جوانگرایی، توجیه تازه برای فرار از انتقادها

تیم ملی فوتبال کشورمان پس از ناکامی در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی و شکست تاریخی برابر لبنان و بعد از آن ازبکستان چشم دوستدارانش را به جمال سقوط بین تیم‌هایی از غرب آسیا در تورنمنتی نه چندان مطرح به لحاظ اعتبار روشن کرد تا معلوم شود راهی که این تیم و عوامل آن به عنوان متولیان امر می‌روند به همان ناکجا آبادی است که مدت‌هاست منتقدان برایش متصور بوده‌اند.
کد خبر: ۵۳۵۰۵۸
جوانگرایی، توجیه تازه برای فرار از انتقادها

دیگر هیچ توجیهی برای فرار از واقعیت پذیرفتنی نیست و در واقع راه گریزی هم نیست که اگر بود زودتر از اینها این تیم را حداقل به خاطر خیل عظیم تماشاگرانش به جای بهتری می‌رساند.

تیم ملی فوتبال کشورمان در رقابت‌های غرب آسیا با دو تساوی و یک برد خفیف از دور رقابت‌ها کنار رفت، در شرایطی که حتی نتوانست بین تیم‌های دوم گروه‌ها نیز برتر باشد و صعود کویت را به عنوان بهترین تیم دوم شاهد بود. در این شرایط مسئولانی که چندی پیش کسب عنوان بهترین فدراسیون فوتبال آسیا را جشن گرفته بودند به دنبال راهکاری تازه برای فرار از بحران انتقادها افتادند و این بار دلیلی را از آستین بیرون کشیدند که می‌توان گفت در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی‌شود.

بعد از مسابقات غرب آسیا عده‌ای سعی می‌کنند دلیل تحقیر تیم ملی کشورمان را در آسیا جوانگرایی و نتیجه‌گرا بودن فوتبال ایران بدانند، این‌که مردم ما تحمل ندارند فوتبال ملی چند سالی را به جوانگرایی روی بیاورد تا در بلند مدت به نتایج تازه‌ای برسد و با قدرت به کارش ادامه بدهد، در حالی که ظاهرا این افراد فراموش کرده​اند نگاهی به شناسنامه بازیکنان اعزام شده به رقابت‌های غرب آسیا بیندازند تا متوجه شوند جز چند نفرنه تنها خبری از بازیکنان جوان و آینده‌دار نبوده بلکه در مجموع می‌تواند به میانگین سنی این تیم نیز در همین زمان انتقاد وارد باشد چه برسد به آینده!

کجای این تیم جوان بود؟

به این نام‌ها نگاهی می‌اندازیم تا موضوع بهتر روشن شود. قاسم دهنوی، احمد حسن‌زاده و پژمان منتظری، جمعی از بازیکنان حاضر در این تورنمنت هستند که قریب 30 سال و حتی بالاتر از آن دارند. چند بازیکن دیگر هم بیشتر از 26 سال دارند. لذا این تیم نه تنها آینده‌دار نبوده بلکه در شرایط کنونی هم نتوانسته در مصاف با تیم‌هایی از غرب آسیا که اتفاقا آنها هم با ترکیب کاملشان در این بازی‌ها حاضر نبودند راه به جایی ببرد. کرش، مسئول این انتخاب‌هاست و باید از او پرسید این ترکیب همان تیم متشکل از بهترین‌های لیگ است که می‌گوید یا تیم جوان و آینده‌داری که قرار است در سال‌های آینده فوتبال ما را متحول کند.

مهدی مناجاتی، مربی اسبق تیم ملی جوانان کشورمان در این زمینه به «جام‌جم» می‌گوید: ساده‌اندیشی است اگر تصور کنیم هدف فدراسیون و تیم ملی جوانگرایی بوده یا هست. تیمی که یک روز برتری مطلقی برابر تیم‌هایی نظیر بحرین و کویت داشت کجا رفت؟ تیمی که روز بازی با عربستان تماشاگران را دچار استرس می‌کرد و در نهایت با دست پر از میدان خارج می‌شد کجا رفت؟ یک بازیکن جوان را معرفی کنید که پدیده و محصول این سال‌های اخیر تیم ملی باشد. کدام جوانگرایی؟ بهتر است تصمیم درستی درباره کرش بگیرند و به جای توجیه فکر کنند حضورش واقعا چه فایده​ای برای فوتبال ما داشته است.

وی ادامه می‌دهد: در این دوران هر جور ناکامی را که تصور کنید تجربه کردیم، فقط مانده بود از رقابت‌های غرب آسیا هم حذف شویم که شدیم، وقت آن نرسیده که به خود بیاییم و فکری جدی به حال فوتبالی کنیم که تماشاگرانش از دنبال کردن آن و حضور در استادیوم‌ها دلسرد شده‌اند.

کرش عذر بدتر از گناه می‌آورد

کرش در تازه‌ترین اظهارنظرش دلیل ضعف تیم ملی درخصوص گلزنی را پرسپولیس دانسته و تقصیرها را به گردن این باشگاه انداخته است، باشگاهی که باید علی کریمی، کریم انصاری‌فرد و محمد قاضی را آماده نگه می‌داشته تا برای تیم ملی گل بزنند و چون این باشگاه افت کرده مهاجمان ملی‌پوش هم روند نزولی داشتند و در امر گلزنی موفق نبودند. حالا باید از کرش پرسید افت پرسپولیس چیز تازه‌ای نبود، اگر این تیم ناکام بود و ناموفق چرا این تعداد بازیکن از سرخپوشان پایتخت به اردو فرا خوانده می‌شدند؟ اگر این مهاجمان گل نزن بودند چرا بازیکنان دیگری جایگزین آنها نشدند؟ روزهایی که علی کریمی مورد غضب مانوئل ژوزه پرتغالی بود و جایی در ترکیب پرسپولیس نداشت چرا جای یک بازیکن در تیم ملی را اشغال می‌کرد؟ حرف‌های کرش که برای توضیح درباره دلایل حذف از رقابت‌های غرب آسیا زده، چیزی شبیه عذر بدتر از گناه است. تیمی که در دو بازی برابر عربستان و بحرین به زحمت به تعداد انگشتان یک دست موقعیت گلزنی خلق می‌کند، مشکلش فراتر از ضعف مهاجمان است.

نکته: فوتبال ما از هر نظر بیمار است،فوتبال پایه لیگ برتر، کارهای زیر ساختی و تیم‌های ملی و حتی فوتسال. با این شرایط تا وقتی عده‌ای فقط به فکر ماندن هستند، چیزی عوض نمی‌شود

رسول کربکندی، درباره این موضوع می‌گوید: به هر حال برای توجیه همیشه حرف‌هایی هست، این را قبول دارم که ضعف تیم ملی ناشی از ضعف کل فوتبال ما و باشگاه‌هاست، اما بین همین تیم‌های لیگ بازیکنان آماده‌تری هم هستند. روزی که جلال رافخایی به عنوان مهاجم برتر لیگ خط خورد دلیل آن را باتجربه‌تر بودن انصاری‌فرد عنوان کردند اما حالا می‌گویند در پرسپولیس افت کرده، این تناقض‌ها مشکل فوتبال ماست که به کرش هم سرایت کرده است.

وی ادامه می‌دهد: فوتبال ما از هر نظر بیمار است، فوتبال پایه، لیگ برتر، کارهای زیر ساختی و تیم‌های ملی و حتی فوتسال. با این شرایط تا وقتی عده‌ای فقط به فکر ماندن هستند، چیزی عوض نمی‌شود چون فوتبال ما برای رهایی از این وضع یک برنامه بلندمدت ده ساله لازم دارد.

کرش و عدم شایسته‌سالاری

کرش در مدت زمان حضورش در ایران با توجه به حمایت بی‌چون و چرای مسئولان فدراسیون فوتبال کشورمان به اصطلاح مستقل کار کرده است؛ استقلالی که حتی از دید کارشناسان فراتر از حد انتظار بوده و به فوتبال ما و لیگ برتر ضربه زده است. در این خصوص می‌توان به تعطیلی‌های بلندمدت مسابقه‌های لیگ در مقاطع مختلف و نارضایتی مربیان و همچنین تصمیمی که برای تعطیلی جام حذفی گرفته بود اشاره کرد، علاوه بر این برخی بر این باورند که کرش در تصمیم‌های دیگر نیز از جمله انتخاب بازیکن و حتی دستیارانش، شایسته‌ها را برنگزیده است. نمونه آشکار آن استفاده از امید نظری در تورنمنت غرب آسیا بود که کارایی لازم را نداشت و به نظر ملاک انتخابش فقط حضور در لیگ فوتبال کشور سوئد بوده است.

کربکندی درباره کرش و میزان تاثیر او در شرایط کنونی فوتبال کشورمان به جام‌جم می‌گوید: نه تنها من بلکه اهالی فوتبال تصور می‌کردند وقتی کرش به فوتبال ایران بیاید شرایط بهتری بر تیم ملی حاکم می‌شود، اما در ابتدا برای شناخت ترکیب سردرگم نشان می‌داد و بعد هم که به ثبات رسید به استفاده از یک گروه خاص روی آورد. تعطیلی وقت و بی وقت لیگ و تصمیم‌های نا بجایی که مورد اعتراض فدراسیون و مسئولانش هم قرار نمی‌گرفت باعث شد او هم از حرفه‌ای بودن فاصله بگیرد و مثل فوتبال ما تفکری آماتورگونه داشته باشد. تا وقتی ساختار مناسبی هم نباشد هر مربی که بیاید نمی‌تواند به موفقیت برسد. در گذشته به تک ستاره‌ها و تکنیک آنها برای خلق شگفتی متکی بودیم، اما حالا تک ستاره هم نداریم.

آرزوهایی که به باد می‌رود

تشکیل تیم «ب» به هر قیمتی و متشکل از هر بازیکنی که نتواند آینده روشنی را ترسیم کند نیاز کنونی فوتبال ما نیست. گرچه بعضی‌ها تشکیل همین تیم را غنیمت می‌دانند اما نباید فراموش کرد تیم‌های ملی ما در رده‌های مختلف سنی هم هیچ حرفی برای گفتن ندارند، تیم ملی جوانان چندی پیش این موضوع را به اثبات رساند. بنابراین با شعار جوانگرایی روی ضعف‌های آشکاری که از دید هیچ کس پنهان نمانده سرپوش نگذاریم، نفس فوتبال در حالی به شماره افتاده که همه حواس مسئولان به حاشیه‌های استعفای احتمالی کفاشیان و رفتن یا ماندن اوست و کسی توجه نمی‌کند کرش چه با سرعت در مسیر بر باد دادن آرزوهای تیم ملی و طرفدارانش پیش می‌رود.

سارا احمدیان ‌- جام‌جم

newsQrCode
برچسب ها: کرش
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها