پرده اول

راه پرسنگلاخ تئاتر تجربی

تئاتر تجربی هم در ایران از آن دست مفاهیمی است که برداشت نادرستی از آن صورت گرفته و بسیاری از اهل هنر را گمراه می‌کند. آنچه ما در ایران از آن به عنوان تئاتر تجربی یاد می‌کنیم، گاه آنقدر مبهم، مغشوش و حتی آمیخته به شلختگی است که با معنای واقعی‌اش فرسنگ‌ها فاصله دارد. تئاتر تجربی در واقع برگردان عبارت Experimental Theatre است که به معنای کسب دانستن نوست. این اصطلاح به گونه‌ای از تئاتر اطلاق می‌شود که آن را آزمایشگاهی نیز نامیده‌اند. همه منابعی که از تئاتر تجربی نام می‌برند، به همین مفهوم نظر دارند و مرادشان نمایش‌هایی است که دانسته‌های نویی را به داشته‌های گذشته می‌افزاید.
کد خبر: ۴۷۴۴۶۲

اما امروزه در کشور ما این مفهوم دچار سوء‌تعبیر شده و هر تجربه ریز و درشت غیرمتعارف تئاتری را دربر می‌گیرد.

واقعیت این است که تجربه‌گرایان، ساختارشکنی می‌‌کنند. ساختارشکنی هم به معنای درهم ریختن ساختار و سرهم کردن دوباره آن است. چنین کاری جزیی‌ترین تا کلی‌ترین امور را دربر می‌گیرد. پس تجربه، هم نسبی و هم به خیلی چیزها وابسته است.

هنر نمایش، بخش‌های متعددی دارد و می‌توان در هر گوشه و بخش آن تجربه‌ای تازه کرد یا می‌توان به کلی آن را به‌هم ریخت و نکته تازه‌ای از آن درآورد. چیزی که دوباره سرهم می‌کنیم یا بی‌ریخت و بی‌مصرف است که آن را دور می‌اندازیم و فراموش می‌کنیم یا قاعده و ساختار جدیدی دارد که می‌تواند به یک شکل قابل استفاده جدید و یک سنت جدید تبدیل بشود که می‌ماند. تجربه‌های متحول‌کننده بسیار دیریابند و ‌در هر شرایطی تأثیر ندارند. در همه هنرها ‌‌همین طور است. کاری که نیما در شعر فارسی کرد، نمونه‌ای از همین تجربه‌هاست؛ هرچند این تجربه پیش از او شروع شده بود، به هر حال او آن را به نتیجه رساند.

شعر نو زاده شرایط تاریخی و اجتماعی خاصی بود. وقتی او به قول خودش آب در خوابگه مورچگان ریخت، نوآوری او مثل شعله در خرمنی خشک درگرفت. در تئاتر هم همین‌طور است. با نگاهی به هنرمندان نوآور در تئاتر جهان می‌بینیم همه آنان در کار خود صادق‌ بوده‌اند و با این‌که کارهای بزرگی کرده‌اند، اما ادعای انجام کارهای بزرگ را نداشته‌اند.

هیچ یک از آنان واقعاً در صدد زیر و رو کردن قوانین تئاتر نبوده‌ا‌ند و هر یک هدف مشخصی برای خود درنظر گرفته و هم و غم خود را صرف آن کرده‌اند. آنان کوشیده‌اند شیوه‌ها را اصلاح و بازنگری کنند‌ یا با شیوه‌های نوینی به جریان تئاتر جان تازه بدهند. واقع‌بینی، عنصر مهم دیگری در کار این پیشتازان بود. آنان در کارهای خود شرایط واقعی محیطی را هرگز نادیده نگرفتند، دچار پندار و توهم نشدند و تفاوت‌های فرهنگی جوامع مختلف را از نظر دور نداشتند.

زدن برچسب کلی تئاتر تجربی بر تجربه‌های نامتعارف، نوعی مصونیت بخشیدن به آنهاست. در این صورت، غیرمتعارف بودن، تماشاگر نداشتن و تخطئه آثار پیشینیان به صورت ناآگاهانه، به نوعی ارزش تبدیل می‌شود و تئاتر کشور را به بیراهه‌ای پر سنگلاخ می‌برد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها