حسن یکی از برادران را صدا زد و به او گفت:"بیا بیرون! بیا بیرون و ببین و عبرت بگیر، تا بعدا کسی نگه امدادهای غیبی وهم و خیاله و خدا کمک نکرد. این معجزه است، خوب نگاه کن!"
کد خبر: ۵۴۷۴۹۲
این معجزه است، خوب نگاه کن

ماجرایی از امدادهای غیبی در دوران هشت سال دفاع مقدس به روایت شهید حسن باقری بیان می شود:در عملیات ثامن الائمه (ع) طرحی برای آتش زدن نفت روی رودخانه کارون آماده شده بود تا در وقت ضروری اقدام شود.

حادثه ای باعث شد که قبل از زمان مقرر، نفت شعله ور شود و دود ناشی از آتش، بخش وسیعی از قرارگاه و محورهای عملیاتی را بپوشاند، تا جایی که قرارگاه ارتش غیرقابل استفاده شد و برادران ارتشی مجبور شدند، آنجا را ترک کنند و به سنگر کوچک شهید حسن باقری که کمی جلوتر بود، بروند.

عملیات در خطر بود، اما شهید باقری با اطمینان و آرامش خاصی عملیات را ادامه می داد. در همان موقع، در حالی که دود تا چند متری سنگر حسن آمده بود، باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و تمام دود را به آسمان برد و هوا کاملا صاف و پاک شد.

حسن یکی از برادران را صدا زد و به او گفت:بیا بیرون! بیا بیرون و ببین و عبرت بگیر، تا بعدا کسی نگه امدادهای غیبی وهم و خیاله و خدا کمک نکرد. این معجزه است، خوب نگاه کن!.(نوید شاهد)

newsQrCode
برچسب ها: کارون
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها