در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آسیبپذیرترین گروهها
هر کس که حادثهای چون زلزله را ببیند یا به نوعی آن را تجربه کند به طریقی تحت تاثیر آن قرار میگیرد. معمولا آسیبپذیرترین افرادی که در حوادث و بلایای طبیعی از نظر روانی دچار صدمه میشوند به ترتیب امدادگران، نجاتگران، کودکان، سالمندان، معلولان، زنان باردار و حتی کسانی هستند که حادثه را به طور غیرمستقیم به واسطه پوشش گسترده رسانهها تجربه کردهاند.
بیخوابی، کاهش میزان صبر و تحمل، مشکل در برقراری ارتباط، افزایش مصرف دارو، احساس افسردگی، مغشوش شدن فکر و ذهن، پریشانی و گیجی، ناامیدی و گریه مداوم ازجمله علائمی است که در بیشتر این گروهها دیده میشود.
در واقع این علائم طبیعی بوده و نشانه یک بیماری نیست، اما در صورت مساعد بودن زمینه میتواند به بروز بیماری جسمانی یا روانی منجر شود. در این زمینه بهترین راه برای التیام این علائم، گفتوگو با دوستان، خانواده یا تیم حمایت روانی در مورد دیدهها، شنیدهها یا تجارب دردناکی است که در جریان حادثه احساسات و عواطف ما را جریحهدار کرده است.
مراحل واکنشهای رفتاری بازماندگان زلزله
زلزله ممکن است در هر ساعت از شبانهروز اتفاق بیفتد، اما حدود 70 درصد زلزلههای مخرب در طول شب رخ میدهد که میتواند بر استرس و اضطراب ناشی از آن بیفزاید.
شایعترین علت مرگ و میر در جریان زلزله تروما (ضربات) است و پس از آن، خفگی در رتبه دوم قرار دارد. خوب است بدانید فشارهای روانی و مشکلات روحی پس از آسیب، جز برخی استثنائات، موجب مرگ بازمانده نمیشود.
معمولا واکنشهایی را که انسانها در رویارویی با حوادث از خود نشان میدهند به پنج مرحله تقسیم میکنند. این مراحل از هم جدا نیست، به ترتیب نیز رخ نمیدهد و نشانههای آن در افراد مختلف، متفاوت است.
مرحله اول؛ تماس با حادثه
معمولا در دقایق اولیه پس از بروز حادثه علائمی چون ترس و وحشت، گیجی و درماندگی، بهتزدگی (میخکوب شدن) و ناتوانی در انجام هر کاری رخ میدهد. در بیشتر مواقع بازمانده ساکن و بیحرکت میماند و فقط حادثه را میبیند.
مرحله دوم؛ قهرمانگرایی
چند ساعتی که از وقوع حادثه میگذرد بتدریج بازمانده خود و محیط اطراف را درک کرده و متوجه عمق حادثه میشود.
انرژی فوقالعاده و انگیزهای قوی برای کمکرسانی به دیگران پیدا کرده و به امدادگران کمک میکند. گاهی نیز بیپروا شده و به تنهایی آوار را کنار میزند و افراد زیر آوار مانده را خارج میکند. در این مرحله، بازمانده کمی گستاخ میشود و در برابر تذکرات و هشدارهای نجاتگران عصبانی میشود و پرخاشگری میکند.
مرحله سوم؛ فراموشی غم
یک هفته تا یک ماه بعد از حادثه، یک آرامش موقت و امیدواری گذرا در افراد دیده میشود.
مرحله چهارم؛ مواجهه با واقعیت
دو تا سه ماه پس از حادثه ناگهان افسردگی، خستگی و درماندگی، احساس تنهایی، اضطراب، غم از دست دادن عزیزان، یاس و ناامیدی غالب میشود. در واقع زمانی است که بازماندگان نیاز مبرم به حمایت روانی از سوی روانشناسان و روانپزشکان اعزامی دارند که متاسفانه در این برهه زمانی به دلیل عادی شدن حادثه و اتمام آواربرداری، اکثر امدادگران، نجاتگران، مسئولان و تیمهای حمایت روانی صحنه حادثه را ترک کرده و بازماندگان را به دور از هر گونه حمایت روانی تنها میگذارند.
در واقع این مرحله، دورهای طلایی برای احیای روان بازماندگان است که اگر به آن رسیدگی نشود افسردگی ناشی از آن میتواند صدمات جبرانناپذیری داشته باشد.
مرحله پنجم؛ سازماندهی مجدد
شش ماه تا یک سال بعد از حادثه، بازماندگان بتدریج و با کمکها و حمایتهای روانی واقعیات و اثرات ناگوار برجای مانده از حادثه را درک کرده و میپذیرند. به خود متکی میشوند، اعتماد به نفس پیدا میکنند، افسار زندگی را در دست گرفته و تا حدودی از نظر روانی رو به راه میشوند.
لازم به توضیح است این مراحل، واکنشهای طبیعی افراد در برابر سانحه است و سرعت عبور از تمام این مراحل متفاوت بوده و هر فرد از الگویی خاص پیروی میکند.
بنابراین ضرورت دارد تیمهای مشاوره پزشکی در مناطق زلزلهزده مستقر شوند و با حضور دائم و مستمر به ویزیت آسیبدیدگان بپردازند و با حرف زدن و مشاوره و گاه دارودرمانی به آنها کمک کنند غم از دست دادن عزیزان و خانه و کاشانه را سریعتر به فراموشی بسپارند و خود را برای زندگی آرامتر و بازگشت به شرایط عادی آماده کنند.
فاخره بهبهانی / گروه سلامت
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم