استان فارس در مسیر صنعتی‌سازی

95 قرارداد سرمایه‌گذاری در نیم سال

خریدهای پرسپولیس، تبدیل کردن طلا به مس بوده است

میلیاردرهای ورشکسته

سه بازی، یک برد خوش‌اقبالانه در زمین صنعت نفت آبادان، یک شکست سزاوارانه خانگی در مقابل فجر سپاسی شیراز و یک تساوی خانگی با گهردورود که اگر داوران دید و دقت بیشتری داشتند به شکست دوم پرسپولیس تبدیل می‌شد و تنزل دوباره سرخ‌های تهرانی به نیمه دوم جدول رده‌بندی، تمامی حاصل کار پرسپولیسی‌ها در سه هفته ابتدایی لیگ دوازدهم بوده است.
کد خبر: ۴۹۳۵۰۴

در کل 270 و اندی دقیقه‌ای که قرمزها در این لیگ توپ را روی زمین و هوا دوانده‌اند به دشواری حتی بتوانید 60 دقیقه بازی خوب و موثر و توام با اقتدار را ببینید و با این که مانوئل ژوزه بعد از تساوی 1ـ1 با گهردورود مدعی شد که تیمش می‌توانسته 9 گل به حریف بزند، به نظر می‌رسد که این مربی 66 ساله پرتغالی احتمالا مسابقه دیگری را می‌دیده است! از قضا استخدام بسیار دیرهنگام او، اشتباه بزرگ قرمزها در این فصل بوده است.

معلوم نیست کمیته فنی پرسپولیس که با کلکسیونی از نام‌های قدیمی و ارزشمند جمع‌آوری شده، چه میزان تاثیر در ترسیم آینده این باشگاه خواهد داشت اما وقتی علی پروین رئیس این کمیته در یکی از معدود فرصت‌های جدی و حقیقی سال‌های اخیرش بعد از شکست دو بر سه در برابر فجری‌ها متذکر شد که پرسپولیس امسال نباید به سبب ضیق وقت به مربی خارجی روی می‌آورد چنان به او تاختند و از یکی از سمت‌هایش در باشگاه خلع کردند که او مجبور شد تلویحا بابت حرف درستی که زده بود، عذرخواهی کند.

ژوزه مربی تاثیرگذار و کارنامه‌داری است اما آوردن او به فاصله فقط 15 روز تا شروع فصل، اقدامی بود که پرسپولیس را به روز تیره فعلی انداخته است. او فرصتی برای شناخت تیمش و درک فوتبال ایران نداشته و تا این خصلت‌ها را کسب کند، دست‌کم نیم‌فصل اول سپری خواهد شد و آن گاه باید یک نیم‌فصل دیگر بدود تا ضایعات برخاسته از مدت‌ها ندانستن خود را جبران کند.

این به معنای تکرار قسمت زیادی از سناریوی رقت‌بار فصل پیش برای پرسپولیس و دل شستن کامل از مقام قهرمانی است. در مورد این که اعضای کمیته فنی حقیقت فوق را به اطلاع مدیرعامل باشگاه رسانده‌اند یا خیر، نکات ضد و نقیضی شنیده می‌شود اما بعید است آدم‌هایی با هوش حمید درخشان و پیشینه ابراهیم آشتیانی متوجه ضررهای جذب دیرهنگام یک مربی ـ ولو خوب ـ خارجی نبوده باشند.

محمد رویانیان قطعا آدم تلاشگری است اما خریدهای این فصل او مثل خریدهای فصول اخیر پرسپولیس در حکم تبدیل کردن طلا به مس بوده است. استرس بازی کردن در تیمی بزرگ، خواست‌های زیاد اما بر حق هواداران برای جبران قصورهای بزرگ و پرشمار سال‌های اخیر و عدم ساماندهی درست امور در تیم پرسپولیس باعث شده بنگر، حسینی، ماهینی، قاضی و انصاری‌فرد با نیمی از کارایی گذشته خود که سبب رویکرد سرخ‌ها به آنها شد، بازی کنند و گردان خاطرات شیرین(!) معمارزاده را همچنان به یادها بیاورد.

بواقع پرسپولیس در عرض فقط سه هفته با تمامی حاصل فصل گذشته‌اش که مبتنی بر نمایش‌هایی پرنوسان و ازهم‌گسیخته و فاقد نظم و هوش بود، برابری کرده و همان ورشکسته‌‌های آشنا جلوه کرده است. بدی قضیه بیشتر در این است که پرسپولیس تیم این فصل خود را با هزینه‌هایی چند میلیاردی و با ارقامی نجومی جور کرده، ولی تیم استیلی و تیم دنیزلی چنین هزینه‌های سرسام‌آوری نداشتند و افسوسی به عظمت امروز را موجب نمی‌شدند؛ افسوس امروز محصول عدم توازن در مهره‌گیری هم هست، تیمی که حداقل شش مهاجم همسطح نامدار همچون انصاری‌فرد، قاضی، نوروزی، کاظمیان و رضایی را در اختیار دارد و به علت همین ترافیک به ایمون زاید حتی یک دقیقه هم بازی نداده، برای نقطه حساسی مثل مرکز خط میانی فقط سوسای برزیلی را جذب کرده که سه بازی نخست قرمزها متوسط بودن او را به اثبات رسانده است.

اگر هم پرسپولیس توقع داشته باشد که کریمی باز جورکش دیگران باشد، او در 35 سالگی توان 90 دقیقه درخشش در هر هفته را ندارد و اگر هم می‌داشت و باز به تنهایی گره‌گشا می‌شد، این سوال پیش می‌آمد که پس چرا آن مهره‌های تازه و پرطمطراق در اوایل تابستان امسال جذب شدند و بحث‌های فراوان پیرامون قیمت کلان‌شان و فلسفه پرداخت بیش از یک میلیارد برای یکی دو بازیکن بالای 30سال تیم را وارد حاشیه‌هایی بیش از امروز می‌کرد.

مربیان بهتر از هرکسی می‌دانند که نگران تیمی که در هر بازی 10 یا 15 فرصت گلزنی خلق می‌کند و همه را هم از دست می‌دهد، نباید بود زیرا بخت آن تیم بالاخره باز و فرصت‌هایش گل می‌شود و فقط باید غصه تیم‌هایی را خورد که در خلق فرصت مشکل دارند و فن و هنری والا را از خود بروز نمی‌دهند و در هر بازی با کیفیت متوسطی ظاهر می‌شوند و چیز زیادی برای گفتن ندارند. توپی می‌زنند به این امید که دری به تخته بخورد و گشایشی حاصل شود و پرسپولیس این فصل مثل پرسپولیس سال گذشته به قماش دوم تعلق دارد و به میلیاردرهایی می‌ماند که نمی‌داند با سرمایه کلان خود چه کند و سردرگم است و همه چیز را هدر می‌دهد.

وصال روحانی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها