در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
قطعا تجربهای که به عنوان کمکمربی تیم ملی فوتبال آرژانتین و دستیار دانیل پاسارلا در سالهای 1994 تا 98 داشتید، در حرفه و پست فعلیتان خیلی به شما کمک کرده است.
همینطور است. نگرش من و پاسارلا به فوتبال و مسائل و نیازهای آن چندان متفاوت نیست و یک جور به مشکلات نگاه میکنیم، اما حقیقت آن است که فوتبال بینالمللی در این مدت بسیار فرق کرده است و اینک به شاخصههای متفاوتی نیاز داریم. جامعه، فرهنگ و جوانان آرژانتین هم عوض شدهاند و باید فکری نو آورد و با این موارد هماهنگ شد.
فوتبال ملی در این مدت چه تغییراتی کرده است؟
فوتبال نه فقط در سطح ملی بلکه در تمامی سطوح بسیار پرمسوولیتتر و فشار روحی آن روی اعضا و اهالی این ورزش بسیار بیشتر شده است و این مساله و تفاوتهای عظیم بین برد و باخت به لحاظ مالی سبب حساسیتهای فعلی شده و در این فضا کارکردن براستی سخت است. بنابراین خواسته من همیشه از شاگردانم و اهالی رسانهها و مردم عادی این بوده که آرام باشند و استرس اضافی ایجاد نکنند و اجازه بدهند زیباییهای ذاتی فوتبال در زمین جاری شود تا همگان از شرایط موجود لذت ببرند. درخواستی که مجبورم اعتراف کنم دیگران وقعی به آن ننهادهاند.
فاصله بین تیمهای آمریکای جنوبی در سالهای اخیر پیوسته کمتر و قوای تیمها به یکدیگر نزدیکتر شده است. این امر چه تاثیری میتواند بر نتایج ادامه پیکارهای انتخابی جام جهانی 2014 در این منطقه و رده و رتبه تیمها و صعود یا حذفشان بگذارد؟
برابری قوای تیمها را کاملا قبول دارم. همه دیدیم که در رقابتهای جام ملتهای آمریکای جنوبی 2011 با اینکه محل برگزاری رقابتها خاک آرژانتین بود، چگونه اروگوئه و پاراگوئه به فینال رسیدند و ما و برزیل حذف شدیم. حتی ونزوئلا هم در 5، 6 سال اخیر به تیم دیگری تبدیل شده و شیلی با امثال الکسیس سانچز تیمی نیست که به آسانی تسلیم شود. شاید اکوادور قدری نزول کرده باشد، اما فوتبال این منطقه، کلا رو به رشد است و این فقط به معنای افزایش دردسرهای ماست. با این اوصاف بدیهی است که صعود ما به جامجهانی 2014 در برزیل هم سختتر شده باشد.
بازی چندی پیشتان با بولیوی در ورزشگاه مانیومنتال بوئنوسآیرس در شرایطی برگزار شد که بسیاری از سکوها خالی بود. برای ایجاد علاقه مجدد در دل تماشاگران آرژانتینی و کشیدن آنها به استادیومها چه باید کرد؟
باید به آنها حق داد. اگر برد یک بر صفر چندی پیشمان در برابر برزیل و پیروزی 3 بر یک اخیر بر ونزوئلا را نادیده بگیریم، ما در اکثر اوقات نتیجهای درخور فوتبال آرژانتین نگرفتهایم و بازیهایمان اسباب مباهات مردم این کشور نشده است. راهحل این مشکل ارائه بازیهایی زیبا و کسب نتایجی بهتر است که با مشکلات سنتی و همیشگی فوتبال آرژانتین رسیدن به این امور به آسانی حاصل نمیآید.
منظورتان کدام مشکلات است؟
سابهیا: بکرات از همه اهالی فوتبال و مردم کشورم خواستم اینقدر حساسیتها را بالا نبرند، اما کسی به خواسته من توجهی نکرد. به واقع فاصله بین تیمهای آمریکای جنوبی بسیار کم شده و این مساله کار ما را در دور مقدماتی جام جهانی 2014 سختتر کرده است
بخش عمدهای از ملیپوشان ما، آرژانتینیهای مقیم اروپا هستند و سفرهای دور و درازشان و این که وقت کمی برای تطابق با ما دارند، باعث میشود تیم آرژانتین به سطوحی نرسد که در توانش هست. ما بازیکنانی فوقالعاده ممتاز اما به غایت ناهماهنگ داریم. آنها نمیتوانند و گاه مایل هم نیستند که وقت کافی برای تیم ملی کشورشان بگذارند و به این سبب بسیاری از استعدادهای متعالی آنها فقط در دیدارهای تیمهای باشگاهی آنان رو میشود و ما در سطوح ملی از آن بیبهره میمانیم.
ولی سر و کلهزدن با این همه ستاره و آدم نامدار هم به خودی خود کار بسیار سختی است. اینطور نیست؟
قطعا سخت است اما اگر به آنها ثابت کنید که مرد این کار هستید و توانش را دارید و از اطلاعات لازم بهره میبرید با شما کار خواهند کرد.
شما به عنوان مربی یک تیم مطرح، علاوه بر تواناییهای فنی باید قدرت جذب شاگردانتان را هم داشته باشید و آدمی فاقد حب و بغض و یک انسان کمنقص باشید وگرنه به شما اعتماد نخواهند کرد. وقتی با کلی ستاره کار میکنید باید به آنها ثابت کنید که از جنس آنها هستید و بیشتر از آنها چیز میدانید و حداقل یک قدم از آنها پیش هستید.
با همه این اوصاف آیا میتوان پذیرفت کشوری با استعدادهای بنیادین آرژانتین 19 سال نتوانسته باشد یک جام ملی قابل اعتنا را فتح کند؟ آیا دلایلی که گفتید برای این ناکامیها کافی است؟
به جای فکرکردن به گذشته و سببهای ناکامیمان باید روی آینده متمرکز شویم و راههایی برای قهرمانیهای خود در آینده پیدا کنیم. شاید شکستهای ما در جامهای جهانی از 1990 به بعد به دلیل سطح بسیار بالا و دشواریهای آن قابل پذیرش باشد اما خودم نیز از علل باختهایمان در کوپا آمریکا که به هر حال میدان کوچکتری است، سر در نمیآورم.
در هر دو جام فوق، یکسری اتفاقات ریز و کوچک که در فوتبال بسیار معمولی و رایجاند باعث ناکامیهای ما شده است. در جامهای جهانی 1998 و 2006 ما به تیمهایی باختیم و حذف شدیم که نامدار و مدعی بودند (هلند و آلمان) و در جام 2002 که مارچلو بییلسا مربی ما بود فقط با بداقبالی در مرحله گروهی حذف شدیم. اینها توجیهات قابل قبول است اما خودم نیز نمیدانم با برخی باختهایمان در کوپاآمریکا چه باید کرد!
وقتی به خانه و نزد همسر و بچههایتان میروید، آیا باز با همین دغدغههای فوتبال سر میکنید؟
متاسفانه همینطور است. همسرم پیوسته به من یادآوری میکند که الکس (آن طور که دوستان سابهیا او را صدا میزنند) تو الان در خانهای، قدری به خودت بیا و من یکهای میخورم و دقیقهای کنار او هستم، اما دقیقه بعد باز در افکار فوتبالیام غرق میشوم و بچههایم را نیز فراموش میکنم. وقتی هم که همسرم به جایی میرود و یک روز در خانه نیست از صبح تا شب از تلویزیون فوتبال میبینم و حتی تکان هم نمیخورم ولی اگر او باشد کانال تلویزیون را عوض میکند.
شما 3 دختر دارید. کدام سختتر است؛ بزرگ کردن آنها یا به قهرمانی رساندن تیم ملی آرژانتین؟
اولی بسیار سخت، اما دومی تقریبا غیرممکن است. با این حال کار و وظیفه ما مربیان، ممکنکردن کارهای بسیار شاق است و اگر امید به این کار نداشته باشید، از حضورتان چه حاصل؟ بچههایم پذیرفتهاند که من به جای فداکاری برای آنها برای تیم کشورم جانفشانی کنم، اما اینکه حاصل این فداکاری، پیروزی و قهرمانی باشد، خودم نیز شک دارم.
سایت S.I / مترجم: وصال روحانی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد