یک سال و نیم پس از شروع انقلاب عربی به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگ‌ترین بازنده این جریان، در حال اعتراف به شکست‌های راهبردی خویش در این زمینه است و می‌گوید اسلام سیاسی در حال قدرت‌ گرفتن در کشورهای عربی است.
کد خبر: ۴۶۶۶۳۹

در همین رابطه ژنرال بازنشسته «آموس یادلین» رئیس مرکز پژوهش‌های راهبردی وابسته به دانشگاه تل‌آویو گفته است: در روند انتقال از سال 2011 به 2012، سوریه تنها کشور عربی به نظر می‌رسد که دور نخست از بیداری در آن به پایان نرسیده است.

یادلین که به نظر می‌رسد از عدم سرنگونی نظام حاکم بر سوریه آگاه است و تمام تلاش‌های تل‌آویو در این زمینه را بر باد رفته می‌بیند، دلیل این امر را اینگونه بیان می‌کند: وجود نظامی قوی در برابر مخالفانی ضعیف و فاقد ساختار سازمانی، سوریه را در برابر جنگ داخلی نابرابری قرار خواهد داد که هیچ یک از دو طرف امکان پیروزی بر دیگری را نخواهند داشت. در این میان نظام سوریه از دو ویژگی برخوردار است که حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر و معمر قذافی رئیس‌جمهور لیبی فاقد آنها بودند؛ نخست ارتشی وفادار که به گفته رئیس پیشین سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل توان تیراندازی به سمت مردم خود را دارد و دوم پشتیبانی روسیه از نظام سوریه در برابر هرگونه دخالت بیگانه. از سوی دیگر مرکز نیروهای مخالف در سوریه برخلاف وضعیتی که مصر داشت، در روستا قرار دارد و بر پایه نارضایتی گسترده زیان دیدگان از خشکسالی و افزایش قیمت‌ها و فساد و کینه‌توزی سنی‌ها بر ضد اقلیت علوی‌های حاکم بر این کشور استوار است.

یادلین در ادامه توضیحات و دیدگاه‌های خاص خود در مورد سوریه می‌گوید با توجه به ضعف پایگاه مردمی مخالفان، آمادگی آنان برای ادامه تظاهرات به رغم تاوانی که در قبال آن می‌پردازند، جالب توجه است. در مصر شکستن دیوار ترس از نظام سبب شد که ارتش اعلام کند با تظاهرات‌کنندگان درگیر نخواهد شد و همین مساله، به عنصری اساسی در سرنگونی مبارک تبدیل گشت.

رئیس موسسه پژوهش‌های راهبردی دانشگاه‌ تل‌‌آویو در ادامه حضور قطر و عربستان در کنار ترکیه را برای سرنگونی نظام حاکم در سوریه در راستای سیاست‌های ضدایرانی آنها می‌داند و می‌گوید: البته این تردید پایان یافت و اتحادیه عرب به رهبری عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس با تلاش‌های ترکیه برای براندازی نظام در سوریه با هم متحد شدند.

وی یادآور می‌شود که تحولات سوریه چالش‌ها و فرصت‌هایی را برای اسرائیل نیز دربردارد. به گفته او، اگر سوریه بتواند در آینده خود را از محور رادیکالیسم خارج کند این تغییر برای اسرائیل بسیار مثبت خواهد بود، زیرا سازمان‌های امنیتی اسرائیل سال‌هاست توصیه می‌کنند در مقابل هزینه‌ای گزاف، باید توافقی با سوریه حاصل شود تا امکان دور کردن ایران و یا توقف کمک‌های سوریه به حزب‌الله و حماس فراهم گردد. اکنون اگر نظام سوریه سرنگون شود این روند بدون دخالت اسرائیل و بدون امتیازدهی‌های دشوار منطقه‌ای حاصل شده است.

ژنرال یادلین، رئیس سابق شعبه اطلاعات نظامی (امان) در ادامه خاطرنشان می‌کند: به نظر می‌رسد هنوز زمان برای تعیین برندگان و بازندگان بحران سوریه زود باشد، زیرا اوضاع آن همچنان متحول است و به سمت طرف‌های مختلف و متناقضی حرکت می‌کند. هنوز راه زیادی پیش‌رو مانده است و از آن گذشته بازی‌گردانان منطقه‌ای معادلات مختلفی را مدنظر دارند. با این حال می‌توان به نتایج اولیه متعددی اشاره کرد.یادلین در نتیجه‌گیری متناقض خود ضمن این‌ که می‌گوید «جریان شیعی در منطقه شکست خورده است» اعتراف می‌کند که: بزرگ‌ترین برنده سال گذشته را می‌توان اسلام سیاسی در تونس، لیبی، مصر و در آینده در سوریه دانست و به نظر می‌رسد که سنی‌ها برنده اصلی بیداری عربی هستند. ترکیه نیز به عنوان برنده‌ای در این مرحله به شمار می‌رود.

به باور او ، از سوی دیگر آمریکا نیز بازنده به نظر می‌رسد، زیرا این کشور دو هم پیمان مهم خود در مصر و تونس را از دست داد و عربستان و اسرائیل، آمریکا را به سبب خالی کردن پشت حسنی مبارک نخواهند بخشید. علاوه بر آن نبود ثبات در لیبی و یمن می‌تواند زمینه‌ساز گسترش نفوذ سازمان القاعده باشد. یادلین در ادامه روند تغییرات در کشورهای عربی را با خواست دولت قبلی آمریکا و طرح‌ها و برنامه‌های آن همسان دیده و از این منظر آن را مثبت ارزیابی می‌کند. البته وی اعتراف می‌کند این تحولات بر اثر روندهای داخلی و نه خارجی صورت گرفته است.

در این میان اسرائیل نیز در طرف بازنده‌ها دیده می‌شود که باید منتظر پیامدهای بدتر از این باشد. به گفته او، نظام حکومتی جدید در مصر، احتمال بروز تغییر در اردن، ادامه عصیان مدنی در سوریه و تلاش‌ها برای صدور بحران و علاوه بر آن ناکامی‌ها و سیل انتظارات در مرزها با اسرائیل همه و همه خطراتی است که آینده اسرائیل را تهدید می‌کند.به نظر یادلین آموس، در این میان ایران از آغاز روند سرنگونی نظام‌های همراه و هم‌پیمان با غرب و اسرائیل و قدرت گرفتن عناصر اسلامگرا در مغرب و مصر و بیداری شیعیان در بحرین و افزایش قیمت نفت خرسند است.

وی در پایان اصطلاح بهار عربی برای انقلاب‌های عربی را ناکافی می‌داند و با ذکر دلایلی چند از واژه قیام برای توضیح آن استفاده می‌کند. این تحلیل یک ژنرال شناخته شده اسرائیلی نشان از سردرگمی آنها از روند موجود در خاورمیانه دارد و از این‌رو آنها در تحلیل نهایی خود برای برخورد با این حرکت اسلامی ناچار هستند اسلام سیاسی را بپذیرند که بدون شک مخالفت عمده و گسترده‌ای با پدیده صیهونیسم دارد./ العالم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها