همه چیز درباره علم‌کشی در گفت‌وگو با استاد علامت‌سازی ایران

علم‌کشی از لشکر سلطان محمود تا عزاداری حسینی

صفر علی بهرام نیاکان ملقب به فولادگر، 42 سال است در حوزه علامت‌سازی فعالیت می‌کند. او تاکنون حدود 140 علم (علامت) ساخته و در نمایشگاه‌های مختلفی چون نمایشگاه هنر عاشورا در آینه خیال در فرهنگستان هنر، نمایشگاه باز این چه شورش است در موسسه فرهنگی ـ هنری صبا و نمایشگاه نخستین دوره گردهمایی گنجینه‌های از یادرفته ایران حضور یافته است. او در کار آتش و فلز آنچنان چیره شده که به او لقب فولادگر داده‌اند. او با استفاده از هنرهایی چون مشبک‌کاری، حکاکی، پرنده‌سازی، طلاکوبی، اسلیمی‌سازی و... علم‌های نفیسی می‌سازد. او بر این باور است که تاریخچه علامت‌سازی به دوره سلطان محمود غزنوی بازمی‌گردد که برای استفاده در لشکر از نشانی که نماد قدرت و مکتب اسلامی بود، بهره برد و در دوره صفویان و قاجار با سنگین‌ترشدن و افزایش نشان‌ها روی علم این نشان‌ها وارد مجالس عزاداری ایام محرم شد. با او درباره این هنر به گفت‌وگو نشستیم.
کد خبر: ۵۱۷۷۸۱

چه شد به هنر علم‌سازی روی آوردید؟

با این هنر در 15 سالگی نزد استاد حاج محمد جوهریان در اصفهان ـ که از استادان فن فولادگری ایران است ـ‌ آشنا شدم و دو سال نزد این استاد آموزش دیدم. از آنجا که اجداد من مسگر و چکش به دست بودند، باعث شد هنر علامت‌سازی را زود فراگیرم، من دوست داشتم کار فولاد را انجام بدهم، چون فولاد سخت است و هر کسی هم به دنبال کار سخت نمی‌رود. دوست داشتم این سختی را برای خودم آسان و این آهن سخت را مثل موم در دستانم نرم کنم. در کار با فولاد تا عاشق نباشی، نمی‌توانی فرم بدهی. خدا می‌داند من با فولاد زندگی می‌کنم. عمری است که هنرمان را به خاطر مکتب‌مان در طبق اخلاص گذاشته‌ایم. الان خیلی از کارهای علامت‌سازی را با دستگاه قالب‌گیری انجام می‌دهند، اما از نظر ما عشق‌بازی چیز دیگری است. اگر می‌خواستم این هنر را جور دیگری ارائه کنم از اعتقادم فاصله می‌گرفتم. می‌خواهم در خانه سیدالشهدا(ع) نوکری کنم.

داستان هنر و هنرمند مثل داستان لیلی و مجنون است. شما یک هنرمند را پیدا نمی‌کنید که واقعا زندگی کرده باشد، همیشه برای هنرمند زجر بوده و هست. مسیر هنر و هنرمند سیری است که هنرمند باید آن را طی کند تا به تکامل برسد. یک علامت‌ساز یا عَلمدار از صبح تا شب دستانش روی اسماءالله است. اگر رفتار و کردار و سکناتش درست نباشد، نمی‌تواند دنباله‌رو اولیاء الهی باشد و نمی‌تواند پایش را جای پای اولیای دین و عاشقان دین بگذارد. این آهن است. داخل کوره می‌رود، چکش می‌خورد، فشرده می‌شود تا فولاد می‌شود. فولاد تکامل‌یافته آهن است. انسان هم این‌گونه است، تا رنج نکشد انسان نمی‌شود؛ این عشق است. به قول حضرت مولانا:

همچون آهن گرچه تیره‌هیکلی

صیقلی کن صیقلی کن صیقلی

در علامت‌سازی از نمادهای مختلفی چون پرندگان، اژدها و... استفاده می‌شود. این نمادها نشان چیست؟

نمادها هر کدام سمبل چیزی است؛ طبق تیغه و خود تیغه نماد زیبایی است، چون روی آن آیات قرآنی و اسماءالهی نوشته می‌شود. مجسمه‌هایی که بیشتر روی عَلَم کار می‌شود یکی مرغ صلوات است که مرغ بهشتی است و در پرده‌های تعزیه‌خوانی هم دیده می‌شود و فقط صلوات می‌فرستد. اژدها در چین، سمبل قدرت و ثروت است و در کتاب حضرت داوود، اژدها نماد نگهبان بهشت است، اما در ایران نماد زشتی و پلیدی است و از دیدگاه ما زشتی‌ها همیشه زیبایی‌ها را احاطه می‌کنند. شیر سمبل قدرت و شجاعت است، طاووس سمبل زیبایی و کبوتر سمبل آزادی است. معمولا روی علم پرندگانی به کار می‌رود که دارای زیبایی و یکرنگی باشد، هیچ‌وقت پرنده‌ای که نماد دورنگی باشد مثل بوقلمون روی کار نمی‌بندند.

استفاده از علم از کجا رایج شد و نشان‌دهنده چیست؟

علم، نشان‌دهنده یک قبیله و طایفه است. در واقع، استفاده از علم به دوره سلطان محمود غزنوی برمی‌گردد. زمانی که او به سمت ارمنستان رفته بود، می‌بیند آنها به نشان مکتبشان با خود صلیب حمل می‌کنند، سلطان محمد غزنوی نیز با خود می‌گوید ما که مسلمانیم و آخرین دین دنیا را داریم چرا نمادی از مکتب خودمان نداریم؛ بنابراین به اصفهان می‌آید و به فولادگرها می‌گوید نمادی بسازند که سمبلی از قدرت، شجاعت و مکتب اسلامی باشد. در آن زمان هنرمندان می‌آیند و یک تیغه کوتاه می‌سازند که روی آن آیات کوتاه قرآنی نوشته شده بود. زیر آن نیز یک شش‌گوشه می‌سازند به نیت شش گوشه قبر حضرت آقا سیدالشهدا و زیر آن نیز یک گوی گرد می‌گذارند به عنوان نمادی از کره زمین و دوتا شیر نیز دو طرف تیغه می‌گذارند که نماد قدرت است، در واقع این ساخته نشان لشکر سلطان محمود غزنوی می‌شود. وقتی به دوره صفویه می‌رسیم، شاه عباس اول این نشان مکتبی را از لشکر درمی‌آورد و می‌برد در جمع خانه تا به عنوان طوق (یک تیغه را طوق می‌گفتند) در ایام محرم شور و حالی به جماعت بدهد. در زمان قاجار، ترکیب و شکل و شمایل آن عوض می‌شود و علامت‌ها هر روز به همت هنرمندان ایرانی سنگین‌تر و نشانه‌های بیشتری به آن افزوده شد به طوری که یک تیغه به سه تیغه، پنج تیغه و هفت تیغه تغییر می‌کند. تعداد تیغه‌ها به نیت افراد بستگی داشت که سفارش ساخت می‌دادند که هنوز هم ادامه دارد.

آیا این هنر حمایت می‌شود؟

هر جای دنیا با توجه به مکتبشان نشانی دارند، علم نیز نشانی از مکتب اسلامی ماست البته برخی از نظر شرعی ایراداتی وارد می‌کنند و می‌گویند همان‌طور که مجسمه‌سازی حرام است به این کار نیز به این دید نگاه می‌کنند. به هر حال کارهایی که در این زمینه ساخته شده با عشق بوده و کارهای ارزشمندی صورت گرفته است که الان عتیقه به شمار می‌رود. زمانی که عثمانی‌ها به ایران حمله کردند700 تا از علم‌های ما را بردند این در حالی است که اینها جزو هنر‌های ما محسوب می‌شود که برخی از علم‌های ساخته‌شده ایرانی در موزه توپکاپی استانبول نگهداری می‌شود.

سیما رادمنش / گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها