سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
از آثاری که نظامی در آنها صحبت کرده میتوان به فیلم طلسم (آتیلا پسیانی)، مرد (ریچارد بون)، پاپیون (مرد جذامی)، دیوانه از قفس پرید (کریستوفر لوید)، سریال مرد شش میلیون دلاری ( لی میجرز)، کارتون دور دنیا در80 روز (آقای فاگ)، ایکیوسان (شینسه) و افسانه دوقلوها (راوی) اشاره کرد. نظامی گرچه برای دوبله زحمت کشیده، اما چندان از شرایط حاکم بر این حرفه خشنود نیست.
با این که نظامی بیشتر گوینده نقشهای جدی است، اما بر خلاف نقشهایش بسیار مهربان و آرام است. در یک بعدازظهر زمستانی به خانه نظامی رفتیم و مهمان او و همسر مهربانش بودیم. نظامی برایمان از سالها تجربهاش در حوزه دوبله گفت.
شما نزدیک به 45 سال در حرفه دوبله مشغول به کار هستید. بعد از گذشت این همه سال کار کردن در استودیوهای تاریک و در بسته از حرفه خود راضی هستید؟ و اگر دوباره این فرصت در اختیار شما گذاشته شود دوبله را انتخاب میکنید؟
اگر دوباره متولد شوم، فکر نمیکنم دوبله را به عنوان شغل انتخاب کنم!
چرا؟
من زمانی که وارد حرفه دوبله شدم، اوج رونق سینمای دنیا بود. سال 1346 ـ 1345 وارد دنیای دوبله شدم. اگر نگاهی به آن سالها و 10 سال بعد از آن داشته باشید، متوجه میشوید چه فیلمهایی در دنیا ساخته میشد. البته منظورم فقط فیلمهای آمریکایی و اروپایی نیست. فیلمهایی که در آن دوره کوروساوا میساخت، خیلی خوب بود. در مجموع فیلمهای روسی و ژاپنی آثار ارزشمند و بزرگی بودند. در واقع ما با این فیلمها رشد کردیم و بزرگ شدیم.
در آن دوران ما با علاقه زیادی فیلمها را دوبله میکردیم. هر چه فیلم بهتر بود، ما هم شوق و انگیزه بیشتری برای کار داشتیم، ولی امروز در تحریم هستیم. به خاطر تحریم نمیگذارند فیلم خوب به دست ما برسد. بنابراین ناچاریم فیلمهای درجه 2، 3 و 4 را بخریم و دوبله کنیم.
من به فیلمهای چینی و کرهای درجه 4 میگویم. کافی است این فیلمها را با آثاری که سالها قبل دوبله میکردیم، مقایسه کنید تا متوجه تفاوت آنها که از زمین تا آسمان است، شوید. حالا دیگر از دوبله فیلمها لذت نمیبرم. از سوی دیگر باید به مسائل مالی هم توجه کنیم.
خودتان میدانید دوبلورها بر خلاف تصور مردم که فکر میکنند درآمد بالایی دارند، درآمدشان معمولی است. اگر شما 20 سال پیش این سوال را از من میپرسیدید، پاسخم مثبت بود و میگفتم دوباره همین شغل را انتخاب میکردم، اما اکنون همه مسائل و سختیهای کار دوبله مثل بیپولی و دیر پولدادنها را از نزدیک تجربه کردهام. بنابراین میگویم دیگر این حرفه را برای بار دوم انتخاب نخواهم کرد.
مسلما با این همه مشکلات تو ذوق مان میخورد. البته حسن کار در تلویزیون این است که با اختلاف چند روز پول را به حسابمان واریز میکنند، اما در بیرون که فیلمهای سینمایی را برای شبکه نمایش خانگی دوبله میکنیم، معلوم نیست دستمزدمان را چه زمانی میدهند! الان خیلی از دوبلورها دستمزد دوبله چند فیلم را طلب دارند، اما صاحبان فیلمها میگویند پول ندارند. به نظر شما چه کار میتوانیم انجام بدهیم؟ قراردادی نداریم و از سوی دیگر خیلی هم حساب و کتاب درستی موجود نیست تا کسی پیگیر آن باشد.
یعنی همه صاحبان استودیوهای فیلم که بیرون از سازمان صدا و سیما فعال هستند، خوشحساب نیستند؟
همه صاحبان استودیوها این طور نیستند. برخی از آنها خوشحساب هستند و خیلی زود دستمزدها را میدهند، اما برخی بموقع به حساب و کتاب دوبلورها رسیدگی نمیکنند. استودیوهایی هستند که شش ماه است دستمزد دوبلورها را ندادهاند.
اگر به کارنامه شما در طول این 45 سال نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم شما با همان عشق و علاقه سالهای قبل کار میکنید و از این حرفه دلسرد نشدهاید.
یکی از دلایل عمدهاش علاقه است. هر فردی برای کاری که علاقه دارد، وقت و انرژی میگذارد. من دوبله را دوست دارم. وقتی گویندگی یا مدیریت دوبله اثری به عهده من گذاشته میشود تمام تلاشم را میکنم و هیچ وقت برای کارم کم نمیگذارم. در واقع کمفروشی نمیکنم. معتقدم کمفروشی عیب است.
در مجموع از همه توانمندیام بهره میبرم تا کار به نحو مطلوب دوبله شود. حال ممکن است این توانایی زیاد، متوسط یا کم باشد. این را باید دیگران بگویند. قضاوت به عهده مردم است. بنابراین بعد از 45 سال با همان حس و علاقهای که در قدیم داشتهام، دوبله را ادامه میدهم. بالا رفتن سن و سال باعث نشده کارم افت کند. همیشه عشق، علاقه و انرژی لازم را برای کار گذاشتهام.
ولی با وجود تعدد شبکهها و کارهایی که باید برای این شبکهها دوبله شود، برخی مواقع شاهدیم بعضی مدیران دوبله یا گویندگان، وقت و انرژی لازم را برای کارشان نمیگذارند. به نظرتان چرا چنین میشود؟
نمیتوان گفت دوبلورها به کارشان عشق و علاقه ندارند. بر خلاف شما معتقدم خیلیها این عشق و علاقه را دارند؛ چه آنها که قدیمی هستند و چه گویندگان جوانتر. همه به خاطر علاقهشان وارد حرفه دوبله میشوند، اما گویندگان تازه وارد باید بدانند در چند سال اول به لحاظ مالی نباید توقع زیادی داشته باشند. چند سالی باید بگذرد تا آنها به قول معروف بتوانند توانایی خود را نشان دهند و نقشهای اصلی و جدی را بگویند و دستمزد خوب بگیرند. واقعیت این است درآمد حرفه دوبله به اندازهای نیست که خانوادهای را اداره کند.
من مدتی به رادیو البرز میرفتم. در این شبکه رادیویی، نهجالبلاغه میخواندم که الان هم پخش میشود. در آن زمان آقایی کنارم آمد و از من خواست به او مشورت بدهم که آیا وارد حرفه دوبله شود یا خیر. من از او پرسیدم آیا زن و بچه دارد. او پاسخ مثبت داد. بعد از شنیدن جوابش به او گفتم من نمیگویم حرفه دوبله را انتخاب نکن، ولی رادیو را هم رها نکن. چون شغل دوبله به تنهایی جوابگوی مخارج زندگی تو نیست. حال وقتی فردی حرفه دوبله را انتخاب کرد، دیگر کیفیت کارش به نوع صدا، پشتکار و علاقهاش بستگی دارد. به عنوان مثال، فلان آقا که گوینده جوانی است بعد از شش سال زحمت توانسته به جای نقش اول یک فیلم صحبت کند. از این دست گویندگان در صنفمان داریم و در کنارش هم کسانی را داریم که نتوانستهاند مثل آن گویندگان پیشرفت کنند. مسلما در پیشرفت هر دوبلور علاوه بر نوع صدا، علاقه و پشتکار هم اهمیت دارد. تا زمانی که برای کاری زحمت کشیده نشود، نمیتوان به دنبال نتیجه درخشان بود. زمانی نتیجه فعالیتها به نقطه خوبی میرسد که برای آن وقت، انرژی، علاقه، عشق و همت گذاشته شود.
در گذشته بیشتر گویندگان با استعداد وارد حرفه دوبله میشدند، حتی اگر صدایشان هم معمولی بود، اما تیپگوهای بسیار خوبی بودند مثل زندهیاد عزتالله مقبلی که با صدایش تیپهای زیادی خلق کرد، ولی چرا اکنون شاهد ورود این همه صداهای معمولی و بدون حس به دوبله هستیم؟ از سوی دیگر ظرافتهایی که گویندگان قدیمی در دوبله آثار به کار میبردند، کمتر دیده میشود. در واقع در زمان دوبله گوینده خلاقیت زیادی از خودش نشان نمیدهد.
چند سالی است دوبلورها را تلویزیون گزینش و انتخاب میکند و بعد آنها را به صنف ما میسپارد تا آموزشهای لازم را به آنها بدهیم. معمولا مدیران دوبلاژ گویندهای را انتخاب میکنند که صدای خوبی دارد. نمیگویم صدای خیلی خوب را انتخاب میکند، اما از میان کسانی که حضور دارند سعی میکند فردی را که صدای مناسبتری دارد، انتخاب کند.
همان طور که شما اشاره کردید زندهیاد مقبلی صدای قشنگی نداشت، ولی صدای بسیار خوبی داشت که هنرپیشه و کمدین فرانسوی به نام لوئی دوفونس را با همین صدا بین مردم به شهرت رساند. اکنون هم گویندگان مثل گذشته دورههای کارآموزی را سپری میکنند، مدتها فیلم میبینند تا با نوع صداسازی آشنا شوند و مراحل دوبله را قدم به قدم آموزش میبینند؛ البته همه این مسائل به استعداد گوینده، نوع صدا و پشتکارش هم بستگی دارد. هر چقدر بیشتر پیگیر کارش باشد، مسلماً پیشرفتش هم بیشتر میشود.
از سوی دیگر، اگر تفکر دوبلور فقط این باشد که بیاید نقشی بگوید و پولی بابت آن دریافت کند و برود معلوم است او هرگز به جایی نمیرسد، ولی کسی که علاقه دارد، اما نوع صدایش شاید خیلی خوب نباشد، ولی از طرف مدیر دوبله انتخاب میشود نباید به او خرده گرفت. این گوینده تقصیر ندارد، بلکه صنف دوبله او را پذیرفته، چون اصول حرفهای کار را بلد است.
دوبلورها و گویندگان که نقشهای بزرگ میگویند، در ظاهر چنین به نظر میرسد که بیشتر زحمت کشیدهاند تا به این مرحله رسیدهاند. واقعیت این است که گوینده برای گفتن نقش مهم باید استعداد داشته باشد و نوع بیان نقشهای مختلف را یاد بگیرد تا به شکل مطلوب آنها را انجام دهد.
تعدادی گوینده یاد گرفتهاند دیالوگها را فقط مثل روزنامه بخوانند. این مساله شامل حال گویندگان جوان نیست. ما گوینده پنجاه ساله هم داریم که وقتی گویندگی میکند انگار روزنامه میخواند. از سوی دیگر، گویندهای هم داریم که سن و تجربه کمی دارد، اما خیلی خوب کارش را انجام میدهد و میداند چگونه باید جای نقش صحبت کند.
در مجموع، چگونه دوبلورشدن به خود شخص بستگی دارد تا ریزهکاریهایی را که یاد گرفته در کارش اجرا کند. وقتی من وارد حرفه دوبله شدم تعداد گویندگان خیلی کم بود. حدود 40 یا 50 نفر بودیم. فیلمهای آن زمان به اندازه امروز نبود. با پارتی و رفاقت هم نمیشد دوبلور شد. اگر کسی نمیتوانست نقشی را بگوید به او کار نمیدادند، اما امروزه چنین نیست و دوبلورشدن سادهتر از گذشته است، هر چند صدایی را مردم دوست نداشته باشند.
به نظرتان این نگاه رفاقتی چقدر به دوبله لطمه زده است؟
البته در حرفه دوبله زیاد نمیتوان با رفاقت به دوبلور یا مدیر دوبلاژ تبدیل شد. بگذارید مثالی بزنم. یک آدم پولدار تصمیم میگیرد فیلم بسازد. بعد از انتخاب عوامل از کارگردان میخواهد با توجه به تزریق سرمایهاش به فیلم، نقش اول را خودش بازی کند. حال ممکن است کارگردان این مساله را قبول نکند و آن فرد به هر حال کارگردان دیگری را جایگزین کند تا با این مساله کنار بیاید، اما در دوبله نمیتوان این کار را انجام داد. اگر کسی نقش اول را میگوید باید 70 درصد از اصول دوبله و گفتن نقش اول را بلد باشد و بشناسد. بنابراین رفاقت، نقش زیادی در کار ما ندارد.
اگر مدیر دوبلاژ به رفاقت تن بدهد در مرحله اول به ضرر خودش است، چون نتیجه کار خوب نمیشود و مدیر دوبلاژ خودش به مرور کم کار یا حتی بیکار میشود. البته ناگفته نماند هر ساله نزدیک عیدنوروز که تعداد فیلمها برای دوبله زیاد میشود و بیشتر گویندهها سر کار هستند، شاید مدیر دوبلاژ یک اثر مجبور شود نقشهای فرعی و گاهی اصلی را هم به کسانی بسپارد که یا صدای خوبی نداشته یا به کار اشراف کامل ندارند.
اما ما در دوبله برخی سریالها یا فیلمهای خارجی صداهایی میشنویم که با شخصیتهای قصه همخوانی ندارد. برخی میگویند برخی مدیر دوبلاژها گروه دارند و همیشه از این گروه برای کار استفاده میکنند. آیا این گروهی عمل کردن به کار دوبله لطمه نمیزند؟
من منکر این مساله نیستم که خیلی از مدیران دوبلاژ گروه خودشان را دارند، اما این روش دلیل بر این نیست که گوینده خوب در آن گروه وجود ندارد. صد درصد در هر گروهی، چند گوینده خوب حضور دارد. نباید بدبینانه به این مساله نگاه کرد.
حتما گوینده خوب در هر گروهی وجود دارد، اما مساله این است که گاهی صدا خوب است، اما با چهره بازیگر همخوانی ندارد.
این مساله دو دلیل دارد یا این که گویندهای که مدیر دوبلاژ برای کارش میخواسته به دلیل مشغله کاری یا هر مسالهای نتوانسته با گروه همکاری کند یا بیسلیقگی مدیر دوبلاژ بوده است.
شما که سالهاست در عرصه دوبله فعالیت دارید به نظرتان چه صدایی برای دوبله مناسب است؟
صدای خوب زینت دوبله است. وقتی گویندهای نقش اول فیلم را میگوید اگر صدایش زیباتر باشد، قشنگتر است و با شخصیت بازیگر تناسب دارد و بیشتر جلب توجه میکند؛ ولی اینکه بگوییم گوینده خوب حتما باید صدای زیبایی داشته باشد، این طور نیست. مرحوم عزتالله مقبلی اگر معمولی صحبت میکرد کسی به صدای او توجه نمیکرد. شاید او اصلا صدای زیبایی نداشت، ولی وقتی جای شخصیتی صحبت میکرد به گونهای صحبت میکرد که همه حیران میماندند.
براساس چه معیارهایی گویندگان را برای دوبله انتخاب میکنید؟
انتخاب گوینده از طرف مدیر دوبلاژ سلیقهای است. در مجموع من فیلم را میبینم و صدای بازیگران فیلم را گوش میدهم و گویندهای که توانایی لازم را داشته و صدایش به صدای آن بازیگر نزدیک باشد، انتخاب میکنم.
با نگاهی به کارنامه شما در طول این سالها متوجه رنگارنگ بودن آن میشویم. شما علاوه بر گویندگی و مدیر دوبلاژی در فیلم، سریال و کارتونهای خارجی در فیلمهای تولید داخل هم صحبت کردهاید. این در حالی است که برخی گویندگان خودشان را به یک گونه خاص محدود میکنند. مثلا در کارتون صحبت نمیکنند یا برعکس برخی گویندگان فقط کارتونگو هستند. چطور شما تصمیم گرفتید کارنامهتان را تا این میزان متنوع کنید؟
زمانی که کارم را در دوبله شروع کردم، علاقهمند بودم از توانمندیام در گونههای مختلف بهره ببرم. به همین دلیل در کنار فیلم و سریال در کارتون هم حرف زدم و هم اینکه مدیریت دوبلاژ آثار مختلف از جمله کارتون زنان کوچک را به عهده گرفتم.
البته شما درست میگویید برخی کارتون حرف زدن را دور از شأن میدانند. در حالی که دوبله کارتون بسیار مشکلتر از فیلم است. خیلی باید روی جملات دقت شود، چرا که اکثر بینندگان کارتون در تلویزیون بچهها هستند. الان میبینید عدهای به شکل غیرقانونی کارتون دوبله میکنند. آنها در این آثار جملات و کلماتی را میگویند که شنیدن آنها از سوی کودکان عواقب خوشایندی ندارد.
مردم زمانی که یک اثر را تماشا میکنند، متوجه میشوند دوبله آن را چه کسانی انجام دادهاند. آیا دوبلورهای واقعی آن را به نتیجه رساندهاند یا دوبلورهای زیرزمینی؟ چون دوبلورهای زیرزمینی از اصطلاحاتی استفاده میکنند که ما از آنها استفاده نمیکنیم.
همان طور که شما اشاره کردید من در آثار مختلف صحبت کردهام، اما نوع گویندگی من به گونهای نیست که درکارتونها بتوانم تیپ بگویم. به عنوان مثال در کارتون «دور دنیا در 80 روز » به جای آقای فاگ (شیر) صحبت کردم. در این کارتونها تلاش کردم از همه توانمندی صدایم برای بهتر شدن کار استفاده کنم.
نوع صدای من برای تیپهای جدی است. بنابراین نقشهای جدی را میگویم، خیلی بندرت پیش آمده که تیپ حرف زده باشم، اما آن زمان هم خودم متوجه شدهام که کار خوب نشده است. چون جنس صدای من نمیتواند تیپگو باشد. صدای من بیشتر برای فیلمهای جنایی و پلیسی مناسب است.
چرا خودتان را محدود به گویندگی و مدیر دوبلاژی فیلم و سریالها نکردید؟
هر کس از توانمندیهایش به گونهای استفاده میکند و من هم تلاش کردم به نحو مطلوب از توانمندیام بهره ببرم. مگر میشود دوبلور خودش را محدود کند به اینکه فقط نقشهای خاص را بگوید؟ به عنوان مثال وقتی مدیر دوبلاژ به او نقش یک قاتل را پیشنهاد میدهد، بگوید من نقش قاتل را نمیگویم. در حالی که صدایش برای این نقش مناسب است. در سالهای فعالیتم تجربه به من کمک کرده تا بتوانم نقشهای مختلف را صحبت کنم. برای من مخاطب اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل تلاش کردهام کارهایم به گونهای باشد که مورد توجه مردم قرار گیرد. به هر حال قضاوت با آنهاست.
صدای شما قابلیت گفتن نقشهای جدی را دارد. چطور به این تشخیص رسیدید که در گویندگی این نوع نقشها موفقیتتان بیشتر است؟ آیا با دوبلورهای دیگر هم در این زمینه مشورت کردید؟
مشورت کردن چیز بدی نیست. به هر حال مدیران دوبلاژ برای هر فیلمی که مدیریت آن را به عهده دارند، تلاش میکنند متناسب با نقشها گویندگان را انتخاب کنند. در مجموع آنها نوع گویش، گفتار، صدا و توانمندی گوینده را در نظر میگیرند.
در سالهایی که من وارد این حرفه شدم به خاطر نوع صدایم، گفتن نقشهای جدی را به من میدادند. در واقع مدیر دوبلاژ است که تصمیم میگیرد چه نقشی را به کدام گوینده بسپارد.
با توجه به اینکه تجربه گویندگی و مدیر دوبلاژی فیلم و کارتون را دارید، دوبله کدام یک مشکلتر است؟ چرا که برخی شخصیتها در کارتونها شکلهای عجیب و غریب دارند و گذاشتن کلمه و جمله در دهان آنها کار سختی است.
در دوبله انیمیشن باید حواسمان به مخاطب که بچهها هستند، باشد. بنابراین باید از جملات و کلمات درست استفاده کنیم. مسلما دوبله انیمیشنی که شکل معمولی دارد با انیمیشنی که شخصیتهایش شکلهای عجیب و غریبی دارند، فرق میکند. چرا که در این صورت مدیر دوبلاژ باید جملههایی را انتخاب کند که به حالت آن انیمیشن بخورد.
پیدا کردن جمله در این نوع کارتون سختتر است. اگر مدیران دوبلاژ این کار را انجام بدهند، کارتون هم بهتر میشود. البته این مساله را درباره کارتونهایی میگویم که شخصیتهایش عجیب است. زمانی که من مدیر دوبلاژ سریال « زنان کوچک» بودم، شخصیتها عجیب و غریب نبودند و کاملا معمولی بودند.
در مجموع زمانی که فردی مدیر دوبلاژ انیمیشنی را به عهده میگیرد که شخصیتهای آن شکلهای عجیب دارند کارش سختتر است و برای اینکه دوبله کارتون قابل قبول باشد باید زحمت بیشتری بکشد.
در گذشته شما بیشتر از حالا کارتون دوبله میکردید، این کمکاری به چه دلیل است؟
دلایلم بیشتر شخصی است. اگر الان کارتونی مثل دور دنیا در 80 روز به من پیشنهاد شود که لازم نباشد تیپ بگویم و شخصیت کارتون با صدای خودم همخوانی داشته باشد، حتما صحبت میکنم، ولی الان از این نوع کارتونها کمتر موجود است که با صدای من سازگار باشد. به همین دلیل در دوبله کارتون حضورم کمتر است.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید برخی گویندگان کسر شأن خود میدانند در دوبله کارتون مشارکت کنند. این در حالی است که در دنیا بازیگران بزرگ و سرشناس به جای شخصیتهای انیمیشن صحبت میکنند. چرا این نگاه و ذهنیت در برخی دوبلورهای ایرانی وجود دارد؟
شخصا معتقدم دوبله کارتون کسر شأن نیست. نمیدانم چرا برخی این طور به قضیه نگاه میکنند کهشأن گویندگی کارتون کمتر از فیلم است. البته برخی گویندگان هم هستند که شدیدا به سمت دوبله کارتون رفتهاند و کمتر فرصت میکنند در دوبله فیلمها حضور داشته باشند.
اگر صدای گویندهای به شخصیت کارتون بخورد، هیچ ایرادی ندارد که برای دوبله کارتون گویندگی کند. من این مساله را بد نمیدانم. اگر صدای من برای نقشی در کارتون مناسب باشد با کمال میل این کار را انجام میدهم. معتقدم نباید این مساله برای گوینده فرق داشته باشد.
دوبله ما زمانی حرف اول را در دنیا میزد، حتی برخی دهههای 40 و 50 را عصر طلایی دوبله ایران می دانند. به نظرتان آیا اکنون هم دوبله ایران در عصر طلایی است یا از این دوره فاصله گرفته است؟
اگر شرایط آن زمان باشد، مسلما میتوانیم دوباره در عصر طلایی قرار بگیریم. شرط طلاییبودن این است که فیلمها خوب و با ارزش باشند. مدیر دوبلاژ گویندگان خوب و مناسبی را انتخاب کند و برای ضبط و سینک صدا وقت بگذارد. اگر این شرایط مهیا باشد، عصر طلایی دوبله در ایران دوباره تکرار خواهد شد.
وقتی دوبله کاری به شما سپرده میشود، آیا متن ترجمه را ویرایش میکنید؟
مدتهاست از ما خواسته شده به متن ترجمه شده وفادار بمانیم و آن را ویرایش نکنیم. بنابراین مدیران دوبلاژ در کار ویراستاران و مترجمان نباید دخالت کنند.
خیلی موارد است که باب پسند مدیر دوبلاژ نیست، ولی شاید ویراستار چنین تشخیص داده است. بنابراین ما نباید در این باره دخالتی کنیم.
به نظرتان مدیران دوبلاژ که سالها سابقه کار دارند نباید این حق دخالت را داشته باشند؟ این مساله کار را برای شما سختتر نمیکند؟
کار سختتر میشود، ولی نباید دخالت کنیم. چارهای نیست. حتما صلاح این طور است. تصمیم گیرنده صاحب کار است. تنها تغییری که ما میتوانیم بدهیم این است که به عنوان مثال به جای کلمه همه انسانها بگوییم تمام انسانها. تغییر در همین حد باید باشد.
برخی معتقدند دوبله حرفه مظلومی است. آیا شما هم این مساله را قبول دارید؟
بله، واقعا دوبله مظلوم است. با توجه به گفته مسئولان، ما با دوبله آثار درصد بالایی از تولیدات تلویزیون را تامین میکنیم، اما هیچ وقت مورد تقدیر قرار نمیگیریم.
با وجود آن که صنف ما یکی از قدیمیترین اصناف است، اما زیاد به آن توجه نمیشود. چند بار وعده برگزاری جشنوارهای با موضوع دوبله داده شده، اما برگزار نشده است. فقط دو یا سه نفر در همایش چهرههای ماندگار تقدیر شدند که در سالهای بعد دوبلورها از این همایش حذف شدند.
واقعا این مظلومیت نیست؟! ما از صبح به اتاقهای تاریک و در بسته میرویم و تا عصر در استودیوها هستیم، بدون آن که آسمان را ببینیم. درآمدهایمان بسیار معمولی است. جالب اینجاست که از کار ما ایراد گرفته میشود، اما هرگزکسانی که کارشان خوب است تشویق نمی شوند . هرگز به ما نگفته اند دست شما درد نکند!
داستان ورود عجیب و غریب نظامی به دوبله
ناصر نظامی، سال 1346 به طور اتفاقی وارد عرصه دوبله شد. در آن سالها برادرش- که 10 ، 11 سال از او بزرگتر بود - در دوبله مشغول به کار بود.
یکی از روزها او با برادرش قرار میگذارد همراه یکدیگر به جایی بروند. قرار آنها در استودیو پاسارگاد، یکی از پر کارترین استودیوها در آن زمان بود.
وقتی او منتظر اتمام کار برادرش بوده، صاحب استودیو از ناصر نظامی هم تست صدا میگیرد. نظامی بدون آمادگی قبلی بخشی از متن یک روزنامه را میخواند. زمانی که برادران نظامی میخواهند از استودیو بیرون بروند، صاحب استودیو از ناصر میپرسد چند سالش و کجا مشغول به کار است؟ او هم پاسخ میدهد 20 سال دارد و در جایی مشغول نیست.
صاحب استودیو بعد از شنیدن این جمله خطاب به ناصر میگوید شما از فردا صبح در این استودیو استخدام هستید. از آن روز به بعد او مشغول کار دوبله شد. نکته جالب این است که چند ماه بعد برادرش در شهرداری استخدام میشود و دوبله را رها میکند!
ناصر نظامی بعد از گفتن چند نقش کوتاه در یک فیلم به جای «برایان کیت» صحبت کرد که اولین نقش بزرگی بود که او گویندگی آن را به عهده داشت.
او سکوی پرش خود را گویندگی در سریال «مرد شش میلیون دلاری» میداند که در آن سالها روزهای دوشنبه از شبکه یک پخش میشد و مردم بشدت از آن استقبال میکردند. نظامی در این سریال به جای شخصیت اصلی صحبت میکرد.
فاطمه عودباشی - گروه رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛