گفت‌وگو با آرش قادری، نویسنده سریال «عملیات 125»

دست مریزاد به ماموران ‌آتش‌نشانی

سری سوم سریال تلویزیونی «عملیات 125» جمعه‌ها از شبکه تهران پخش می‌شود. فیلمنامه این سریال را آرش قادری نوشته است. در سری سوم این سریال بینندگان شاهد حوادث زیادی هستند که آتش‌نشانان با آن درگیر می‌شوند. آنها جان خودشان را به خطر می‌اندازند تا بتوانند مصدومان حادثه را نجات دهند. سری سوم این سریال، تصویرگر قهرمانان جمعی است. گروه سازنده در این سریال تلاش کرده به نحوی به حوادث بپردازد تا مردم با پوست و گوشت‌شان حوادث را حس کنند تا کمتر به سمت حادثه‌سازی بروند. هدف آنها این است که درصدی از بحران‌ها در شهری مثل تهران کم شود. به همین بهانه سراغ آرش قادری رفتیم که فیلمنامه سری سوم عملیات 125 را نوشته است. او فیلمنامه سری دوم سریال «هوش سیاه» و «ماتادور» را هم نوشته که هم‌اکنون مراحل تصویربرداری را سپری می‌کند.
کد خبر: ۵۲۷۲۸۸

شما در سال‌های اخیر بیشتر درگیر نگارش سریال‌های حادثه‌ای شده‌اید. بعد از این‌که پیشنهاد نگارش سری سوم سریال عملیات 125 به شما شد، چه ذهنیتی درباره کار داشتید؟ چرا که نگارش دو سری قبل را نویسندگان دیگری به عهده داشتند.

وقتی برای نگارش سری سوم این سریال از من دعوت شد، بخش‌هایی از فصل اول و دوم مجموعه عملیات 125 را پراکنده دیده بودم. بنابراین تهیه‌کننده بعد از پیشنهادش، دو سری قبلی این سریال را در اختیار من گذاشت و دیدم. بعد از دیدن سری اول و دوم و شناخت بیشتری که نسبت به فضای سازمان آتش‌نشانی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم تا نگارش سری سوم را به عهده بگیرم. البته شناخت کلی درباره آنها داشتم.

پس از جلساتی که با حاجی بیگی، مدیر عامل آتش‌نشانی داشتم، بیشتر نسبت به این حرفه شناخت پیدا کردم و می‌توانم بگویم به‌گونه‌ای با آنها زندگی کردم. حاجی‌بیگی جزو مدیران توانمندی است که تا به حال دیده‌ام. جلسات مشترک آتش‌نشان‌ها برایم خیلی سودمند بود و در زمان نگارش هم روستایی، کارشناس آتش‌نشانی به من مشورت می‌داد.

می‌توانم بگویم او خیلی به من کمک کرد. او جزو شاخص‌ترین افراد سازمان آتش‌نشانی در ایران است و در ماموریت‌های زیادی حضور داشته است. او مردی بسیار شریف و دوست‌داشتنی است و سایه به سایه همراه ما بود. توضیحات او به حدی کاربردی بود که من الان می‌توانم یک آتش‌نشان شوم و در یک ایستگاه آتش‌نشانی حضور فعال داشته باشم، البته وقتی قرار است تولید یک سریال ادامه پیدا کند باید برخی شخصیت‌هایی که در فصل‌های قبلی حضور داشتند در فصل جدید هم باشند. به همین دلیل تعدادی از شخصیت‌ها همراه با قصه‌های زندگی‌شان را ما از دو سری اول و دوم داشتیم و آنها را با داستان‌های جدید تلفیق کردیم.

در نگارش فیلمنامه عملیات 125 نحوه پرداخت به حوادث خیلی اهمیت دارد تا مردم عمق بحران‌ و حوادث را درک کنند و بدانند اهمیت ندادن به یک اتفاق ساده ممکن است به چه اتفاقاتی منجر شود. همین مساله شما را برای نگارش ترغیب کرد تا یک تجربه جدیدتر در آثار حادثه‌ای در کارنامه‌تان به ثبت برسانید یا شناختی که از مسعود آب‌پرور داشتید؟

وقتی شما به عنوان نویسنده در نگارش گونه‌ای از فیلمنامه‌‌ها موفق می‌شوید مانند بازیگری که در گونه‌ای خوب عمل می‌کند و جواب می‌دهد بیشتر سفارش‌دهندگان و تهیه‌‌کنندگان پیشنهادهایی در همان‌گونه به او می‌دهند. به من هم بیشتر کارهای پلیسی، معمایی و حادثه‌ای سفارش می‌دهند. من علاقه‌مند هستم در فیلمنامه‌هایم هر بار یک تجربه تازه داشته باشم. از همه مهم‌تر این‌که من سال‌هاست با مسعود آب‌پرور کار می‌کنم و هزاران دقیقه اثر نمایشی با یکدیگر تولید کرده‌ایم. در این تجربه‌های مشترک هم موفق بوده‌ایم.

از سوی دیگر عوامل سری سوم سریال تلویزیونی غیر از تهیه‌کننده از عوامل سازنده سریال هوش سیاه هستند. ما یک گروه هماهنگ هستیم که با هم سر این سریال آمدیم. یکی از دلایل حضورم همین مساله بود. در سری سوم عملیات 125 فقط به حوادث نپرداختیم، بلکه حوادث را محور قصه‌های درام خانوادگی قرار دادیم تا جذابیت و هیجان آن برای مخاطبان بیشتر شود.

در شروع هر قصه از سری سوم عملیات 125 با یک خانواده آشنا می‌شویم و بعد همان خانواده را می‌بینیم که درگیر یک حادثه می‌شود، در حالی که سری اول و دوم این سریال چنین نبود. این ایده خودتان برای پرداخت به قصه‌ها بود یا مسعود آب‌پرور هم در آن نقش داشت؟

قادری: افتخار می‌کنم فیلمنامه‌ای با موضوع سازمان آتش‌نشانی نوشتم. معتقدم اعضای این سازمان آدم‌های بزرگی هستند که جان خودشان را کف دست‌شان می‌گذرانند. زندگی‌ آنها پر از خطر است

وقتی قرار است یک کار گروهی شکل بگیرد، همه در آن سهم دارند و فرد تعیین‌کننده نیست. سریال عملیات 125 هم از این قاعده مستثنا نبود. مسعود آب‌پرور بعد از سال‌ها همکاری می‌داند من چه می‌نویسم و من هم او را کاملا می‌‌شناسم که از یک نما چه می‌خواهد. آب‌پرور مردی دوست‌داشتنی و توانمند است. به قول معروف من و او هم زانو هستیم و حرف یکدیگر را کاملا متوجه می‌شویم. هر یک از فصل‌های این سریال با توجه به اهداف مشخصی تولید شده است. فصل اول به معرفی افراد آتش‌نشانی می‌پرداخت. در سری دوم مخاطبان بیشتر با چگونگی کار آتش‌نشانان آشنا شدند. در سری سوم ما بیشتر به خانواده آتش‌نشانان پرداختیم و در هر قسمت مخاطبان با خانواده آسیب دیده آشنا می‌شوند.

افتخار می‌کنم فیلمنامه‌ای با موضوع سازمان آتش‌نشانی نوشتم. معتقدم اعضای این سازمان آدم‌های بزرگی هستند که جان خودشان را کف دست‌شان می‌گذرانند. زندگی‌ آنها پر از خطر است و ما تلاش کردیم در این سریال به بخشی هر چند کوچک به زندگی شخصی و حرفه‌ای آنها بپردازیم. آنها مرتب با حریق و حوادث مختلف رودررو هستند، اما متاسفانه ما هر روز بی‌تفاوت از کنار ایستگاه‌های آتش‌نشانی عبور می‌کنیم بدون آن‌که بدانیم آنها واقعا چه زحماتی می‌کشند.

از کنار یک ایستگاه آتش‌نشانی عبور می‌کنیم، حتی یک خسته‌نباشید هم به آنها نمی‌گوییم. هیچ‌وقت نمی‌رویم به آنها بگوییم ما دوستتان داریم. گفتن این جملات کار راحتی است و اصلا زمانی هم نمی‌برد، ولی متاسفانه انجام نمی‌دهیم. به همین دلیل گفتم افتخار می‌کنم موقعیتی برایم فراهم شد تا برای آتش‌نشانان کار کنم. دست تک‌تک‌شان را می‌بوسم.

چرا در سری سوم سریال عملیات 125 قهرمان جمعی را مطرح کردید و نه قهرمان فردی، در حالی که در سری‌های قبل این طور پرداخت نشده بود؟

چون آتش‌نشانی یک کار جمعی است نه فردی. هر کدام از آنها به نحوی در حادثه کمک می‌کنند و یکسان زحمت می‌کشند. از فرمانده که گروه را هدایت می‌کند تا بقیه تلاش می‌کنند مصدومان را نجات بدهند. ما آگاهانه به این مساله پرداختیم و تنها یک نفر را بزرگ نکردیم.

فصل دوم از سری سوم این سریال را بهروز افخمی کارگردانی کرد. آیا او بعد از محلق شدن به گروه تغییراتی در فیلمنامه داد یا نه؟

قسمت‌هایی که مسعود آب‌پرور کارگردانی را به عهده داشت، نظراتش را درباره فیلمنامه گفت و اعمال شد. بعد از گذشت چند قسمت از سریال ما یک گروه ویژه آتش‌نشانی شکل دادیم که این گروه به عنوان یک گروه متخصص در آتش‌نشانی است. اعضای گروه تخصص‌های مختلف دارند. با توجه به تعهدی که برای ساخت سری دوم هوش سیاه داشتیم، دیگر نتوانستیم ساخت سریال عملیات 125 را ادامه بدهیم، بنابراین اطلاعی ندارم آیا فیلمنامه تغییر کرده است یا نه. بهروز افخمی جزو کارگردانانی است که کار برایش اهمیت دارد. مسلما نمی‌گذارد کارش با مشکل روبه‌رو شود.

در برخی مواقع پرداخت به یک ماجرا در دو قسمت باعث شده هیجان سریال کمتر شود. خودتان فکر نمی‌کنید اپیزودهای دو قسمتی از هیجان کمتری برخوردار است؟

نه، این طور فکر نمی‌کنم، چون ما سعی کردیم تماشاگر، مدل‌های مختلف حادثه را ببیند. دلیل پرداخت به یک ماجرا در دو قسمت برای افزایش هیجان بوده و نه کاستن تعلیق. هدف‌مان این بود اتفاقات قصه برای بینندگان غیر قابل پیش بینی باشد و تا انتها نداند چه اتفاقی قرار است رخ دهد. در این روش هیجان قصه‌ بیشتر می‌شود.

ما در بعضی قسمت‌ها شاهد مباحث تخصصی در کنفرانس‌های آتش‌نشانان هستیم، مباحثی که اصلاً برای مخاطب جذابیت ندارد. نگران نبودید این مباحث ممکن است برای مخاطب خسته‌کننده شود؟

اتفاقا من هم این بخش‌ها را دوست نداریم، ولی سازمان آتش‌نشانی تاکید داشت اتاق فکر آتش‌نشانی در سریال عملیات 125 نشان داده شود که چطور برای عملیات کارهای پژوهشی صورت می‌گیرد. غیر از این اتاق فکر، اواسط فیلمنامه اداره بیمه مرکزی هم اضافه شد که باید در قصه قرار می‌گرفت. گرچه علاقه‌مند نبودم این اتفاق بیفتد، اما بناچار پذیرفتیم. در مجموع وقتی سفارش‌دهنده خارج از صداوسیماست، دوست دارد برخی جاها را به شکل خطابه ببیند. البته ما در این باره با دوستان چند بار صحبت کردیم، ولی در نهایت همین شد.

قبول دارید همین خطابه‌ها باعث شده ریتم قصه در برخی قسمت‌ها کند شود؟

بله، قبول دارم. ما تلاش کردیم دوستان را مجاب کنیم اما خیلی به نتیجه نرسیدیم. البته باز هم تاکید می‌کنم از این‌که امروز توانستم فیلمنامه‌ای برای آتش‌نشانان بنویسم، افتخار می‌کنم. همه ما تا پایان عمرمان مدیون ماموران آتش‌نشانی هستیم و آنها همیشه جانشان را کف دست‌شان می‌گذارند و در حوادث و بحران‌های‌ مختلف جان مصدومان را نجات می‌دهند. بنابراین باید قدردان این دوستان باشیم.

فاطمه عودباشی ‌/‌ گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها