فیلم سینمایی «تنهای تنهای تنها» ساخته فیلمساز بوشهری احسان عبدیپور، در حالی در برج میلاد به نمایش درآمد که کمتر کسی فکر میکرد به تماشای یک پدیده خواهد نشست. این فیلم که در فضای بومی بوشهر و با بازیگران کودک و بومی ساخته شده است، دنیایی از خنده، تخیل، احساس و انسانیت را برای تماشاگران هدیه آورد.
منتقدان و اهالی رسانه حاضر در برج میلاد که در جایجای فیلم دست میزدند و میخندیدند، در انتهای این فیلم بیش از هر فیلم دیگری به تشویق اثر پرداختند و تا پایان تیتراژ فیلم سالن را ترک نکردند. با اتمام تیتراژ فیلم و خواندن نامه شخصیت «رنجرو» به رئیسجمهور، حضار مجددا دست زدند و تماشاگران و برخی سینماگران هم با کارگردان و عوامل فیلم روبوسی میکردند.
نشست رسانهای «تنهای تنهای تنها» هم یکی از مفرحترین جلسات جشنواره فیلم فجر بود، لهجه جنوبی عوامل فیلم، تعریف داستانهای بامزه و شوخ طبعی کارگردان، محمدرضا شهیدیفر و حضار را تحتتاثیر قرار داده بود و همه در فضایی دوستانه به گپ و گفت در مورد فیلم مشغول شدند.
احسان عبدیپور وقتی در نشست این فیلم گفت که با بودجه 220 میلیونی این اثر را ساخته، مورد تشویق حضار قرار گرفت و شهیدیفر هم گفت هیچکس با این پول نمیتواند حتی یک فیلم ویدئویی بسازد.
رضا فرهومند بازیگر کودک نقش رنجرو هم که توجه همه را به خود جلب کرده بود، گفت که برای بازی در این نقش 15 کیلو وزن کم کرده به حدی که همسایههایشان دیگر او را نمیشناسند. او که پنج فیلم و سریال بازی کرده، دوست دارد وقتی بزرگ شد، مثل اکبر عبدی بازی کند.
عبدیپور همچنین درباره انتخاب عنوان فیلمش گفت که بر سر انتخاب اسم دعوا بوده و نهایتا در پلههای وزارت ارشاد تصمیم گرفته شد که اسم فیلم «تنهای تنهای تنها» باشد.
در این نشست منتقدان و اهالی رسانه تولید فیلمی جذاب با موضوع انرژی هستهای را ستودند، عبدیپور هم در این باره گفت که کلیت فیلمش در مورد صلح بوده و در حاشیه آن حرفهای زیادی زده که با چند بار دیدنش میتوان به آن پی برد. پس از پایان نشست، بازار گرفتن عکس و مصاحبه با عوامل این فیلم داغ بود.
اما آنچه «تنهای تنهای تنها» را از دیگر فیلمهایی که این روزها به نمایش در آمد بیش از هر چیز متمایز میکند این که فیلم بر خلاف فضای مایوس و ریتم کند و کمتحرک فیلمهای امسال که حال و هوایی ناامیدکننده دارد ،کاملا امیدبخش مینماید، فیلمی که بدون حضور هیچ سوپراستار و ستارهای در جشنواره امسال درخشید.
این فیلم بر خلاف اسم غلطاندازش و البته خلاصه داستان مبهم و نارسایی که از آن در رسانهها منتشر شده بود روایتی امیدبخش داشت، یک کمدی با کنایههای اجتماعی و سیاسی که هیچگاه فضا و داستانش را فدای شعارهای معمول در سینمای امروز نکرد.
فکر کنید یک پسر ماهیفروش بوشهری از دوستی با یک پسر روسی به مسائل مهمی مثل صلح جهانی میرسد و بیآن که مثل ژانرهای علمی ـ تخیلی هزینههای زیادی را متحمل شود از بشقاب پرنده گرفته تا نیروگاه هستهای را در دل خود جا داده است.
آزاده کریمی - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد