سردرهای عمارت عالی قاپو را طوری ساخته اند که وقت ورود، تماشاگران سرخم کنند و به تعظیمی ناخواسته وارد شوند و رسم ادب ، تواضع و فروتنی را به هنر نقاشان چیره دست خواسته یا ناخواسته به جای آورند.
کد خبر: ۵۰۱۷۳

روی دیوارها پر است از گلهایی درهم با ساقه هایی ترد که خم شده اند، بی شکستن جوانه زده اند و درهم پیچیده اند. رنگها ساخته دست بشر نیستند. همه گیاهی اند.
هنوز گلها را پاییز نزده است که رنگشان را با گذشت این همه سال حفظ کرده اند. بین آن همه مظاهر هنر، جایی خطی زغالی و شکسته ، بیرحمانه اسم کسی و رفیقش نوشته شده است و تاریخ زده که «به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی» گرچه دست پاییز گلهای اجدادمان را پریشان نکرده ، خطی درهم و امضایی بزرگ از کسی که دلش برای زیبایی تنگ نمی شود، انگار آفتی است بر آن گلستان بی زمستان.
این روزها خبر گم شدن سگی پاکوتاه با پاپیون زرد و مژدگانی کلانی برای یابنده ، شماره ای برای تخلیه چاه ، لوله کشی ، فروش تانکر، خبر پنچر شدن ماشینی که نباید جلوی در خانه ای پارک شود، خبر لعنت بر کسی که در محلی نابجا آشغال بریزد، اشعار عاشقانه درهم یا افکار و انگیزه هایی که با خطی ناهنجار به دیوارها چسبیده اند، چشمهایمان را آلوده می کنند.
دکتر بهنام اوحدی روانپزشک می گوید: دیوارنوشته ها معمولا محرکهای روانی هستند که منجر به تنش زایی می شوند.
این پژوهشگر و دستیار روانپزشک بیمارستان روزبه معتقد است : به همان اندازه که ظاهر نامناسب برخی زنان یا بوقهای نامتعارف اتومبیل ها آلودگی ذهنی ایجاد می کنند، دیوارنویسی ها هم آلودگی تصویری را سبب می شوند؛ هرچند اغلب مردم گمان می کنند بی خیال از کنار نوشته ها گذشته اند و آنها را نخوانده اند، اما معمولا ذهن ناخواسته از اطلاعاتی غیرضروری و بیهوده پر می شود و توانایی مفید فکر کردن را از دست می دهد.
از طرفی گاهی قربانی تلقین افکار و باورها یا تعصبهایی می شویم که خودمان هم ریشه یا منشاء آنها را نمی دانیم ، اما آنها را بی چون و چرا پذیرفته ایم.
نازی ، دانشجوی عکاسی 20 ساله و یک دیوارنویس حرفه ای است ، دایم اصرار می کند اسم و فامیل و عکسش را توی گزارش بزنیم. او می گوید به نظر من دیوارنویسی یک هنر است.
آدم برای نقاشی یا خطاطی وقت دارد. ولی وقتی دیوارنویسی می کنید، هی نگرانید که دستگیر شوید. توی دو سه دقیقه باید کار را تمام کنید. لوازم کافی هم ندارید. ما معمولا نیمه شب یا ظهر کار می کنیم که کسی مزاحم نشود.
او معنی علامتی که روی دیوار کشیده است را نمی داند. وقتی برایش توضیح می دهم ، لبش را گاز می گیرد و می گوید من که نمی دانستم. خجالتش را زود فراموش می کند.
می گوید از این که همه مجبورند حتی وقتی او مرد هم هر روز داد او را روی دیوار بشنوند، دلش خنک می شود. به او می گویم از کجا معلوم دیوار بیشتر از تو عمر می کند!؛ شانه بالا می اندازد و می خندد.


وقتی دیوارها کنترل می شوند
دیوارنویسی فقط خاص کشورهای جهان سوم نیست و جهان اول و دوم نیز به نوعی با آن روبه رو هستند؛ اما تفاوت این دیوارنویسی ها در اهداف و محتوای آنهاست.
جهان اول و دوم معمولا جوامعی با سوادی نسبی هستند که هنرهای عامه پسند در آنها مورد احترامند. به همین دلیل شهرداری ها با در اختیار گذاشتن نقاطی از شهر برای نقاشی دیوارها به شیوه ای محسوس یا نامحسوس محتوای دیوار نوشته ها را کنترل می کنند و هنرمندانی که جایی برای عرضه هنرشان ندارند، نقاشانی که نمی خواهند آثارشان را در نگارخانه ها محصور کنند، یا جوانانی که به واسطه خط خطی کردن دیوارها ارضا می شوند، می توانند انگیزه های ضد نژادپرستی ، نگرش های صلح طلبانه یا جنبشهای اجتماعی خود را به تصویر بکشند؛ اما در کشورهای جهان سوم یا کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه ، دیوارنویسی کنترل نشده است و با هدف ابراز هویت های فردی یا جمعی انجام می شود.
دکتر اوحدی می گوید: دیوارنویسی ها در هر دوره بسته به تغییر و تحولات اجتماعی متفاوتند و جهت گیری کلی جامعه را نشان می دهند.
مثلا وقتی رنگ و بوی دینی دارند، نشانی از درونمایه مذهبی جامعه است و وقتی به نوشتن کلمات رکیک و مستهجن متمایل می شوند، خبر از حرکت جامعه به سوی فقر اندیشه و بی بندوباری فراگیر می دهند.
از بین انواع مختلف دیوارنویس ها نوجوانان زیر 16 سال از همه بیشترند. جمع کثیری از این نوجوانان دچار اختلالات شخصیتی ، خلقی و اختلال سلوکند که در سنین نوجوانی شایع است.
بررسی نوشته هایشان خبر از پرخاشگری های فردی می دهد به طوری که گاهی به واسطه یک درگیری بین محله ای به خود حق می دهند هر نوع اهانتی به رقیب عشقی ، ورزشی یا قدرتی خود را روی دیوار تصویر کنند. به بچه ها می گویم این که روی دیوار نوشته اید یعنی چه؛
یکی که روی آسفالت نشسته و به بازی بقیه نگاه می کند، می گوید یعنی ما آخرشیم. می گویم آخر چی؛
بلند می شود توپ اوت شده را می اندازد توی زمین و می گوید آخر همه چی!
دیوارنویس های عاشق بعد از نوجوانان زیر 16 سال ، در اکثریتند. اوحدی می گوید وقتی کسی به خود حق می دهد محیط شهر را برای ابراز علاقه و عشق سالم یا بیمارگونه خود آلوده کند، حتما شخصیتی ضداجتماعی و خود محور دارد.
دیوارنویسی های عاشقانه معمولا شرحی از خاطرات عشقی روزانه ، ناکامی ها یا کامیابی های عاشقند.
از دختر جوان صاحبخانه می پرسم اسم شما طلاست؛ اخم می کند و می گوید که چی؛ می گویم این شعر برای توست؛ به دیوار نگاه می کند. می گوید ما هر روز پاک می کنیم ، صبح باز روی دیوار یک شعر تازه است.
طلا می گوید نمی داند چه کسی برایش روی دیوارهای کوچه شعر می نویسد، ولی هر که هست مسلما دوستش ندارد. بسیاری از دیوارنویسی ها نیز در طرفداری از خوانندگان یا گروههای غیرمجاز موسیقی اند که فرد اوج علاقه و دلبستگی خود را با نوشته های روی دیوار نشان می دهد. دیوارنویسی های تبلیغاتی به معنی بیماری روانی دیوارنویسان نیستند، اما نشان عدم احترام صاحبان سرمایه به قانون و حقوق شهروندانند و با هدف سود اقتصادی صورت می گیرند و نقش تنش زایی آنها از انواع دیگر بیشتر است.
دیوارنویسی های سیاسی نمادی از علاقه مندی مردم به سرنوشتشان است ، همان طور که در ظهور انقلاب اسلامی نیز این دیوارنوشته ها نقشی بسزا داشتند، هرچند دیوارنویسان سیاسی در جوامع گوناگون از ناهنجاری روانی کمتری برخوردارند، اما ممکن است به اختلال خلقی از نوع افسردگی و اضطراب مبتلا باشند.
فعالیت این دسته براساس ایده های شخصی و اجتماعی صورت می گیرد و نوعی کمال طلبی و آرمان گرایی در آنها نهفته است ، فرد خود را در معرض خطر دستگیری قرار می دهد و به نوعی برای تلاش در جهت بهبود و شرایط گام برمی دارد.


زبان گویای ملل
دیوارها زبان گویای ملل هستند و هر روز انگیزه های ناگفته آنان را واگویه می کنند.
دیوارنوشته ها براساس سطح و طبقه اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی متفاوتند و با بالا رفتن سطح سواد، درآمد و نگرش ها سویی تازه می یابند و از معنویتی خشک به عقلانیتی خشک تر می رسند؛ به طوری که با بررسی ساده در سطح شهر می توان فهمید دیوارنویسی ها از زبانی فرومایه ، غلطهای املایی و خواسته هایی ساده اندیشانه در مناطقی با سطح فرهنگ پایین به اعلام ایده های دگرگونی طلبانه با هدف درانداختن طرحی نو در مناطقی با سطح فرهنگی بالاتر تغییر شکل می دهند.
نازی می گوید: رفقای من وبلاگ دارند، ولی دیوار یک وبلاگ جاوید برای همه است. وقتی دیوار می نویسم ، احساس می کنم از هیچ کس کمتر نیستم. می گویم از کی؛ می گوید از هرکس که ادعا داره از من بیشتره!
دکتر اوحدی می گوید: هر انسانی در مورد به رسمیت شناختن موجودیت خود حساس است و هر برخوردی که سبب شود احساس کند نادیده گرفته شده است یا هر نوع اعمال فشار برای عدم حضور، منجر به حضور از نوع غیرموسوم و غیررایج می شود.
زمانی که مجاری طراحی شده ای برای ابزار هویت نباشد یا هویت فردی کمرنگ و بی اهمیت جلوه کند، فرد با وجود همه عواقب قضایی و حقوقی برای اعلام نارضایتی روانی و اجتماعی و نه صرفا سیاسی به دیوارنویسی و امثال آن اقدام می کند.
از علل دیگر دیوارنویسی می توان به نبود روشهای سالم برای تخلیه هیجانات کاذب جوانان ، ناتوانی احزاب مردمی در فعالیت های هدفمند و نداشتن ارتباط موفق و نزدیک سازمان ها و رسانه ها با مردم اشاره کرد.
از طرفی گسترش گروههای مردمی پویا و فعال ، اختصاص صفحاتی به نویسندگان مردمی یا حتی غیرنویسنده هایی که حرفی برای گفتن دارند، ایجاد ستون تلفن ها به طوری که انتقادهای مردمی را حتی اگر با خط مشی نشریه متفاوت باشد، شاید بتوانند در کاهش دیوار نوشته ها موثر باشند.
اوحدی می گوید: می توانیم به هرکس حق بدهیم آزادانه عقیده خود را هرچند نادرست و غیرمنطقی مطرح کند و بعد آن را بی تعصب و بدون توهین و تحقیر نقد کنیم. وقتی جایی برای شنیدن عقاید باشد، شاید آن وقت آدمها مجبور نباشند حرف توی دهان دیوارها بگذارند.

مریم یوشی زاده
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها