ساعت پخش: 13:30 ـ بازپخش: 21:30 شب بعد

فیلم‌های نوروزی شبکه تهران

ساعت پخش: 14:45

فیلم‌های نوروزی شبکه قرآن و معارف

تازه وارد پردردسر بچه‌های روستا در قرعه کشی شرکت شکلات سازی برنده خودرو می‌شوند که ورود خودرو به روستا برای خانواده بچه‌هایی که به صورت مشترک برنده ماشین هستند مشکلاتی ایجاد می کند که در آخر تصمیم می‌گیرند خودرو را بفروشند و مدرسه بسازند.
کد خبر: ۵۵۰۳۱۳
فیلم‌های نوروزی شبکه قرآن و معارف

قصه‌های خداـ بخت آفرین

پسر روستایی گچکار اهل شعر که موی وصورت سپید داره وهر خواستگاری که می ره جواب رد می‌گیره در راه شهر ساکش عوضی می‌افته و می‌گرده صاحب ساک رو پیدا می‌کنه صاحب ساک به‌دلیل امانت داری از او خوشش میاد در همین حین بادختر خانواده آشنا شده و ازدواج می‌کنن.

قصه‌های خدا- چرا باران نمی‌بارد

در روستا همه دعا می‌کنند که باران ببارد حتی روزه گرفته و نماز باران می‌خوانند اما نوجوان داستان که یتیم است و با مادربزرگ زندگی می‌کند به‌خاطر خرابی سقف دعا می‌کند که باران نبارد.

قصه‌های خدا ـ تردید

فردی که تمام دارایی خود را از دست می‌دهد و به‌دلیل بی‌پولی و بیکاری مشکلات زیادی می‌بیند و به حکمت خدا شک می‌کند اما با بازگشت به خدا پس از خروج از مسجد پیرمردی پولدار را که سکته کرده نجات می‌دهد و به​وسیله او مشکلاتش حل می‌شود.

قصه‌های خدا ـ رزرو

پیر مرد رزمنده اسمش برای حج درمی‌آید از روستا و خانه خداحافظی می‌کنه اما وقتی به لشکر میاد می‌فهمه رزروه ناراحت می‌شه اما سفارت عربستان به لشگر ویزا نمیده و فقط معاون لشکر که زنش پابه‌ماهه مجوز می‌گیره او هم جای خود را به رزمنده روستایی میده.

قصه‌های خدا ـ نمایش

زنی که عاشق بازیگری است و به‌خاطر قبولی در تست، جنینی را که پس از سال‌ها خدا عطا کرده سقط می‌کند ازمحل کارش اخراج می‌شود و شوهر خود را از دست می‌دهد و وقتی سر ضبط می رود می‌بیند کس دیگری جایگزین شده در امام‌زاده توبه کرده راز و نیاز می‌کند و به زندگی برمی‌گردد.

قصه‌های خدا ـ همشهری

لحظه طلایی ـ تصویری دیگر (شامل 2اپیزود)، 6 فروردین

هندس که سازنده ساختمان است در مراجعه به ساختمان متوجه می‌شود که جمال که بربّناست به‌دلیل مریضی پسرش دیوار را تمام نکرده است.

بعد از سکوت

دکتر برای طرح خود که درمان ضایعه نخاعی است دنبال نمونه انسانی می گرده یک جانباز داوطلب می‌شه اما یک گروه جاسوسی که طرح او را دنبال می‌کنند....

جامانده

سرایدار شرکت به عروسی مدیرعامل می رود از فرط خستگی و تعجب از عروسی و وقایع آن پسر خود را در تاکسی جا می‌گذارد که پسرک تا صبح با راننده تاکسی و خانم بازیگر ماجراهای آموزنده‌ای دارد...

بوی گندم

دختر پس از سال‌ها برای فروش زمین به روستا برمی‌گردد که با مخالفت عمو مواجه شده و با رسول آشنا می‌شود که دنبال طرح خودکفایی گندم است آنها باهم ازدواج می‌کنند و رسول در جنگ شهید می‌شود اما او با کمک دوستان شوهرش طرح را به نتیجه می‌رساند.

دوقدم مانده تابهشت

سارا و سینا نوه عزیز خانم هستند که می خواهند با هم ازدواج کنند اما به دلیل مشکل پدر و مادرشان که خواهر و برادر هستند موانعی دارند. سینا در انباری نقشه​‌هایی پیدا می‌کند که فکر می‌کنند نقشه گنج است شروع به کندن می‌کنند که عزیز خانم اسرار جدیدتری به آنها می‌گوید آنها در جستجوی خود قرآنی پیدا می‌کنند قدیمی که تاریخ تولد و ازدواج آنها در آن است و پدر در آن همه را به تبعیت از قرآن و حمایت و احترام به مادر سفارش کرده...

خواب و بیداری

احمد دنبال مال اندوزی از طریق سود پول است و دائم با زنش که مجالس مذهبی می‌گیرد درگیر است در محل کار با شاگردش به‌خاطر پرداخت نکردن حقوق درگیر شده و شاگرد به کما می‌رود احمد سعی می‌کند ماجرا را اتفاق جلوه دهد اما اتفاقاتی می‌افتد که او توبه و طلب بخشش کرده و خود را معرفی می‌کند.

آماده‌باش

سه جوان سرباز که مرخصی گرفته و به خانه‌های خود بر می‌گردند در راه از مشکلات همدیگر آگاه شده و سعی در حل مشکلات هم دارند و رفیق و راهنمایشان سید متولی امامزاده است و...

مسیر عشق

نوجوانی که عشق کربلا دارد قلک خود را شکسته همرا قالیچه قدیمی مادر بزرگ مخفیانه سوار اتوبوس کاروان شده و به سفر کربلا می​رود که داستان‌های جالبی بر سر راه اوست که... .

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها