مدت استقبال مخاطبان از این کتاب زیاد بود و هرکس که کتاب را میخواند به ابراز احساسات میپردازد.
بله، شخصیتهای مختلف از مذهبی و غیرمذهبی و مردم عادی و دانشگاهیان این کتاب را خواندهاند. حتی آن آدمی که به انقلاب و نظام هم دلبستگی نداشت، وقتی این کتاب را خوانده نوشته که من با خواندن این کتاب دیدگاهم نسبت به امام و انقلاب عوض شد. انقلاب و امامی که باعث میشود یک بچه شانزده ساله آنطور در زندانهای عراق مقاومت کند.
بیش از دهها هزار پیام دریافت کردهام که با این کتاب خو گرفتهاند و با خاطرات شفاهی دفاع مقدس ارتباط عاطفی و قلبی پیدا کردهاند. اینها نشان میدهد که این کتاب توانسته در میان مردم برود و گنج جنگ شکوفا شود. انشاءالله که در آینده شاهد شکوفایی هرچه بیشتر تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی باشیم.
چند ماهی است که نشر کشور با وضع گرانی کاغذ روبهروست و این وضع باعث گلایه برخی نویسندگان و فعالان حوزه نشر شده است. چه توصیهای برای این گروه از دوستان دارید؟
خب این مساله برای همهمان پیش آمده. اگر شرایط مساعد بود این کتاب به چاپ بیشتری میرسید. وقتی ظرف یک سال این کتاب به چاپ چهلم میرسد، این نشان میدهد که تقاضا برای این کتاب هنوز هم هست و میتواند چاپ بیشتری داشته باشد. به هر حال، مشکلی است که پیش آمده و نباید فراموش کنیم که الان تحریم و مشکلات اقتصادی در ادامه نبرد هشت ساله است. ولی ما باید به رسالت خودمان عمل کنیم. دشمن میخواهد با تحریمها فرهنگ مقاومت مردم را بشکند. وظیفه مهم ما ثبت و ضبط خاطرات شفاهی دفاع مقدس است. مهم این است که این خاطرات ثبت و در آرشیو نگهداری شوند و حالا هروقت که منتشر شد، خوب است. گرانی کاغذ و کمبود نقدینگی نباید باعث شود که ما رسالت خودمان را فراموش کنیم، زیرا ما چند سال بیشتر برای ثبت خاطرات شفاهی جنگ فرصت نداریم.
عید نوروز را پشت سر گذاشتهایم، شما در ایام عید معمولا چه چیزی عیدی میدهید؟
فراغتی که در تعطیلات نوروز برایمان پیش میآید را میشود با مطالعه کتاب پر کرد. چه خوب است که عید نوروز را با هدیه دادن کتاب به یکدیگر تبریک بگوییم. من خودم کتاب «نورالدین پسر ایران»، «خاطرات ایران»، «دختر شینا»، «خاطرات بابانظر»، و «دا» را هدیه دادم و میدهم. کتاب «نامههای فهیمه» را هم گرفتهام و به دختران فامیل هدیه دادهام.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
دکتر فواد ایزدی درگفت و گو با «جام جم»:
حسین حبیبی در گفتوگو با «جامجم» از سرچشمههای نگارگری گفت