با حسین خزلی خرازی، کارشناس ارشد بورس

نوسان ارز سودآوری بورس را متوقف نمی‌کند

در کوران رشد قیمت ارز، بورس یکی از خوشحال‌ترین بازارها بوده و هست. رشد شاخص‌های بازار سرمایه از اول امسال و صرف‌نظر از افت و خیزهای کوچک، تاریخی و دست‌نیافتنی بوده است.
کد خبر: ۵۳۵۵۱۸

طبیعی است کارشناسان اقتصادی از رشد بورس استقبال می‌کنند و آن را زمینه‌ساز ایفای نقش موثرتر در تامین مالی اقتصاد ایران می‌دانند. تامین مالی که اکنون بیشتر توسط بانک‌ها انجام می‌شود؛ بانک‌هایی که با چالش برهم خوردن توازن منابع در برابر مصارف (پرداخت‌ها) مواجه هستند. با این حال رشد بورس را بسیاری مانند یک تیغ تیز دولبه ارزیابی می‌‌کنند و معتقدند اگر تحت تاثیر اتفاقات سیاسی یا اقتصادی که در شرایط غیرقابل پیش‌بینی این روزها بسیار متحمل است، نرخ ارز سقوط کند، چه بر سر شاخص‌های‌ بورس و قیمت رشد یافته سهام تحت تاثیر آن، خواهد آمد؟ به گفته این گروه کارشناسان، همان‌گونه که رشد قیمت ارز باعث رشد سودآوری شرکت‌های بورسی، تحت تاثیر افزایش قیمت صادرات و فروش آن شده است، سقوط قیمت ارز نیز به همان نسبت می‌تواند ارزش کالاها و صادرات آنها را کاهش دهد. با این حال حسین‌ خزلی خرازی، کارشناس ارشد بورس و دبیرکل سابق کانون کارگزاران این نگرانی‌ها را بجا نمی‌داند. به گفته وی قیمت ارز به زیر 2400 تومان سقوط نخواهد کرد، زیرا یک اراده تصمیم‌گیری شده برای رشد قیمت ارز وجود دارد و مایل نیست قیمت ارز پایین بیاید. به همین علت رشد سودآوری شرکت‌های بورسی با همین قیمت محفوظ است. وی تصریح می‌کند رشد بورس ادامه خواهد یافت و شاخص‌ فعلی دچار حباب قیمتی نیست. این گفت‌وگو تحلیل حرفه‌ای و در عین حال ساده از وضعیت این روزهای بازار سرمایه به دست می‌دهد.

شاخص بورس در 5/1 ماه اخیر رشد تاریخی داشته است. به نظر شما ریشه‌های این رشد کجاست و چه عواملی در آن دخیلند؟

رشد سریع شاخص بورس در سه ماهه پاییز 91 به دلیل رشد سریع سودآوری شرکت‌های بزرگ و صنایع پیش‌روی حاضر در بورس اتفاق افتاده است. در شهریور و مهر امسال شرکت‌های بزرگ بورسی مانند فلزات اساسی، سنگ آهن، فولاد، پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها شاهد رشد سودآوری خود بوده‌اند و پیش‌بینی‌شان این است که تا پایان سال 91 نیز این سودآوری تداوم داشته باشد. بدیهی است این سودآوری باعث رشد سطح عمومی قیمت سهام شده و شاخص بورس را افزایش می‌دهد. هم‌اکنون ما در بورس میزبان شرکت‌های بسیار بزرگی چون فولاد مبارکه، گل گهر، ذوب‌آهن اصفهان و شرکت‌های متعدد پالایشگاهی و پتروشیمی هستیم. گزارش‌های مالی این شرکت‌ها در شش ماهه اول امسال نشان می‌دهد قیمت‌های فعلی ارز باعث رشد فروش و ارزش صادرات آنها شده است. البته هنوز گزارش عملکرد 9 ماهه امسال منتشر نشده است، اما با توجه به روند فعلی کاملا قابل پیش‌بینی است که فروش این شرکت‌ها در این مدت هم بسیار عالی بوده باشد. لذا رشد شاخص بورس نیز تحت تاثیر این رشد، فروش و در نتیجه رشد قیمت سهام به افزایش خود ادامه خواهد داد.

وضعیت سودآوری شرکت‌های بورسی با  توجه به قیمت‌های فعلی ارز چگونه است؟

روشن است که قبلا شرکت‌های بورسی یک دلار کالای تولیدی یا صادراتی خود را با ارز 1226 تومان محاسبه می‌کردند. اما اکنون این دلار با ارز 2400 یا 2500 تومان که در مرکز مبادلات ارزی وجود دارد، محاسبه می‌شود. حتی در برخی روزها، ارزهای حاصل از صادرات و فروش کالا در خارج کشور تا 3000 تومان هم تسعیر شده است. لذا می‌بینیم ارزش ریالی آن کالا حدود 3 برابر شده است. حتی برخی شرکت‌های بورسی که کالایشان را داخل کشور می‌فروشند، چون مبنای محاسبه قیمت مواد اولیه وارداتی‌شان، ارز مبادلاتی یا آزاد بوده است، قیمت نهایی محصولاتشان رشد کرده و آنها نیز به سوددهی بیشتری از قبل رسیده‌اند. به شرکت‌هایی مثل فولاد مبارکه یا ذوب‌آهن نگاه کنید. قیمت تیرآهن و انواع ورق‌های فولادی چقدر تغییر کرده است. روشن است قیمت شمش‌های وارداتی این محصولات به ارز آزاد یا ارز مبادلاتی و به هر حال قیمتی بالاتر از ارز 1226 تومانی محاسبه و وارد کشور شده است. بدیهی است قیمت‌گذاری محصولات فولادی عرضه شده در داخل هم برمبنای همان قیمت ارز انجام می‌شود. قیمت شمش فولادی که 600 دلار در هر تن قیمت دارد را با ارز 1226 تومان و سپس با ارز 2500 تومان محاسبه کنید و ببینید چه تفاوت قیمتی ایجاد شده است. درباره سایر محصولات اساسی نظیر پتروشیمی‌ها هم ماجرا همین‌طور است. فروش ریالی یا فروش ارزی هم تاثیری در این معادله ندارد. علت هم روشن است. در اقتصاد ایران به عنوان یک کشور واردکننده، قیمت ارز تاثیری کامل دارد. در کشور ما کفه واردات به صادرات می‌چربد و در نتیجه ما کشوری «قیمت‌پذیر» هستیم که از تغییر قیمت‌های جهانی تبعیت می‌کنیم و تاثیر می‌پذیریم. به این ترتیب تفاوت نرخ ارز را براحتی سودآوری شرکت‌های داخلی که بزرگ‌ترین‌شان در بورس حضور دارد، افزایش داده است و این وضعیت تداوم خواهد داشت.

آیا مواردی را می‌توان سراغ گرفت که رشد قیمت ارز باعث ضربه‌خوردن سهام بخشی از شرکت‌ها یا صنایع حاضر در بورس شده باشد؟

بله. در ماجرای رشد قیمت ارز صنایع خودروسازی حاضر در بورس ضربه دیدند و قیمت سهامشان تعدیل شد. به این سبب که رشد سریع قیمت ارز باعث رشد قیمت قطعات و کالاهای نهایی که در ساخت خودرو استفاده می‌شود، شد. از سوی دیگر خودروسازان به دلیل محدودیت‌های قانونی نتوانستند قیمت نهایی فروش خود را متناسب با رشد هزینه‌هایشان تنظیم کنند و در نتیجه سوددهی‌شان و در نهایت قیمت سهامشان افت کرد. این افت قیمت سهام به حدی بود که حتی در رشد شاخص کل نیز تاثیر گذاشت. یعنی کاهش قیمت خودروسازها باعث کاهش ارزش بورس شد، اما در این میان سایر شرکت‌ها آنقدر رشد ارزش یافتند که این کاهش دیده نشد. به طوری که رشد 5 هزار واحدی شاخص، عدد آن را از 32 به 38 هزار واحد رساند.

اگر بخواهید یک نگاه کلان به وضعیت بورس داشته باشید، بیشتر شرکت‌های حاضر در بورس از رشد قیمت ارز سود کردند یا ضرر؟

می‌خواهم بدانم رشد قیمت ارز بالاخره به نفع بورس شده یا به ضرر آن.

قطعا سود بردند. شما به ترکیب شرکت‌های بورسی نگاه کنید، شرکت‌هایی که از رشد قیمت ارز سود بردند هم بزرگ‌تر و هم موثرتر بودند. میزان سوددهی آنها و تاثیرشان در رشد شاخص آنقدر بود که ضرر سایر شرکت‌ها از محل ارز را جبران کردند. مثلا اگر شرکت‌های ضررده، شاخص را 2 هزار واحد پایین آوردند، شرکت‌های سودده آن را 7 هزار واحد بالا کشیدند.

در نتیجه ضرر برخی شرکت‌های بورسی از محل رشد قیمت ارز اصلا به چشم نیامده است. مثلا شما نگاه کنید الان شرکت ملی صنایع مس ایران به بزرگ‌ترین شرکت بورسی تبدیل شده و قیمت سهام این شرکت هم اکنون یکی از گران‌ترین سهام است. این قیمت سهام، ‌ارزش این شرکت را از 5‌/‌10 هزار میلیاردتومان به 13 هزار میلیاردتومان رسانده است. لذا می‌بینید تاثیر و رشد ارزش شرکت‌های بزرگ بورس طوری بوده است که کاهش ارزش سایر شرکت‌ها را جبران می‌کند. در کنار اینها نکته دیگری را هم بگویم و آن این است که اقتصاد کشور به هر حال بازارهای دیگر هم دارد. این بازارها که موازی بازار بورس هستند، در ماه‌های گذشته یا راکد بودند و به طور طبیعی فعالیت در آنها از نظر اقتصادی انجام نمی‌شد یا سخت تحت کنترل بودند. نمونه بارز آن بازار ارز و سکه است که تحولات قیمتی آن بشدت تحت کنترل و نظارت و سیاستگذاری دولت قرار گرفت. بازار  مسکن هم با توجه به فرا رسیدن فصل زمستان و وضع قیمتی نهاده‌های تولید، راکد است. روشن است این رکود و کنترل باعث رجوع سرمایه‌ها به بورس می‌شود و تاثیر مثبتی روی آن می‌گذارد. به طوری که این ماه‌ها در تاریخ بورس بی‌نظیر بوده است.

رشد شاخص‌های بورس از چه جهت تاریخی است؟

از جهت شتاب در رشد شاخص اهمیت دارد. توجه کنید شتاب رشد 33 تا 38 درصدی شاخص، بی‌نظیر یا کم‌نظیر است. آن هم فقط در طول سه ماه. تنها نمونه مشابهی که به خاطر دارم، مربوط به تابستان 82 است. با توجه به این که نوع محاسبه شاخص در آن سال‌ها با ‌الان فرق می‌کرد و روش محاسبه دیگری داشت،‌ شاخص یک پرش سریع داشت. تفاوت دیگری که سال 82 با الان داشت، نبود خصوصی‌سازی به این گستردگی بود. آن سال ما شاهد خصوصی‌سازی و ورود شرکت‌های بزرگ اقتصاد ایران به بورس نبودیم.

چه شد که شاخص بورس در آن سال پرش داشت؟

در سال 82 تقاضای شدیدی وارد بورس شد و در نتیجه دبیر کل وقت بورس، آقای دکتر عبده تبریزی محدوده نوسان قیمت‌ها را برداشت و اجازه داد بر تناسب تقاضای موجود، شاخص رشد یابد. در حدود 10 روز در بورس ما هیچ‌گونه محدوده نوسان قیمتی نداشتیم. بر خلاف الان که ما محدوده نوسان داریم. یعنی قیمت سهام در بورس تهران از منفی 4 درصد تا مثبت 4 درصد می‌تواند نوسان داشته باشد. این دامنه نوسان در فرار بورس 5 درصد است. یعنی قیمت سهام می‌تواند 5 درصد افت ارزش یا 5 درصد رشد ارزش داشته باشد و بیش از آن امکان‌پذیر نیست، اما در بورس‌هایی چون بورس کالا مانند معاملات کالاهای اساسی هر روز و هر لحظه نیست و قیمت سهام به طور لحظه‌ای تغییر پیدا نمی‌کند، دامنه نوسان نداریم به طوری که آخرین قیمت‌های هفته قبل ملاک معامله قرار می‌گیرد.

علت برداشتن دامنه نوسان در سال 82 چه بود؟

آن واقعه واقعا رویداد خاصی بود. تقاضای سنگینی وارد بازار شده بود و مردم هجوم آورده بودند برای خرید سهام. این در حالی بود که برخی سهام، اجازه نوسان مثبت یک درصد و برخی 2 درصد داشتند.

این بود که عملا بازار قفل و صف‌های سنگین خرید ایجاد شده بود. براساس سیاست رایج، پس از ایجاد صف‌های سنگین ـ حال می‌خواهد به صورت صف خرید باشد یا صف فروش ـ نهاد ناظر بازار دامنه نوسان قیمت سهام را برمی‌دارد تا قیمت جدید کشف شود. به این ترتیب در سال 82 نیز با رفع محدودیت دامنه نوسان قیمت‌های سهام خیلی سریع رشد یافت. مثلا ارزش برخی شرکت‌های بزرگ سیمانی یا خودرویی به 3 هزار میلیارد تومان رسید. هر چند الان این ارزش بالای 10 هزار میلیارد تومان است!

حالا این دامنه نوسان برای بورس چه کارکردی دارد؟ آیا مفید است؟ شاید در نگاه اول این گونه به نظر برسد که محدودیت دامنه نوسان قیمت‌های بورس را مصنوعی می‌کند و نمی‌گذارد قیمت واقعی آن‌گونه که هست روشن شود، حال آن که یکی از وظایف بورس کشف قیمت است.

ابزار دامنه نوسان نه‌تنها بورس ایران، بلکه در تمام بورس‌های دنیا کمابیش به طور مستقیم یا غیرمستقیم وجود دارد و برای کنترل هیجانات زودگذر بازار بورس به کار می‌رود.

این ابزار اجازه نمی‌دهد سرمایه‌گذار اسیر هیجانات روانی و زودگذر و حباب‌گونه قیمت سهام شود. به عبارت دیگر کاری می‌کند کشف قیمت‌ها حبابی نباشد. البته این دامنه نوسان در بورس‌های پیشرفته وجود ندارد یا به طور غیرمستقیم وجود دارد. چراکه حجم معاملات و حجم ارزش بورس‌های آنها آنقدر بالاست که در صورت نوسان قیمتی بیش از حد موتور معاملات به طور خودکار متوقف و بازار بسته می‌شود. مثلا شما حساب کنید در بورسی مثل وال‌استریت که شاخص نیم‌ درصد و یک درصد بالا و پایین می‌شود، یکدفعه 15 درصد به شاخص افزوده شود، مثلا شاخص کل 380 واحد در یک روز بالا برود، حجم ارزش آنقدر بالا می‌رود که ترمز دستی موتور معاملات کشیده می‌شود. بعد از سقوط بورس‌ها در سال 2008، ارزش بورس نیویورک به حدود 14 هزار میلیارد دلار رسید. حالا تصور کنید این ارزش بخواهد 10 درصد ـ یعنی 1400 میلیارد دلار ـ بالا برود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این است که دامنه نوسان بورس‌های بزرگ برخلاف بورس تهران به طور روشن و مشخص نیست و خودکنترل و غیرمستقیم است. نکته دیگری که باید درباره ضرورت وجود دامنه نوسان در بورس تهران خاطرنشان کنم، این است که دامنه نوسانات از دستکاری قیمت‌ها به وسیله انتشار اطلاعات نادرست در طول روز جلوگیری می‌کند. فرض کنید بلافاصله اطلاعاتی درباره سوددهی یک شرکت رسیده و قیمت سهام را به طور بی‌سابقه‌ای بالا می‌برد. روشن است عده‌ای هیجان‌زده شده و شروع به خرید سهام می‌کنند و بعد ثابت می‌شود آن اطلاعات نادرست بوده است. اینجا دامنه نوسان جلوی رشد بیش از حد قیمت را می‌گیرد و بدیهی است اگر قیمت سهامی به طور واقعی پتانسیل افزایش داشته باشد در طول روزهای بعد رشد خواهد یافت. در نتیجه، دامنه نوسان اجازه نمی‌دهد روند نامعقول قیمت‌ها توسط افراد خاص و با نیت خاص ایجاد شود که در نتیجه آن قیمت سهامی را بالا یا پایین بکشد. لذا در شرایط فعلی بورس تهران تمام کارشناسان اتفاق‌نظر دارند که دامنه نوسانات باید وجود داشته باشد.

شکی که بسیاری افراد به وضعیت فعلی بورس تهران دارند، این است که نکند قیمت‌ها حباب داشته باشد و رشد بورس هم حبابی باشد و لذا به زودی فرو ریزد. آیا وضعیت فعلی بورس حبابی است؟

وقتی می‌خواهید بدانید قیمت سهامی حباب دارد باید نگاه کنید که آیا به تناسب رشد قیمت یک سهم، سود آن نیز به همان نسبت افزایش یافته است یا خیر. مثلا اگر قیمت یک سهام 20 درصد افزایش یافته، اما سودآوری آن 20 درصد نباشد، باید نگران باشیم. چراکه فاصله میان این دو نسبت زیاد می‌شود و این فاصله اصطلاحا حباب نام دارد. در این حالت رشد قیمت یک سهم غیرطبیعی است. حال دلیل آن هر چه می‌خواهد باشد. بنابراین در این حالت ما از خودمان می‌پرسیم چه اتفاقی افتاده که قیمت یک سهم 400 تومان رشد کرده، اما سود آن صد تومان هم نشده است؟ ما برای سنجش این حباب در بورس شاخصی داریم. این شاخص میانگین نسبت کل قیمت‌ها به کل سود شرکت‌ها P/E است. حالا اگر این P/E در کل بازار رشد بکند، باید نگران باشیم، اما در وضعیت فعلی بازار بورس، متناسب با رشد قیمت سهام، سود شرکت‌ها نیز افزایش یافته است. این سود به علت رشد قیمت فروش کالا یا خدمات شرکت‌ها تحت تاثیر رشد قیمت ارز بالا رفته است. در واقع رشد قیمت سهام به علت سودآوری ناشی از رشد بهای فروش کسب شده است. اگر این موضوع را با عدد و رقم بخواهیم بررسی کنیم باید بگوییم P/E کل بازار از حدود 5/5 به 5/6 واحد رسیده است. لذا هنوز جای نگرانی نیست و نمی‌توانیم بگوییم بازار حباب دارد. ضمن این که توجه داشته باشید آنچه باعث رشد قیمت‌ها و سودآوری شرکت‌های بورسی شده، اتفاق بنیادی قیمت ارز در اقتصاد ایران است که ارزش صادرات این شرکت‌ها را افزایش داده است. ضمن این که قیمت جهانی بسیاری از فلزات اساسی مانند مس و روی یا محصولات پتروشیمی تغییر کرده و این تغییرات روی قیمت‌های شرکت‌های داخلی ما تاثیر گذاشته است. در سال 82 که آن رشد سریع بورس اتفاق افتاد، P/E برخی سهم‌ها به 6 رسید، یعنی آن سهم برای سهامداران 17 درصد بازده داشت، اما اکنون و با این همه رشد بورس، P/E امروز ما 5/6 واحد است که سودآوری سهام را به 18 درصد می‌رساند. لذا الان ما حبابی در بورس نمی‌بینیم و اصولا عرض کنم که نگرانی جدی این روزهای ما درباره تغییرات بورس از مسائل اقتصادی و مالی نیست.

یعنی نگرانی شما از مسائل سیاسی است؟

دقیقا. نگرانی جدی ما مسائل سیاسی داخلی و خارجی است. الان ما انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری را در پیش داریم و روشن است که پیش از انتخابات تحرکات داخلی، رقابت‌ها و پرخاش‌های گروه‌های سیاسی بیشتر می‌شود. در بحث سیاست خارجی نیز باید دید وضعیت تحریم‌ها چگونه خواهد شد. چراکه سرمایه‌گذاران بورسی حاضر نیستند در شرایط ناامن روانی که احساس نگرانی روانی وجود داشته باشد، به فعالیت بپردازند. اگر شما به تاریخ فعالیت بورس از آغاز تاسیس تاکنون نگاه کنید، این نگرانی را دقیقا متوجه خواهید شد. خب! فعالیت بورس ایران دو دوره متفاوت را تجربه کرده است. یک دوره از تاریخ تاسیس در سال 1347 تا انقلاب است که در آن زمان ایران قدیمی‌ترین بورس خاورمیانه را داشته است. پس از انقلاب تا بعد از جنگ تحمیلی نیز بورس تعطیل شد، اما پس از آغاز فعالیت آن شاهد بوده‌ایم که در 22 سال گذشته، بورس در شش ماهه پایانی عمر دولت‌ها شاخص‌هایش ریزش کرده است. نمونه‌های متعددی در این باره وجود دارد. مثلا در نیمه سال 75 یا در شش ماهه دوم سال 82 به دلیل تغییر دولت‌هایی که رویکردهای متفاوتی داشته‌اند، سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند دست نگه دارند تا ببینید در آینده چه می‌شود. همچنین بعد از استقرار دولت جدید پس از انتخابات هم بین یک تا دو سال طول کشیده تا بورس رونق خود را به دست آورده است. یعنی سرمایه‌گذاران با دولت جدید و سیاست‌ها و نوع نگرش آن آشنا شده‌اند، فضا کمی آرام شده و از هیجانات انتخاباتی دور شده است و بعد رونق به بورس بازگشته است. مثلا ببینید بورس بعد از انتخابات خرداد 76 (دولت اول خاتمی) در سال 78 به حال عادی بازگشت و همچنین بعد از انتخابات سال 84 (دولت اول احمدی‌نژاد) یک‌سال بعد در سال 85 کار عادی‌اش را از سر گرفت. پس می‌بینید الان نگرانی ما از مسائل سیاسی بیشتر است تا مسائل اقتصادی.

اکنون نیز در آستانه انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری هستیم. آیا بورس شاهد افت خواهد بود؟

امسال نیز ما پیش‌بینی می‌کردیم بورس از اواسط پاییز تا اوایل زمستان شاهد رکود و کاهش شاخص‌ها باشد. در واقع ما در شش ماهه دوم 91 انتظار منفی‌شدن شاخص را داشتیم. اما تحولات بنیادی که در اقتصاد ایران رخ داده و در راس آن تغییر قیمت ارز قرار دارد، فعلا مانع بروز این رکود بوده است. در همین حال برای ماه‌های پیش رو اگر شرایط و پارامترها به همین گونه‌ای که هست، باقی بماند انتظار تداوم رشد و حتی ورود سرمایه‌گذاران، جدید به بورس را داریم. به عبارت دیگر، اگر وضع نگرانی‌های سیاسی داخل، مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌ها در همین وضع فعلی باشد و تغییر خاصی در آن رخ ندهد، بورس به رشد خود ادامه خواهد داد.

و در غیر این‌صورت؟

در غیر این‌صورت باید به تماشای تغییر و تحولات سیاسی نشست. معمولا هرقدر به انتخابات نزدیک می‌شویم، همان‌گونه از هفته‌های اخیر مشاهده می‌کنید لحن افراد سیاسی، تشکیل تجمعات و جناح‌بندی‌های رقبا تفاوت خواهد کرد. از سوی دیگر باید دید مذاکرات 1+5 و آمریکا با ایران به چه نقطه‌ای می‌رسد و شرایط تحریم‌ها چگونه خواهد شد. باید این نشانه‌ها را دید و بعد اقدام به پیش‌بینی کرد. اما عرض کردم اگر شرایط به همین وضع فعلی پیش برود، می‌توان انتظار ادامه رشد بورس را داشت. نکته اصلی اینجاست که با نزدیک شدن انتخابات ریاست‌جمهوری هر قدر تنش‌های سیاسی در بخش داخلی افزایش پیدا کند، این به ضرر بورس و سرمایه‌گذاری در آن است. کسانی که اوراق بهادار می‌خرند نگاهشان به آینده است و پیش‌بینی آینده نیاز به ثبات و افق روشن دارد. اصولا میان سرمایه‌گذاران در بورس با سایر سرمایه‌گذاران یک فرق اساسی وجود دارد؛ چرا که بورس با اطلاعات کار می‌کند. حال هر قدر ناامنی سیاسی زیادتر باشد و اطلاعات کم، احساس بحران ایجاد می‌شود و ارزیابی‌ها از آینده دچار شک و تردید می‌شود. این احساس بحران در بورس مثلا با بازار طلا و سکه تفاوت دارد؛ چرا که بورس یک بازار مجازی و با دارایی‌های مجازی است. تمام دارایی شخص در یک ورقه خلاصه شده است که می‌تواند ارزش داشته یا نداشته باشد. به عبارت دیگر دارایی مشهود نیست. حال در شرایط ناامنی سیاسی افراد ترجیح می‌دهند این دارایی مجازی را بفروشند و به دارایی مشهود تبدیل کنند و راحت شوند. یعنی دارایی‌شان دست خودشان و به شکل عینی و قابل اعتماد باشد. این است که باید به بازیگران عرصه سیاسی پیشنهاد کرد به تفاوت‌های اساسی بورس با سایر بازارها توجه کرده و به این مسائل واقف باشند.

آقای خرازی، یکی از نگرانی‌های اساسی که درباره شاخص‌های بورس وجود دارد، این است که این رشد که تحت تاثیر رشد قیمت ارز و رشد فروش و سودآوری شرکت‌ها به‌دست آمده، می‌تواند با سقوط قیمت ارز و کاهش ارزش فروش شرکت‌ها از دست برود. پیش‌بینی شما از آینده قیمت ارز چیست و فکر می‌کنید این شاخص چه شرایطی در آینده پیدا خواهد کرد؟

تمام نشانه‌هایی که وجود دارد، حاکی از آن است که قیمت ارز مرکز مبادلات ارزی که حدود 2400 تا 2500 تومان است، در اقتصاد ایران تثبیت خواهد شد. صراحتا به احتمال زیاد دلار زیر 2500 تومان را دیگر شاهد نخواهیم بود. لذا رشد سودآوری بورس با همین قیمت ارز محفوظ است. می‌توان متصور بود در شرایط تحریم‌ها یا انجام مذاکرات هسته‌ای قیمت دلار بالا برود، اما دیگر پایین نخواهد آمد و این مساله‌ای است که من به آن خوشبینم.

یعنی مثلا پیش‌بینی نمی‌کنید شرایطی مثل زمان پذیرش قطعنامه 598 پیش بیاید و دلار سقوط کند؟

ببینید، به‌نظر می‌رسد یک اراده تصمیم‌گیری شده برای رشد قیمت ارز وجود داشته باشد؛ در واقع دولت و حاکمیت خواسته است که قیمت ارز افزایش یابد و به همین دلیل هم نخواهند گذاشت این قیمت پایین بیاید. همان‌گونه که مایل نیستند قیمت ارز به رقم‌های مثل چهار یا پنج هزار تومان برسد. صراحتا بگویم به نظر من این قیمت دلار تصمیم‌گیری شده است و دیگر پایین نخواهد آمد.

با این اوصاف آیا از مردم و سرمایه‌گذاران برای ورود به بورس و سرمایه‌گذاری دعوت می‌کنید؟

پاسخ به این پرسش ساده نیست. مشاور سرمایه‌گذاری باید با درنظر گرفتن روان‌شناسی سرمایه‌گذار به این پرسش‌ها پاسخ دهد. مثلا ببیند حدود ریسک‌پذیری وی چقدر است و آیا او ریسک‌پذیر است یا ریسک‌گریز. همچنین می‌خواهد چه میزان ثروت را وارد بورس کند و منشأ ثروت او چیست. آیا مثلا یک پیرمرد یا پیرزن بازنشسته‌ای است که پس‌انداز یک عمر خود را می‌خواهد وارد بورس کند یا تاجر متمولی است که بخش کوچکی از ثروت میلیاردی‌اش را می‌خواهد به این کار بیندازد. لذا باید به افراد نگاه کرد و پاسخ داد. مثلا وقتی شخصی می‌گوید من به پولم دو سه سال نیازی ندارم و در مقابل  شخص دیگری می‌گوید من خانه زندگی‌ام را می‌فروشم و سهام می‌خرم تا آخر سال سود خوبی به دست بیاورم، برخوردهای ما متفاوت است. ما در این مدت مراجعان بسیاری از این دست داشته‌ایم که تخیلات بزرگی دارند و می‌خواهند بلافاصله مثلا 30 درصد سود به دست بیاورند. توصیه ما به این‌گونه افراد این است که وارد بورس نشو و چنین ریسکی نکن، چون قیمت‌ها در بورس با یک مصاحبه یا با یک تیتر روزنامه یا یک بیانیه یا نشست و برخاست سیاسی بالا و پایین می‌رود. لذا افرادی که باانگیزه کسب سودهای زیاد در کوتاه‌مدت وارد بورس می‌شوند، معمولا موفق نمی‌شوند، چون نه بورس و نه خاصیت‌های آن را می‌شناسند.

بهترین سودها و ضررهایی که در مدت فعالیت‌تان دیده‌اید را به خاطر دارید؟

متعدد بوده است. مثلا در سال 82 سهامی را خریده‌ایم که قیمت آن 75 برابر شده است و مثلا حالا 25 برابر رشد کرده است. در سال 84 و 85 هم سهامی را داشته‌ایم که 70 درصد ارزش آن در طول دو سال از دست رفته است. از این نمونه‌ها زیاد است.

به مردم خرید سهام خاصی را در شرایط حاضر توصیه می‌کنید؟

در هر حال من خرید سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری را توصیه می‌کنم؛ چرا که ریسک شانس و مهارت سرمایه‌گذاران در آن پایین است. متاسفانه این روزها و در شرایطی که رشد بورس بالاست و رسانه‌ها نیز به آن دامن می‌زنند، مردم در حرکت‌های احساسی سهام شرکت‌های خاصی را می‌خرند. این در حالی است که آنها باید در تیر و مرداد که قیمت سهام 50 درصد پایین‌تر بود، اقدام به خرید می‌کردند و کسانی که آن زمان خرید کردند هم سود برده‌اند. مردم باید توجه داشته باشند که سرمایه‌گذاری در بورس یک سرمایه‌گذاری بلندمدت است و وقتی اخبار رسانه‌ای و هیجانات کوتاه‌مدت فروکش کند، قیمت آن سهام نیز کاهش یافته و آنان ضرر می‌کنند. به این صورت است که سرمایه‌گذار باید بداند چه سهمی را کی بخرد و چه سهمی را کی بفروشد. مثلا سهام سیمان یا پالایشگاه یا خودروسازی بخریم و آیا الان وقت خرید است؟ مجموع اینها دانش تخصصی مدیریت سبد سهام را تشکیل می‌دهد که مردم عادی تخصصی در آن ندارند یا اصولا وقت و حوصله آن نیست. لذا بی‌توجه به این دانش ورود پیدا کرده و خدای ناکرده ضرر می‌کنند، لذا به مردم توصیه می‌شود بیشتر به سراغ خرید سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا صندوق‌ها بروند.

علت این توصیه شما چیست؟

مدیریت صندوق‌ها یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری در دست گروه‌های حرفه‌ای است و آنان شرکت را به‌طور حرفه‌ای اداره می‌کنند و اطلاعات لازم را دارند. در سال‌های اخیر صندوق‌های متعدد سرمایه‌گذاری در بورس ایجاد شده که بازده خوب و ریسک سرمایه‌گذاری پایینی دارد. فکر می‌کنم الان حدود هفت صندوق سرمایه‌گذاری داریم، این صندوق‌ها با مجوز سازمان بورس تاسیس شده و مدیران آن تائید‌صلاحیت حرفه‌ای شده و روزانه تحت کنترل هستند. همچنین ارکان نظارتی، حسابرسی، متولی و مقام ناظر دارند و در مجموع می‌توان گفت کارشان حساب و کتاب دارد. آنها افشای اطلاعات فوق‌العاده دارند و خرید و فروش‌هایشان با توجه به این اطلاعات انجام می‌شود. همچنین به خاطر حجم بالای خرید و فروش سهامی که دارند، ریسک را تقسیم می‌کنند.

می‌دانیم که هم‌اکنون بانک‌ها بزرگ‌ترین تامین‌کننده مالی اقتصاد ایران هستند. فکر می‌کنید با روندی که بورس طی می‌کند، می‌تواند مکمل بزرگی برای بانک‌ها در این راستا باشد؟

خیر، نمی‌تواند. بانک‌های ما حدود صد سال قدمت دارند و مردم و سرمایه‌گذاران از نظر تاریخی و رفتاری علاقه‌مندی بیشتری به بانک دارند. کشورهای دیگر اکنون 200 سال است بورس دارند و ما با تجدید ساختاری که از سال 85 در بورس به‌وجود آمد فقط شش سال است که بورس با ساختار تازه داریم، لذا برای این‌که بورس به‌عنوان یک مکان فراگیر و عمومی برای سرمایه‌گذاری مطرح شود، باید خیلی کار بکنیم. آن‌گونه که آمارها می‌گوید بورس‌ها باید حداقل 40 درصد از منابع مورد نیاز بنگاه‌ها را تامین بکنند‌. در شش ماهه اول امسال بورس در مجموع 7300 میلیارد تومان پول جدید برای بنگاه‌ها تامین کرده است، اما برای تحقق رشد هشت‌درصدی اقتصادی ما نیاز به 40 هزار میلیارد تومان پول داریم که 40 درصد این رقم می‌شود حدود 16 هزار میلیارد تومان. این سهم بورس است که باید به راه‌های گوناگون مانده افزایش آورده سهامداران، تامین مالی از طریق ابزارهای مالی بورس، انتشار اوراق مشارکت یا گواهی سپرده، عرضه اولیه اوراق بهادار جدید، ورود و درج شرکت‌های جدید در تابلوهای بورس و... تامین شود.

با این حال این 7300 میلیارد تومانی که می‌گویید هم دستاورد کمی نیست. به نظر شما رتبه بورس از میان ممتاز، خوب، متوسط و بد چیست؟

نهادهایی مثل بورس را باید با سنشان سنجید. فعالیت و عملکرد بورس تهران با توجه به سن جوان بیست و دو ساله و تجدید ساختار شش ساله‌ای که دارد، نسبت به دوره‌های قبل عدد ممتاز می‌گیرد، چون بورس سال 91 با سال 84 و 85 اصلا قابل مقایسه نیست، اما از سوی دیگر با وجود این که بورس تهران سال‌ها قبل از سایر بورس‌های منطقه مانند بمبئی، کوالالامپور، عربستان، دبی و ابوظبی و... ایجاد شد، اما الان به لحاظ حجم فعالیت با آنها بسیار تفاوت دارد، مثلا بورس استانبول از سال 2000 میلادی آغاز به کار کرده، اما حجم فعالیتش الان با بورس تهران اصلا قابل مقایسه نیست. با این حال بورس ایران ساختار خوب و مدیران تحصیلکرده‌ای دارد و یکی از باثبات‌ترین و پرکارترین نهادهای مالی کشور است. من سه سال در حوالی سال‌های 82 تا 84 مدیر حراست سازمان کارگزاران بورس بوده‌ام و می‌توانم به خاطر این مسئولیت شهادت بدهم سلامت و شفافیت موجود در بورس با هیچ‌کدام از نهادهای مستقل مالی یا نهادهای مرتبط با دستگاه‌های مختلف کشور در دوره‌های مختلف قابل مقایسه نیست و از این جهت خیالمان کاملا راحت است.

سیدعلی دوستی‌موسوی / گروه اقتصاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها