
او درباره حوادثی که در زندگیاش رخ داده و هنوز به یادش مانده است میگوید: متاسفانه 2 حادثه بود که یکی برای من و دیگری برای بچههایی که سر صحنه سریال سفر به چزابه ساخته رسول ملاقلیپور بودند، اتفاق افتاد. اولین حادثه مربوط به اتوبوسی بود که تصادف کرد و طی آن پیمان سنندجیان از بازیگران سفر به چزابه به دیار حق شتافت و دومین حادثه نیز سر فیلم «کمکم کن» باز هم به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور اتفاق افتاد. در سکانسی از آن فیلم من به همراه احمد نجفی در پارک ارم به دنبال رامبد جوان و ماهایا پطروسیان میگشتیم و باید آنها را دستگیر میکردیم. در پارک ارم سفینهای بود که باید رامبد و ماهایا داخل آن میشدند و من هم به دنبال آنها میرفتم چون آنها باید به قسمت اتاق سفینه میرفتند و با آمدن من، آنها سفینه را راه میانداختند.
من هم باید طوری در صحنه حرکت میکردم که با حرکت سفینه، بیرون میافتادم و میمردم و صحنه حضور من پایان مییافت، اما جوگیر شدم و بیاحتیاطی کردم. با رفتن این دو به اتاق و روشنشدن سفینه ناگهان من به جلوی سفینه پرت شدم طوری که ابرویم شکست و خون فوران کرد. متاسفانه تا توقف سفینه، زمان زیادی میبرد. به محض فورانزدن خون از ابرویم، ملاقلیپور فریاد زد که نگه دارید که همین طور هم شد. مرحوم ملاقلیپور اصرار داشت من به درمانگاه بروم، اما چون پلان آخر بود و مرگ من باید فیلمبرداری میشد، اصرار داشتم که زودتر فیلمبرداری تمام شود. خونریزی هم داستان را طبیعیتر جلوه میداد. من ملاقلیپور را قسم میدادم که فیلم را بگیر، طبیعیتر به نظر میرسد، اما او خیلی اصرار کرد که به درمانگاه بروم و سرانجام مرا به درمانگاه بهگر در آزادی بردند و آنجا ابروی من 9 بخیه خورد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال
داود فتحعلیبیگی معتقد است اقتباس از یک متن باید بهگونهای باشد که با فرهنگ بومی ما سازگاری پیدا کند